مأمورین کنار رودخانۀ برگشاد که در میان دره و محل پست حرکت میکردند و مصافگاه مشهود ایشان نمیشد از صدای توپ و تفنگ مستشعر شدند که لشکر طرفین به هم رسیده و هنوز روسیه از آب نگذشتهاند لهذا به تعجیل تمام خود را به جاده و معبر آب رسانیده طریق عبور را قطع کرده هنوز درست نظام نبسته و جابهجا نشده بودند که طلیعۀ لشکر روس از بالای بلندی مشرف به رودخانه و فی الجمله مشتمل بر بیشه و درخت خود ظاهر شده ایشان نیز از آن بلندی لشکر ایران را در کنار آب دیده طریق نجات را مسدود یافته و به قدر نیم ساعتی در آن بلندی ایستاده با نایبالسلطنه و شاه مرحوم فی الجمله ستیز و آویز کرده بالاخره تشنگی بر ایشان غلبه نموده توپخانه و عرادههای بنه را در بالای بلندی گذاشته به هیأت اجتماع مثل سیل منحدر خواستند که لب آب ریخته لشکر اسلام را از لب آب برخیزانند، فوج خاصه و فوج دویم تبریز به اشارۀ امیر نظام دست به انداختن تفنگ کرده و در همین بین شاه مرحوم نیز به سر توپخانههای ایشان که در آن بالا بود رسیده از عقب ایشان فی الفور سرازیر شده دست به انداختن تفنگ گشادند.
لشکر روس از توپخانه سوا شده و تشنگی بر ایشان غلبه کرده و از دو طرف هدف گلولۀ غازیان اسلام شده به اندک کرّ و فری سلک جمعیت ایشان از هم گسسته تفنگهای پادشاهی را به قانون نظام بر زمین ریخته به امان خواهی برخاستند و بالتمام سواره و پیاده و صاحب منصب اسیر شده به قید اسر درآمدند الاّ دو نفر سوار قزاق که از معرکه جان به در برده بودند برای احدی خلاصی میسر نشد، قریب یک ساعت به غروب مانده در اوایل ذی الحجة الحرام این فتح میسر شده طراز فتوحات پادشاهان گردید و پس از احتیاطات تمام در گرفتن و بستن مخالفان که احدی با اسلحه و یراق در میان آن بیشه و جنگل نمانده باشد نایبالسلطنۀ مرحوم با شاهزادگان و خواص به کنار رودخانه رسیده محل نزول برای اقامت تعیین نموده نصب خیام فرمودند و از همان ساعت نزول تا دو ثلث از شب گذشته مشعلها برافروخته عطا و بذل و انعام و احسان میشد و در همان شب محمد حسینخان ایشیک آقاسی باشی مأمور شد که با هزار نفر سوار اسرای روس را که قریب به هزار نفر زنده مانده بودند با دو عراده توپ که از ایشان