باز خبر رسید که قریب به دو هزار نفر سوارهٔ قزاق که دو سه روز است که جسارت کرده نزدیک آمده از نیمفرسنگی قلعهٔ عباس آباد از آب ارس که در آن فصل که در اوایل تابستان بود فیالجمله نقصان داشت معبری پیدا کرده به این طرف آب ارس عبور مینمایند و تا حوالی غروب آفتاب در این طرف آب ایستاده و قریب به غروب به آن طرف آب میروند و در این وقت قریب به پانزده هزار سوار زبده در اردوی خاقان مغفور و اردوی نایبالسلطنه حاضر بود سوای سرباز نظام و تفنگچی مازندران که قریب به بیست هزار نفر میشدند.
خاقان مغفور از شنیدن این خبر که سوار قزاق جرأت کرده به این طرف رود ارس بیپروا میگذرند امر و مقرر داشتند که نایبالسلطنه با رکنالدوله علینقیمیرزا و آصفالدوله و سایر کردگان عراقی و آذربایجانی با ده هزار سوار و چهار عراده توپ به محال گچلر رفته در محلهای مناسب سوار را پنهان کرده و قلیل سواری به مقابلهٔ قزاق روس که به این طرف آب میگذرند فرستند و سوار قزاق را به فریب و فنون رزم پیش کشیده نزدیک سوار کمین رسانند و پس از آن سواران از کمین درآمده این بیادبان را که به چنین تهور اقدام مینمایند به سزا رسانده چشمزخمی برای ژنرال بسقویچ ابتدا حاصل شود و باعث دلگرمی لشکریان و مستحفظاتی شود که در آن طرف آب ارس در قلاع متینهٔ ایروان و عباس آباد و غیره نشستهاند و بعد از صدور این حکم و فرمان نایبالسلطنه و رکنالدوله و آصفالدوله با سرکردگان مأموره از خدمت خاقان مغفور مرخص شده به اردوی چرس و قراضیاء الدین آمده مشغول انجام امر همایون و فرمان پادشاهی شدند.
ذکر وقایعی که قبل از جنگ نایبالسلطنه با لشکر روس در محال گچلر واقع شد
پادشاه مرحوم که در قصبهٔ گلیز مشغول به حفظ و حراست آن سرحد بودند گاهگاهی از سواران طوایف قراجه داغ و شاهیسون برای دستبرد به آن طرف آب ارس به قراباغ میفرستادند و همه روزه به علاوهٔ خدمات مأموریه سرحدیه لشکر روس را که در آن