برگه:Zendebegur.pdf/۶۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۶۵
مادلن

رفت ورقه‌های نت موسیقی را که روی میز ریخته بود بهم زد، یکی از آنها را جدا کرده برد گذاشت روبروی مادرش و آمد نزدیک من با لبخند ایستاد. مادرش شروع کرد به پیانو زدن مادلن هم آهسته میخواند، این همان آهنگ رقص که در (ویلرویل) شنیده بودم - همان میسی‌سیپی است....

پاریس ۱۵ دیماه ۱۳۰۸