برقرار نموده مراجعت کردند.
پس از انجام این کار از روی کمال مرحمت و التفات که به جناب اتابیک اعظم و صدر مکرم داشتند جناب معظم الیه را به شرف مصاهرت دولت ابد مدت سرافرازی بخشیده همشیرۀ اعیانی خود را به جناب اتابیک اعظم مرحمت و حکم به عیش و سرور تا هفت شبانهروز فرمودند.
جناب اتابیک اعظم از ظهور این التفات تاج تبارک افتخار بر اوج سموات سوده به مقتضای چنین مرحمتی چنین جشنی عظیم آراسته به لوازم سور و سرور پرداختند و امیرزاده مهدیقلیمیرزا را حاکم مازندران بهشت نشان ساخته با لشکریان مازندران به دفع و رفع با بیان مأمور فرمودند و امیرزاده مهدیقلیمیرزا به مملکت مازندران رفته بعد از تسلط و اقتدار لشکر به محاصرۀ ملا حسین برده همه روزه به جنگ و مدافعه مشغول بودند. شبی از شبها چند نفر از مردۀ باب خود را به منزل امیرزاده مهدیقلیمیرزا رسانیده منزل را که از چوب و کلش ترتیب یافته بود آتش زدند.
امیرزاده مهدیقلیمیرزا به جلادت هرچه تمامتر خود را بیرون انداخته شاهزاده سلطان حسینمیرزا ولد خاقان مغفور و داودمیرزا ولد ظلالسلطان که در آن منزل در خدمت امیرزاده مهدیقلیمیرزا بودند فرصت رفتن نیافته هردو سوخته هلاک شدند و همه روزه جمعی از طرفین کشته میشدند تا آنکه سلیمانخان افشار از مشهد مقدس جعفر قلیخان بجنوردی را اطمینان داده به دارالخلافه آورده از طرف دولت علیه به معاونت امیرزاده مهدیقلیمیرزا مأمور گردید و به سعی و اهتمام سلیمانخان افشار و عباس قلیخان لاریجانی کار بر ملا حسین و اتباعش تنگ شده قوت و قوت از ایشان زایل شده آنچه باقیمانده بودند اسیر و گرفتار آمدند و به حکم شرع و عرف اکثر آن مخاذیل مقتول شده کمتر کسی از ایشان به سلامت ماند و آتش آن فتنه که چهار ماه در مازندران بالا گرفته بود فرونشست و سلیمانخان در ازای این خدمت به عطای شمشیر مرصع از دولت سرافرازی یافت و امیرزاده بهراممیرزا را به حکومت مملکت فارس سرافرازی بخشیده به جهت رفع اغتشاشی که در وفات پادشاه مرحوم در دارالعلم شیراز واقع شده بود و به قدر یک کرور مال تجار و کسبه در نفس شهر به تاراج رفته بود روانه فرمودند.