لشکر نظام و سوار با توپخانۀ مبارکه سرانجام داده و به این نیکو خدمتی از همۀ امثال و اقران پیش افتاده اردوی همایون را در بیست و دوم شوال از دارالسلطنۀ تبریز حرکت داده و علیخان ماکوئی که در آن اوقات به جهت وزارت حاجیمیرزا آقاسی در دارالسلطنۀ تبریز برای خود نظیری و مانندی نمیدید و به خیالات دور و دراز حاجیمیرزا آقاسی او را از کوه ماکو آورده در دارالسلطنۀ تبریز نشانده بود در این اوقات که خبرهای دارالخلافه را شنید و حاجی را در شاهزاده عبد العظیم دید خوف و هراس نموده از دارالسلطنۀ تبریز باز به زاغۀ ماکو رفت و پادشاه گردون جاه شاهزاده ملک قاسممیرزا را به ایالت مملکت آذربایجان نامزد فرموده با اردوی کیهانپوی به سعادت و کامرانی روی به مملکت عراق در حرکت آمده از منزل اوجان و صومعه استقبالچیان از دارالخلافه و مملکت ایران فوج فوج و دستهدسته به شرف خاکبوسی عتبۀ علیه مشرف شده روزبهروز و ساعتبه ساعت در اردوی معلی جمعیت بر جمعیت و ازدحامبرازدحام میافزود.
حکایت
میرزا نظر علی حکیم که در آستانۀ معصومۀ قم به پختن خیالات خام در دیگ سودا اشتغال مینمود از شنیدن قضیۀ هایلۀ پادشاه مرحوم آتش سودایش شعلهور آمده باز بنای جوشانیدن دیگ سودا را گذاشت و از قم سوار شده و به دوستان و آشنایانی که در چنان احوال برای انسان پیدا میشوند وعدههای خوب و مرغوب داده خود را همه کارۀ این دولت ابد بنیاد انگاشته دو شب در قم خوابیده خود را به قزوین که هفت منزل راه است رسانید و در آن ولایت جمعی از عوام کل انعام را به وعده و امید با خود همعنان ساخته مثل یکی از سرداران ذوی الاقتدار جمعی از سواران را برداشته به عزم استقبال موکب پادشاهی و دخل در امورات دولتی روانه شده در منازل سرچم و نیکپی به موکب همایون رسید و به قانون مستقبلین سواران پیشبازچی را دستهدسته در عقب سر خود گذاشته و خود مثل یکی از امرای ذوی الاحترام پیاده شده خود در پیشروی سواران ایستاده منتظر عبور موکب همایون شد.
شهریار گردونجاه بعد از اطلاع از حکایت حکیم و آوردن مستقبلین پیش از رسیدن