شعر سفر
همه شب با دلم کسی میگفت
«سخت آشفتهای ز دیدارش
«صبحدم با ستارگان سپید
«میرود، میرود، نگهدارش»
من به بوی تو رفته از دنیا
بی خبر از فریب فرداها