برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۰۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

اولاد طاهرین او گرداند به منه و فضله و کرمه و جوده.

القصه پادشاه مرحوم را مدتی بود که مرض بر مزاج همایونش عارض و طاری شده بود و اکثر اوقات وجع در پای مبارکش ظاهر می‌شد و به این جهت که مزاج همایون علیل و ناتوان بود بعد از مراجعت از هرات دیگر مقدور نشد که به نفس همایون لشکرکشی و دشمن‌کشی فرمایند و همیشه اطبای حاذق از فرنگی و ایرانی به معالجۀ مزاج همایون مشغولی می‌نمودند. در پانزدهم رمضان هزار و دویست و شصت و چهار مرض در مزاج همایون اشتداد پذیرفته اطباء مشغول به معالجه شدند و در بیست و پنجم و بیست و ششم همین ماه مرض منجر به اسهال شده اطباء از معالجه عاجز آمدند. چون پادشاه مرحوم نظر به عادت همه سال به ییلاق شمیران تشریف‌فرما شده بودند و در همین سال دو قصر عالی در قریۀ تجریش بنا فرموده استادان چابک‌دست مشغول به انجام و اتمام آن قصر بودند در ایام مرض در آن قصر تشریف داشتند و حاجی‌میرزا آقاسی در عمارات قریۀ عباس آباد که از بناهای خودش بود منزل داشت.

شبی از شب‌های رمضان پادشاه مرحوم چنان در خواب می‌بینند که اشخاصی چند وارد منزل مبارک ایشان می‌شوند، بسیار خوش‌رو و خوش‌سیما که به کسان این عالم مشابهتی نداشتند و به خوش‌رویی تمام به پادشاه مرحوم بشارت می‌دهند که در همین مکان فتوحات و بشارات بزرگ به شما خواهد رسید و مکررا اشاره به مکانی که پادشاه مرحوم خوابیده بود می‌نمایند. پادشاه مرحوم بعد از بیداری این خواب را به خواص و ندما تقریر می‌فرمایند، هرکس به طوری و طریقی تعبیر می‌نمایند تا آن‌که روز یکشنبه پنجم و ششم شهر شوال المکرم هزار و دویست و شصت و چهار مرض اشتداد یافته پادشاه مرحوم به طلب حاجی‌میرزا آقاسی به تعجیل کسان می‌فرستد. حاجی با آن همه خلوص و ارادت که اظهار می‌نمود در چنین وقتی و حالتی که پادشاه به حضور او اظهار اشتیاق می‌فرمودند تأخیر و تعلل در آمدن نموده پادشاه بعد از مأیوسی از آمدن او دانستند که زمان وصول به قرب حق تعالی نزدیک رسیده زبان به تکرار کلمۀ توحید و شهادتین گشوده در شب دوشنبه چهار ساعت از شب گذشته جان پاک تسلیم آفریدگار نمودند و در همان موضع که آن خواب را دیده بودند این واقعه واقع شده تعبیر خواب به