برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۲۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

دارالخلافۀ تهران مسند آرای مملکت ایران گشته و به بسط بساط جشن نوروزی ایما و اشاره فرمودند شاهزادگان و امرا و خوانین که از اطراف و اکناف ممالک در دارالخلافه جمع آمده بودند هریک را به التفات پادشاهانه و مراحم خدیوانه نواختند و در خور هر یک خلعت‌های فاخره و قباهای زردوز و زرنگار مرحمت فرموده زینت‌بخش بر و دوش افتخار چاکران و جان‌نثاران دولت علیۀ روزافزون شدند. پس از انقضای جشن نوروزی التفات پادشاهانه به تنظیم امورات ملک و ملت و به تنسیق مهام شوکت و دولت انداخته حکم جهان مطاع در باب لشکریانی که در خراسان در آن زمستان اقامت نموده بودند صادر شد.

امیرزاده حمزه‌میرزا را با لشکرهای ابواب‌جمعی خود به دارالخلافه احضار و امیرزاده سلطان مرادمیرزا را به تسخیر تمامی مملکت خراسان و به قلع و قمع مادۀ فتنۀ حسن‌خان حکم و اشارت فرمودند. اما امیرزاده حمزه‌میرزا بعد از رسیدن حکم همایون با یار محمدخان تعارفات لایق و شایسته نموده و دو عراده توپ نیز به او داده با اردوی ابواب‌جمعی خود متوجه دارالخلافه شد و یار محمدخان معتمد خود امیر محمدخان را با عریضۀ اخلاص و عبودیت و خدمتگزاری به آستانۀ پادشاه جهان ارسال نمود. امیرزاده حمزه‌میرزا در ولایت نیشابور با امیرزاده سلطان مرادمیرزا ملاقات کرده روانۀ دارالخلافه شد و در اواخر بهار به شرف بساط بوس شهریاری مشرف شده مورد تحسین و آفرین گشتند و پادشاه گردون جاه امیرزاده حمزه‌میرزا را ملقب به حشمت‌الدوله با کمال دلخوشی و سرافرازی روانۀ مملکت آذربایجان شده به دارالسلطنۀ تبریز رسیده مشغول به خدمات مرجوعۀ خود آمد و تا حال تحریر که اوایل سنۀ هزار و دویست و شصت و هفت است در آن ولایت به حکمرانی اشتغال دارند.

امیرزاده سلطان مرادمیرزا بعد از گذراندن زمستان و رسیدن حکم پادشاه جهان صلاح تسخیر خراسان را در آن دید که اول بر سر سبزوار آمده ولایت سبزوار را که در سر راه عراق و خراسان واقع است از تصرف طغاة و بغاة بیرون آورده راه مترددین عراق را امن و امان نماید، به این عزم صائب و رأی درست در اوایل بهار با توپخانه و لشکر بر سر سبزوار آمده و سبزوار را احاطه نموده با توپ و تفنگ آتش سورت و غضب