خانۀ پادشاه از منصب خود معزول میشد یا به اجل طبیعی درمیگذشت منصب آن صاحبمنصب را به اسم خود فرمان گذرانیده خلعت از دولت علیه میگرفت و از قراری که از معتمدین آگاه مسموع شد هجده منصب از مناصب دربخانۀ همایون را به اسم خود فرمان گذرانیده و خلعت گرفته بود.
در این وقت که خبر وفات حاجیمیرزا موسیخان متولی مشهد مقدس رضویه صلوات اللّه و سلام علیه به عرض امنای دولت علیه رسید حاجیمیرزا آقاسی منصب تولیت مشهد مقدس را به اسم خود از دولت علیه فرمان صادر نمود و حاجیمیرزا عبداللّه خویی را که مردی صوفی مسلک و عارف پیشه بود به اسم نیابت خود به آستانۀ متبرکه حضرت رضا صلوات اللّه و سلامه علیه و علی آبائه فرستاد و از قراری که مسموع شد حاجیمیرزا عبداللّه بعد از رسیدن به آستانۀ متبرکه میگفته است که حضرت امام الجن و الانس صلوات اللّه و سلامه علیه را دو دفعه در خواب دیدهام که فرمودهاند از اینجا برو که کشته میشوی. آن صوفی عارف دست از آن نیابت نکشیده خواب خود را اگرچه صادق بود از باب اضغاث احلام شمرده مشغول به نیابت خود بود و از قراری که مسموع شد با خدام روضۀ رضویه بدسلوکی آغاز نهاد و یکی از معتبران خدام را چوبکاری بسیار کرد. چون امور بسیار در پردۀ تقدیر بود و قتل او سبب ظهور آن مفسدهها میشد اینک اسباب قتلش را کارگزاران عالم غیب چیده در حینی که والی والا شأن امیرزاده حمزهمیرزا چنانکه مذکور خواهد شد از مشهد مقدس به طرف سرخس بیرون رفته بود خدام و عمال و کدخدایان و ریشسفیدان مشهد مقدس او را در شب بیست و هفتم رمضان المبارک سنۀ هزار و دویست و شصت و چهار در آستانۀ مبارکه مقتول ساختند و علم مخالفت و خودسری برافراختند.
ذکر رفتن والی والا شأن امیرزاده حمزهمیرزا به طرف سرخس و حکایاتی که واقع شد
چون حسنخان در صحرای ترکمان بیسر و سامان میگشت در آن اوقات خود را به ولایت سرخس انداخته با ترکمانیۀ آن بلد بنای خلطه و آمیزش گذاشت و ترکمانیۀ