برگه:Tarikhe Now.pdf/۹۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

جمعی از سواران خاصه از راه کوه که خود بلد آن سرزمین بودند برداشته و روانه شدند و ژنرال بسقویچ علم‌هایی را که بر بالای سر نایب‌السلطنه افراشته شده بود به دست آورده سواران جلد به تعاقب نایب‌السلطنه مأمور نمود و چنان گرم رانده به نایب‌السلطنه رسیدند که نایب‌السلطنه لابد شده توقف نموده به وجود شریف به مقاتله مشغول شدند و دو سه نفر را به گلولۀ جان‌گداز مقتول نمودند. چون سوارۀ قزاق را متیقن شده بود که نایب‌السلطنه در میان این سوار است آسان‌آسان دست از تعاقب برنمی‌داشتند و نایب‌السلطنه ناچار با سواران همراه از اسب پیاده شده سنگ عظیمی را که در پیش‌رو بود سنگر کرده ایستاده به جنگ و ممانعت مشغول شدند تا شب بر سر دست آمده نایب‌السلطنه از آنجا که بلد آن کوه‌ها و دره‌ها بودند سواران را از مهلکه بیرون برده به سلامت به اردوی چرس رسیدند و اگر بلدیت نایب‌السلطنه نبود و شب در میان حایل نشده بود همگی آن جمع به دست لشکر روس گرفتار می‌شدند و نایب‌السلطنه چون به اردو رسیدند دیدند که لشکر نظام و توپخانه با محمدخان امیر نظام فوج به فوج و دسته به دسته به قانون نظام ایستاده و سواران شکسته را به اردو راه نداده منتظر نایب‌السلطنه می‌باشند و سوارۀ رکن‌الدوله تا به خوی رفته به اردوی خاقان مغفور رسیده بودند و آن اردو فی‌الجمله به هم برآمده بود نایب‌السلطنه با لشکر نظام یک دو فرسخ پیش رفته اردو زدند و به خاقان مغفور احوال خود را عرض نموده آرامشی در لشکر حاصل شد و در این جنگ زیاده از ششصد هفتصد نفر قتیل و دستگیر نشدند، آصف‌الدوله و رکن‌الدوله به اردوی خاقان مغفور رفتند.

ذکر به دست آوردن ژنرال بسقویچ قلعۀ عباس آباد را و گرفتاری محمد امین‌خان و مستحفظین آنجا

ژنرال بسقویچ بعد از هزیمت لشکر ایران بلافاصله علم‌هایی را که از نایب‌السلطنه به دست آورده بود برداشته و با چند سر بریده از آب ارس گذشته پی‌درپی اخبار شکست لشکر ایران و گرفتاری مرحوم نایب‌السلطنه و رکن‌الدوله را به قلعۀ عباس آباد می‌فرستاد و محمد امین‌خان و احسان‌خان و سرکردگان که در بروج قلعه ایستاده و از دور تماشای