برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۰۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تبریز نوشتند و کیفیت واقعۀ عظمی را به عرض حضرت ولیعهد رسانیدند و حاجی‌میرزا آقاسی را خوف و هراس مستولی شده خواست که عباس‌میرزا پسر پادشاه مرحوم را از تجریش به عباس آباد آورده باشد تا چه در نظر داشت. بنابر آن محمود پاشای ماکویی را به تجریش فرستاده آوردن عباس‌میرزا برای او ممکن نشده بی‌نیل به مقصود مراجعت نموده خبر به حاجی‌میرزا آقاسی رسانید و حاجی‌میرزا آقاسی آن شب در عباس آباد مانده و قریب به هزار و پانصد نفر از ماکویی و ایروانی بر سر خود جمع آورده روانۀ ارگ همایون شد و ارگ را تصرف نموده نشست و در تجریش‌میرزا نصر اللّه صدر الممالک خوانین و امرایی را که در آنجا بودند بر سر خود جمع نموده رأی‌ها بر آن قرار گرفت که شاهزادگان و امیرزادگان و امرای دار الخلافه را خبر کرده نعش مطهر شاه مرحوم را با دست علما و مجتهدین تغسیل و تکفین نموده به اجتماع تمام محفۀ مبارکه را برداشته با ستر کبری و مهد علیا والدۀ حضرت ولیعهد و سایر خادمان حرم روانۀ دار الخلافه شوند و نعش مطهر را در باغ لاله‌زار گذاشته داخل ارگ مبارک گردند و به آنچه مصلحت بینند اقدام نمایند، لذا جناب مجتهد العصر و الزمانی آقا محمود و آقا محمد صالح کرمانشاهانی را احضار نموده و امیرزاده فریدون‌میرزا و بهرام‌میرزا و سایر شاهزادگان و امیرزادگان نیز حاضر شده بعد از تغسیل و تکفین پادشاه مرحوم به جهت آن‌که مبادا مفسده‌ای در ارگ مبارکه واقع شود حرکت دادن نعش مطهر را به تأخیر انداختند و شاهزادگان و امیرزادگان مرخص شده به دار الخلافه رفتند.

مهد علیا و ستر کبری به سرپرستی اهل دار الخلافه و امنای دولت اقدام نموده به وزرای دول خارجه اعلام نمودند که حاجی‌میرزا آقاسی را از توقف در ارگ همایون با آن اجتماع و جمعیت منع نمایند و عدم رضامندی خود را به آن عمل معلوم حاجی سازند و به فزان آقا که از صاحب‌منصبان بزرگ توپخانۀ مبارکه و مستحفظ ارگ پادشاهی بود حکم صادر نمودند که حاجی‌میرزا آقاسی را تکلیف به بیرون رفتن از ارگ نمایند و امیرزاده بهرام‌میرزا نیز به ارگ رفته در مقام نصیحت حاجی برآمده او را از توقف در ارگ مبارکه تحذیر و تخویف نمود. حاجی را وهم و هراس غالب شد، اجتماع امرا و اعیان را نیز در تجریش شنیده و فزان آقا چند عراده توپ به بروج ارگ مبارکه کشیده که مشرف برخانۀ