برگه:Tarikhe Now.pdf/۵۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

برخاسته به آهستگی روی به لشکر روس در حرکت آمدند و از توپخانۀ مبارکه که در قلب بود دوازده عراده توپ که در پیش روی فوج نظام مراغه حرکت می‌کرد و حفظ آن موکول به این دعاگوی دولت و فوج مراغه بود قریب به توپ‌رس لشکر روس رسیده و توپ‌های میمنه و میسره نیز نزدیک رسیده و دوازده عراده توپ بزرگ دیگر در خدمت نایب‌السلطنه و شاه مرحوم با محمدخان امیر نظام و سایر افواج نظام ایستاده بود مقرر شده بود که تا اذن از نایب‌السلطنۀ مرحوم نرسد از هیچ‌جا دست به استعمال آلات حرب نگشایند.

در این وقت که لشکر طرفین این‌قدر نزدیک به هم رسیدند و از طرف لشکر روس اصلاً حرکتی و اضطرابی مشهود نمی‌شد حکم از طرف نایب‌السلطنۀ مرحوم صادر شد که از توپخانۀ مبارکه از همه‌جا به انداختن توپ غلغله در میدان مصاف اندازند و به یک دفعه از اطراف توپچیان آتش‌فشان دست به انداختن توپ گشایند و از طرف میسره لشکر ایران‌میرزا علی کرایلی با سوارهایی که داشت هجوم بر سواران میمنۀ لشکر روس نموده سوار نظام و بی‌نظام ایشان را بالکلیه از هم پاشیده از پیش برداشت و از طرف لشکر روس نیز به یک دفعه توپخانۀ خود را آتش داده همه‌جا اعلام مبارکه را که بر بالای سر نایب‌السلطنۀ مرحوم افراشته شده بود هدف گلولۀ توپ ساختند و همۀ همت را بدان مصروف داشتند که لشکری را که در ظل رایت نایب‌السلطنه و شاه مرحوم است از محل خود زایل نمایند و در این بین حکم نایب‌السلطنه به توپخانۀ مبارکه و به این دعاگوی دولت شاهی رسید که توپخانه را پیش کشیده به قدر ساچمه‌رس به لشکر روس رسانند و نظام سرباز توپخانه را در ساچمه‌رس گذاشته به شلیک تفنگ دست گشوده به نیزه پیچ به سنگر مقابل لشکر روس ریخته به دفع خصم و کشش و کوشش اقدام نمایند.

این دعاگوی دولت با صاحب‌منصبان لشکر نظام از اسب‌ها پیاده شده به مأموریت خود اقدام نموده همه‌جا توپخانه را کشیده و فوج افشار و فوج خاصه نیز که پشت‌بند هم بودند در حرکت آمده گرد و غبار و دود توپ و تفنگ و ریختن گلوله و ساچمۀ توپ به قدر یک ساعت چنان شد که گوش‌ها و چشم‌ها از کار ماند.

این دعاگوی دولت شاهی وقتی که خبردار شد و مشاهده نمود دید که سرباز از