مدهدوف که در قراباغ مستعد کار نشسته بود از خالی شدن سرحد مخبر شده به جرأت و جلادت هرچه تمامتر با لشکرهای روس از آب ارس عبور کرده سیفالملوکمیرزا وقتی مخبر آمد که ژنرال مدهدوف به سه فرسخی قصبۀ اهر رسیده بود، نایبالسلطنه را از کیفیت حال مخبر کرده نایبالسلطنۀ مرحوم به احضار افواج مراغه و تبریز و مرند فرمان دادند و این دعاگوی دولت را مأمور فرمودند که جمیعخانوار تبریز را اسمنویس کرده جمیع مردم آذوقۀ شش ماهه را جمعآوری نمایند و هرکس را قدرت نباشد یا از دیوان آذوقه گرفته یا از شهر بیرون رود.
ژنرال مدهدوف و لشکر روس که به این جرأت پیش آمده بودند خبردار شدند که نایبالسلطنۀ مرحوم به فکر حصارداری تبریز و جمعآوری لشکر شده و به استحکام برج و بارو مشغولی دارند و واضح است که با وجود مثل نایبالسلطنهای که در شهر تبریز نشسته باشد چگونه ممکن است که با هفت هشت هزار نفر به کنار تبریز آمده به جنگ روبهرو یا به محاصره اشتغال نمایند، لابد فسخ عزیمت کرده از سه فرسخی اهر عود به طرف محال مشکین نمودند.
در این وقت قلعتین اردبیل و حکومت آن ولایت به اسکندرخان قاجار ولد فتحعلیخان بیگلر بیگی مراغه مفوض بود و ساخلو معقولی به جهت اینکه در کنارۀ سرحدات بود نداشت و اسکندرخان بعد از گذشتن لشکر روس از آب ارس مکرر این مطلب را به امنای دولت نایبالسلطنه عرض کرده بود چون امنای دولت تبریز لشکر روس را متوجه دارالسلطنۀ تبریز دیدند از کار اردبیل غفلت کرده به امورات ضروریۀ دار السلطنۀ تبریز که اهم و الزم بود مشغولی داشتند. اسکندرخان که جوان و کمتجربه بود دلتنگ شده خود از قلعۀ اردبیل عازم تبریز شده بود که به هر نحو باشد از تبریز مستحفظ برای قلعۀ اردبیل برده باشد.
مقارن این حال که مدهدوف از قراجه داغ عود نموده به مشکین رفت خالی ماندن قلعۀ اردبیل را به مدهدوف معلوم داشته بودند و نایبالسلطنه نیز بعد از برگشتن روسی از قراجهداغ و خبر بیرون آمدن اسکندرخان از قلعۀ اردبیل بیقرار شده به فکر کار اردبیل افتادند این دعاگوی دولت شاهی را احضار فرموده و فوج شقاقی را که ابوابجمع