این به کمک ژنرال مدهدوف از تفلیس رسیدهاند و چنان مذکور است که ژنرال یرملوف از سرداری معزول و ژنرال بسقویچ به جای او منصوب شده به تفلیس آمده است و احتمال دارد که سردار جدید با همین صالدات که سه روز قبل آمدهاند به این اردو وارد شده باشد در این بین قراولان لشکر نایبالسلطنه به گنبد شیخ نظامی بسیار نزدیک شده به قراولان روس چنان قریب شدند که احتمال کلی به دستبرد و نزاع داده میشد. این خبر به اردوی روس رسیده فیالفور اثر گرد و غبار حرکت لشکر در اردوی روس پیدا شد، چون زیاده از یک ساعت به غروب آفتاب نمانده بود نایبالسلطنۀ مرحوم مقرر داشتند که قراولان جلو کشیده مراجعت و کار جنگ را به فردا اندازند.
از مشاهدۀ این اوضاع فیالجمله احتیاط در امر جنگ برای نایبالسلطنه مرحوم حاصل شد و این دعاگوی دولت شاهی نیز مقدماتی را که شنیده بود معروض خدمت نایبالسلطنه مرحوم کرد، نایبالسلطنۀ مرحوم حکم به توقف و تیقظ سواران قراول و ابراهیمخان در همان مکان کرده مراجعت به اردوی همایون فرمود و در همین شب که شب سیزدهم ماه صفر بود به جهت احتیاطی که داشتند لشکر همایون را که جریده و سبای تا به این مکان آمده بودند و بنۀ بسیار کمی همراه بود مقرر شد که به طرف سینهکشی که در پهلوی لشکر همایون واقع بود لشکریان فوجفوج به آنجا رفته تغییری در مکان لشکر حاصل آید تا لوازم احتیاط مرعی شده باشد و مادۀ احتیاط آنکه در جنگهای سابق که با دولت روس داشتند سرکردگان روس به ملاحظۀ بینظامی لشکر ایران بعضی اوقات با فوجی از لشکر نظام خود شب بر سر اردوی ایرانی رانده به انداختن توپ و تفنگ دست گشوده لشکر ایران خودبهخود به هم برمیآمدند چنانکه در مقدمۀ شبیخون اصلاًندوز و سایر اوقات که در کتاب مآثر سلطانی به تفصیل مرقوم شده است واقع شده بود، در این وقت نیز به سبب بودن لشکر عراق در میان لشکر آذربایجان و بینظامی عراقیان سرکردگان آذربایجان و غیره راه احتیاط را پیش گرفته به تغییر دادن مکان لشکر مصلحت دیدند و از منزلگاه لشکر تا به سینهکش کوهی که معین شده بود قریب به نیمفرسنگ راه بود و اکثر این راه زراعت شلتوک و نهر آب و رودخانه و گل و لای بود و لشکریان که روز راه آمده بودن و در شب در چنین جایی که به سبب