برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

مجتهد العصر و الزمانی آقا سید علی مرحوم که مستغنی از تعریف و توصیف می‌باشند از کربلای معلی با سایر علما و فضلای عراق عرب به عزم رزم دولت روس و برانگیختن خاقان مغفور به این کار به فتوای عقل و شرع روانۀ عراق عجم شدند و به جمیع علمای عراق و آذربایجان نوشته نوشته حکم به وجوب این یورش و شورش دادند و علمای عراق و آذربایجان کلا مثل جناب آقا عبد الحسین رحمة اللّه علیه و جناب مجتهد العصر و الزمانی حاجی ملا احمد تبریزی و سایر علما و فضلا و سادات را کلا در این عزم با خود شریک ساخته و امنای دولت شاهی نیز به علت‌های سابقه به سخن‌هایی که ظاهراً صلاح دولت می‌نمود تقویت فتوای علما را در خدمت خاقان مغفور می‌نمودند و نایب‌السلطنۀ مرحوم غافل از آن نوع حکایت‌ها که در خدمت خاقان مغفور امنای دولت ذکر می‌نمودند به هیچ‌وجه صلاح در این جنگ و جدال نمی‌دید و در خدمت خاقان مغفور تمکین این عمل را نمی‌نمود و امنای دولت شاهی مثل عبد اللّه‌خان امین‌الدوله و سایرین درخدمت علما و مجتهدین از طرف نایب‌السلطنۀ مرحوم به طورهای دیگر حرف می زدند و علما و مجتهدین را واداشتند که فتوی بر این نوع صادر شود که هرکه بر این مصلحت و بر این جنگ انکاری نماید از جملۀ کفار و ملحدین می‌باشد.

نایب‌السلطنۀ مرحوم از این خیال آگاه شده و اجماع خواص و عوام را در این باب مشاهده نموده علاوه بر این خاقان مغفور نیز تصریحات در این باب فرمودند، نایب‌السلطنۀ مرحوم از آنجایی که جانشان را در راه این دولت وقف نموده بودند و رضای خاقان مغفور را بر همۀ امور ترجیح می‌دادند لا بد تمکین این مسئله را کردند و جز تمکین و تسلیم چاره‌ای ندیدند و چون فرستادگان دولت روس که در دار السلطنۀ تبریز می‌نشستند و یک دو سال بود که از این نوع سخن‌ها به میان افتاده و در این نزدیکی‌ها هم که امپراطور روس وفات یافته بود مستشعر بودند که دولت علیۀ ایران در مقام نزاع و جدال خواهند برآمد و ادعای ولایات اسلام را که در تصرّف ایشان است خواهند نمود و به دولت خود این نوع حکایات را معلوم ساخته بودند و موافق قانون دولتی نیز در دوستی آن بود که سفیری از جانب این دولت علیه برای تعزیت امپراطور گذشته و تهنیت امپراطور نشسته روان شود و به سبب این‌گونه امورات به عهدۀ تعویق