آوازه ساختند و به تزیین تاج جهانداری و به ترتیب تخت زرنگاری برای جلوس همایون حکم و اشاره فرمودند و در ساعتی سعد که به همۀ سعادات مشتمل و از همۀ نحوسات عاری و مبرا بود در دارالسلطنۀ تبریز به سعادت و کامرانی به ارث و استحقاق بر مسند سلطانی جلوس فرموده توپهای آتشفشان به غرش و شورش درآمده سلام مبارکباد را به آواز بلند به گوش مستمعان رسانیدند و کرنا و نقارههای شادی از هرطرف بلند آوازه گشته غمهای گذشته را از خاطرهای پریشان نیکخواهان دولت علیه زدودند.
اهالی آذربایجان را عموما و ساکنین دارالسلطنۀ تبریز را خصوصاً از این جلوس میمنت مأنوس شادی بر شادی و عشرت بر عشرت افزود و نوای ساز عیش و خرمی را به افلاک میرسانیدند. بعد از انجام جشن جلوس میمنت مأنوس خاتم پادشاهی را به این بیت منقش فرموده:
تا که دست ناصرالدین خاتم شاهی گرفت | صیت داد و معدلت از ماه تا ماهی گرفت |
عالمانی را از مژدۀ داد و معدلت آرامش و آسایش دادند. خدای تعالی وجود این پادشاه جمجاه را پاینده دارد و سایۀ معدلتش را از مفارق اهالی ایران کم نگرداند به محمد و آله.
پس از تهیت جلوس مبارک که مردم آذربایجان دستهدسته و فوجفوج و جوقجوق آمده به تشرف تقبیل تراب آستانۀ مبارک سرافرازی یافتند. رأی پادشاه مقتضی آن شد که لشکریان آذربایجان را احضار فرموده با جمعیت و ازدحام نظام و توپخانه از دارالسلطنۀ تبریز حرکت همایون به طرف دارالخلافه واقع شود لهذا از دولتخواهان و جاننثاران که لایق و شایستۀ این خدمت عمده توانند بود پادشاه جهان به نظر دوراندیش ملاحظه فرموده وزیر نظام را اعقل و اکمل از همۀ جاننثاران و جانسپاران مشاهده فرموده پرتو التفات پادشاهانه و مرحمت ملوکانه را شامل حال آن وزیر خجسته خصال فرموده و ایشان را به نوازش و مرحمت قلبی پادشاهانه امیدواری تمام داده انجام این خبر خیر اثر را به کف کفایت ایشان گذاشته ایشان را به این خدمت بزرگ مأمور داشتند و آن وزیر بیهمال متکفل خدمات مرجوعه شده در مدت یک هفته چهارده هزار نفر