ذکر جنگ نایبالسلطنه در محال گچلر با سوار قزاق و رسیدن ژنرال بسقویچ به امداد سوارهٔ قزاق و گزارشاتی که واقع شد
چون نایبالسلطنه و رکنالدوله و آصفالدوله با ده هزار سوار و چهار عراده توپ جلو بدون آوردن لشکر نظام از اردوی چرس حرکت کرده و محمدخان امیر نظام را با لشکرهای نظام و توپهای بزرگ در اردوی چرس گذاشته حکم فرمود که او را به هیچ وجه با فتح یا شکستی که واقع شود رجوعی نباشد و اردو را از جای خود به هیچ عذری و به هیچ جهتی حرکت نداده منتظر حکم نایبالسلطنه باشد و نایبالسلطنه با سوارهای معین و با توپهای مشخص با مأمورین و همراهان به محال گچلر رفته در درّهها و کمینگاهها سوار را قسمت نموده ایستادند و به محمد امینخان و احسانخان که در قلعهٔ عباس آباد بودند کیفیت را معلوم نموده حکم فرموده بودند که اگر سوارهٔ قزاق از چنگ دلیران ایران خلاصی یابند از آن طرف آب ایشان منتهز فرصت بوده جمعی را مأمور نمایند که گریختهٔ قزاق را نگذارند راه سلامت پویند و بعد از مستحضر شدن محمد امینخان و احسانخان از کیفیت واقعه احسانخان نمک به حرام محض خیال و واهمه که مادهٔ آن عداوت با یحییخان بود کیفیت واقعه را به ژنرال بسقویچ اعلام داده ژنرال بسقویچ این مسئله را که لشکر ایران بینظام و سرباز با سوار مجرد به چنین خیالی برای دستبرد آمدهاند و وجود نایبالسلطنه نیز در میان این لشکر است غنیمت شمرده سرکردگان سوار قزاق را که در این طرف آب بودند از این حال آگاهی داده به ایشان حکم نمود که در مقابل لشکر ایران ایستاده راه احتیاط را از دست ندهند و منتظر رسیدن ژنرال بسقویچ باشند و خود فی الفور با سرباز و نظام و توپخانه و سواره و جسری که برای بستن بر آب ارس همراه داشت بار کرده روانه شد و قریب به صبح به نیمفرسنگی آب ارس رسیده برای بستن جسر فوجی از لشکر نظام را مقدمة روانه نمود و خود به آهستگی طی مسافت نموده در مدت سه ساعت مهندسین و لشکر نظام که پیش آمده بودند جسر را بسته ژنرال بسقویچ به کنار جسر با لشکرهای خود رسید و از طرف لشکر ایران قریب به چهارصد پانصد سوار به طرز قراولی پیش رفته خود را به سوار قزاق روسیه نمودند و از آن طرف سرکردگان سوارهٔ قزاق که مخبر از حقیقت کار بودند قدری سوار پیش فرستاده