نایبالسلطنه فی الجمله بیآبرو بود او را به حفظ و حراست قلعۀ عباس آباد مأمور فرمایند و احسانخان را با افواج کنگرلو ابو ابجمع نموده این خدمت را از ایشان ساخته و پرداخته خواهند که تلافی تهاون در جنگ سابق به عمل آید و حاجی علی عسکر در این گفتگو و در این تعهد التزام از خون خود به دیون اعلی سپرده بود که اگر عیب و نقصی در حفظ قلعۀ عباس آباد حاصل آید خون او در معرض تلف باشد و احسانخان نیز در این اوقات که در آن سرحد بود اظهار سعی و تلاش و دولتخواهی بسیار مینمود و خود را به محل وثوق و اعتماد درآورده بود. به این مقدمات امنای دولت راضی شدند که علیمردانخان با مأمورین قلعۀ عباس آباد به قلعۀ ایروان رفته و قلعۀ عباس آباد به محمد امینخان قاجار سرکشیکچی باشی که همشیرۀ اعیانی نایبالسلطنه را در حبالۀ نکاح داشت با ابوابجمعی فوج کنگرلو و احسانخان سپرده شود.
این حکم از امنای دولت علیه صادر شد و محمدخان امین و احسانخان با فوج کنگرلو به قلعۀ عباس آباد رفتند و علیمردانخان که مردی کاردیده و مخبر از احوال اهل آن ولایت شده بود به حکم اول تمکین به سپردن قلعۀ عباس آباد به محمد امینخان و احسانخان نکرده آنچه در راه دولتخواهی معلوم به او شده بود معروض نایبالسلطنه گردانید.
حاجی علی عسکر و دستیاران او در خدمت نایبالسلطنه عرایض علیمردانخان را بیپا وانمود کردند و او را به دوستی یحییخان و همولایتی بودن با او منسوب نمود عرض او را از درجۀ اعتبار ساقط ساختند.
لهذا حکم ثانی به سپردن قلعۀ عباس آباد به محمد امینخان و احسانخان صادر شده علیمردانخان با نوکر ابوابجمعی خود به ایروان رفته و قلعه به محمدخان و احسانخان و افواج کنگرلو سپرده آمد و اخبار حرکت روس را به سمت ایروان نایبالسلطنۀ مرحوم به تفصیلی که ذکر شد معروض خاقان مغفور گردانیده خود در نیمفرسخی تبریز در کنار رودخانه موسوم به آجی نصب خیام اقامت نموده به جمع لشکر فرمان داد و این دعاگوی دولت پادشاهی را مأمور فرمودند که به اردبیل رفته افواج نظام شقاقی را با سوارۀ شاهیسون اردبیل و سوارۀ خلخال برداشته به طرف مغان رفته میر حسنخان را با