این ممالک را که صد و بیست هزار لشکر نظام با یکصد و بیست عراده توپ بود تفویض نموده مأمور به دفع حادثۀ لشکر ایران و مختار به جنگ و صلح از طرف خود نمودند و ژنرال بسقویچ به تعجیل راهی شده وارد دار الملک تفلیس شد و هشت هزار صالدات مأمور نیز در آن چند روز وارد تفلیس شده بودند و در این ایام نیز از مستحفظین لشکر روس که در سرحدات بودند و به حکم یرملوف به تفلیس آمده بودند قریب به ده هزار نفر سواره و پیاده حاضر بود و ژنرال مدهدوف در سه منزلی تفلیس در مقابل شاه مرحوم و امیرخان سردار چادر زده نشسته بود در این بین ژنرال بسقویچ انعقاد مجلس مشورت و مصلحت داده مصلحتگزاران امنای دولت روس که در تفلیس بودند چنان مصلحت دیدند که همینقدر از لشکر را که حاضر و آماده شده است و قریب به هجده هزار نفر میباشند ژنرال بسقویچ برداشته التفات به طرف لشکرهای ایران که از طرف ایروان آمدهاند و به لشکرهایی که از طرف شیروانات متوجهاند ننموده و همین مایه و استعداد را متوجه دفع اردوی ایرانی که در گنجه است نموده به استخلاص محصورین قلعۀ شوشی پردازد.
ژنرال بسقویچ رأی امنا را صواب شمرده حکم به حرکت اردوی ژنرال مدهدوف نمود که به طرف گنجه روان شوند و خود نیز با لشکرهایی که از پترزبورگ رسیده بودند با بقیۀ لشکر تفلیس با بیست و چهار عراده توپ از تفلیس بیرون آمده از عقب اردوی ژنرال مدهدوف روان شد.
رسیدن ژنرال مدهدوف به گنجه و شکست اردوی ایرانی و تصرف نمودن لشکر روس قلعۀ گنجه را و ملحق شدن ژنرال بسقویچ به اردوی ژنرال مدهدوف
چون به حکم ژنرال بسقویچ اردوی لشکر روس که در سه منزلی تفلیس نصب خیام اقامت نموده بودند رحل اقامت را بسته حرکت نموده به سرداری ژنرال مدهدوف به طرف گنجه روان شدند و اخبارات ایشان را طایفۀ شمسالدینلو قزاق که از چادرنشینان مملکت گنجه و ولایت گرجستان میباشند به سمع امیرخان سردار و به عرض شاه