سلیمانخان واقع شد صالدات بسیاری مجروح و مقتول آمدند و از آن طرف میر حسنخان نیز سوار شیروانات و سالیان را شکسته و از پیش برداشته به تعاقب مشغول شد و از آنجایی که این دعاگوی دولت شاهی ایستاده بود با ناوها و کرجیها پنج دسته سرباز گذشته شلیک بسیار نزدیکی به صالدات کردند.
پولکنیک روس از دیدن این احوالات پریشان شده فرار بر قرار اختیار نمود، توپ شکست خورده را گذاشته و همه جا زخمخوردههای صالدات ریخته روی به قصبۀ سالیان روانه شد و از این طرف این دعاگوی دولت شاهی با بقیۀ سرباز از آب گذشته به تعاقب لشکر روس پرداخت و سلیمانخان و میر حسنخان که پیشتر از این دعاگو از آب گذشته و نزدیکتر به روسیه بودند همه جا پولکنیک را تعاقبکنان به قصبۀ سالیان رساندند و اهل سالیان نیز با وجود اینکه سال گذشته آنها را لشکریان ایران محافظت ننموده بودند و به دست روسیه گذاشته و گریخته بودند باز حمیت دین اسلام کرده به منازعت برخاستند و پول کنیک روس ماندن در قصبه را محال دیده از کرجیهایی که به نحو خاص به هم بسته و تخته بند کرده و به ریسمان و قرقره که از دو طرف آب به میخهای بزرگ کوبیده و تعبیه کرده بودند گذشته و قصبه را با آذوقههایی که در کنار آب کر جمع شده بود گذاشتند و خود پولکنیک با بقیۀ صالدات و سه عراده توپ که بیرون برده بود به طرف محالات شیروان روانه شد و این دعاگوی دولت شاهی یک فوج نظام سرباز با سلیمانخان سرتیپ و جمیع سواره و پیادۀ طالش را به محافظت قصبۀ سالیان گذاشته و خود با یک فوج دیگر از سرباز با سایر سواره از آب به طرف مغان گذشته و در محاذی قصبۀ سالیان اردو زده نشست و قریب به صد و پنجاه صالدات زنده و دویست سر بریده با حسین قلیخان شاهیسون شایخانلو که از نوکرهای خاقان مغفور و ابوابجمعی این دعاگوی دولت بود با عریضۀ اخبار واقعه به خدمت خاقان مغفور ارسال داشت و به خدمت نایبالسلطنه و به خدمت پادشاه مرحوم نیز به عرض مراتب پرداخت و اموال بسیار از صامت و ناطق به دست لشکریان افتاد و این دعاگوی دولت شاهی در همانجا رحل اقامت انداخته مترصد احکام و اخبار اردوی خاقان مغفور و نایبالسلطنۀ مرحوم بود و توپی را که در جنگ شکسته بود ساخته به اردو رساند.