ترتیب این مقدمات به مشورت ریشسفیدان سوارهنظام را برداشته روانۀ کنار آب کر شد.
رودخانۀ کر رودخانۀ بزرگی است و رودخانۀ ارس که به او میریزد بسیار عظیم میشود و این دو رودخانه در موضعی که موسوم به قلعه قاین است به هم رسیده و از آنجا همه جا صحرای مغان را قطع کرده تا پنج فرسنگی بحر خزر میآید و از آنجا دو شقه شده از دو طرف به بحر خزر و در این مابین جزیرۀ مثلثی پیدا شده است که موسوم به محال سالیان است که یک طرف آن را بحر خزر و دو طرف آن را آب کر احاطه نموده است و قصبۀ سالیان در نقطۀ انشقاق آب واقع است که از همه طرف برای ورود به آن قصبه احتیاج به نشستن کشتی میباشد.
القصه دعاگوی دولت شاهی امیر حسنخان و سلیمانخان و فتحعلیخان نوری اردو را برداشته و شبانه قطع مسافت کرده یک دو ساعت به طلوع صبح مانده به کنار آب رسیدیم و در این بین صدای توپ به سمع لشکریان اردو رسیده دست و پای خود را جمع کرده منتظر شدند که از کجا خبر انداخته شدن این توپ محقق شود و معلوم شد که هنوز کرجیها و ناوهایی که بایست به همین مکان آمده باشند نرسیدهاند که در همین بین خبر رسید که ناوها و کرجیهایی که از قزل آغاج به میان رودخانۀ کر انداخته شده و تفنگچیان طالش به کشیدن و رساندن آنها به مکان معین مأمور بودند به سبب رسیدن دو فروند کرجی از جزیرۀ ساری پشته که مشحون است هریک به چهل پنجاه نفر از صالدات و در هر کرجی دو توپ میباشد و به جنگ و ممانعت پیش آمدهاند تفنگچیان را معطلی حاصل و از انجام خدمت مأموره عاجز آمدهاند.
دعاگوی دولت شاهی این معنی را غنیمت شمرده سه دسته سرباز و یک عراده توپ از کنار رودخانۀ کر و تفنگچیان طالش برای به دست آوردن کرجیهای روس روانه داشت و چهارصد سوار نیز به تعجیل روانه کرد که رفته از کرجیها گذشته عقب سر صالدات و کرجی را گرفته باشند که اگر از پیش روی سرباز بگریزند در عقب سر سواران پیاده شده به ضرب گلوله مانع آیند.
القصه به محض رسیدن سرباز و شلیک تفنگ ده پانزده نفر از اهل کشتی به قتل آمده