متغیرالاحوال میشد.
بعد از تمام شدن نوشتجات معروض نایبالسلطنۀ مرحوم نمود که نبایست یورش قلعۀ شوشی موقوف شود و نبایست لشکرهایی که سنگرها را به آن نوع نزدیک بردهاند به اردو احضار شوند تا آنکه مجلس مصلحت منعقد شده از ماندن و کوچیدن هریک که مصلحت شود بر وفق آن معمول آید.
نایبالسلطنۀ مرحوم فرمودند که ما مشاوره کرده و مصلحت در کوچ کردن دیدهایم و بیان مصلحتی را که شده بود با آصفالدوله در میان گذاشته تقریر فرمودند و این دعاگوی دولت شاهی استماع مینمود. حاصل مصلحت این است که تحریر میشود و چون این دعاگوی دولت شاهی را غرض از اغراض تحریر این تاریخ بیان اموراتی است که خوانندگان از استماع آنها تجربه بردارند لهذا عنان قلم را از بعضی کیفیات جزئیه بازنمیکشد.
فرمودند که چون قلعۀ متین گنجه در تصرّف گماشتگان ما میباشد و در قلعۀ قراباغ از لشکر روس چندان لشکری نیست که اینقدر از لشکر را که در رکاب همایون است مشغول به امر اینها نماییم و واضح است که اگر اردوی همایون از کنار قلعۀ قراباغ رو به گنجه حرکت ننماید و متوجه دفع لشکر روس نشود لشکر روس قلعۀ گنجه را محاصره نموده و اهالی ممالک قراباغ و گنجه و شیروانات که تازه ایل و رعیت این دولت شدهاند از اقامت ما در کنار قراباغ و عدم استخلاص محصورین گنجه و تلافی شکست اردوی گنجه و قتل سردار استنباط سستی و تهاون نموده ضعف لشکر ما ظاهر میشود و به این سبب به فکر مآلبینی افتاده احتمال کلی میرود که از این صداقتی که در خدمتگزاری دولت ایران ظاهر کردهاند پشیمان شده و به اموراتی که منافی صداقت است اقدام نمایند و کار لشکریان ما که در میان این جنگل و بیشۀ قراباغ افتادهاند از جهت خلاف اهل قراباغ مختل شده آذوقه و سیورسات که از صحرا و قرای نزدیک و دور تحصیل میشود کمیاب شده در هر گوشه به رجاله و ضعفای اردو که بیرون میروند دستدرازی نمایند و اهل ولایت بلند مملکت خود میباشند واضح است که کار بلد و نابلد در میان این جنگل و بیشه چگونه خواهد بود و ظاهر است که اگر ده روز به اردوی به این عظمت به