بیانیههای جبهه ملی ایران (۱۳۹۶)
خانواده ارجمند اسکوئی
با دریغ و تاسف بسیار درگذشت جناب آقای جمال اسکوئی عضو قدیمی حزب ایران و جبهه ملی ایران و پوینده دیر پای راه مصدق بزرگ را به آن خانواده ارجمند تسلیت می گوئیم. روانش شاد وراهش پر رهرو باد.
تهران – شانزدهم فروردین ماه ۱۳۹۶
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
دکتر لقا اردلان – بانو فرشید افشار -مهندس عباس امیر انتظام – فرهاد امیرابراهیمی – دکتر جهانشاه برومند – فرهاد بیشهای – دکتر هرمیداس باوند – مهندس مرتضی بدیعی – دکتر علی حاج قاسمعلی –عیسی خان حاتمی – مهندس هوشنگ خیراندیش – مهندس هوتن دولتی– دکتر علی رشیدی – دکتر شاهین سپنتا –حسین شاه حسینی – جواد شرف الدین – مهندس حسین عزت زاده – اصغر فنی پور – سرلشکر بازنشسته ناصر فربد –دکتر محسن فرشاد –حسن قدیانی – دکتر باقر قدیری اصلی – دکتر رضا گل نراقی – دکتر حسین موسویان – منوچهر ملک قاسمی – پروفسور صادق مسرت – ضیاء مصباح – جمشید میرعمادی – مهندس علی محمدی – پریچهر مبشری– محمدملک خانی – ابراهیم منتصری – دکتر حسین مجتهدی – ابوالفضل نیماوری – دکتر جمشید وحیدا
هموطنان عزیز،
یازدهم اردیبهشت، روز جهانی کارگر فرا رسیده است. در حالیکه کارگران ایران از جهات مختلف در شرایط نامناسبی به سر میبرند. بر اساس مصوبه شورای عالی کار حد اقل دستمزد کارگران در سال ۱۳۹۶ به مبلغ نهصد وسی هزار تومان تعیین شده است. با نگاهی به فهرست قیمتها، از قبیل اجاره مسکن، هزینه خوراک و پوشاک، هزینه بهداشت ودرمان، هزینه مدرسه فرزندان وسایر هزینههای یومیه، به سادگی در مییابیم که با این سطح دستمزد، کارگران شریف ایران، در این سرزمین ثروتمند، با چه زندگی مشقت بار و در چه فاصلهٔ نازلی از خط فقر و با چه محرومیتهایی باید روزگار را سپری نمایند. بلا تردید این تنگناهای مالی که در سر راه کارگران ارجمند ما قرار دارد، ضرباتی سنگین بر میزان تولید کشور و شکوفایی اقتصادی آن وارد مینماید. زیرا که رفاه وآسودگی خاطر کارگران، از لحاظ تأمین معیشت و تأمین نیازهای انسانی آنان و خانواده هایشان به گونهای مستقیم در مقدار تولید کارخانهها و افزایش تولید در مملکت و گردش چرخ اقتصاد کشور اثرات مثبت و تعیین کنندهای خواهد داشت. گذشته از پایین بودن سطح حقوق و مزایای کارگران زحمت کش ما، به تعویق افتادن همین حقوق اندک آنان برای ماهها و تهدید به اخراجهای دست جمعی و بیکار شدن و برخوردهای خشونت بار حاکمیت با کارگران و ندادن اجازه به آنان برای تشکیل سندیکاها و اتحادیههای مستقل کارگری، موجب عدم رضایت و اعتراضات و اعتصابات دائمی جامعه کارگری ایران گردیده است. تا آنجا که در ماههای اخیر شاهد صدها اعتصاب و اعتراض کارگری در کارخانجات در سراسر کشور بوده و میباشیم.
از ماشین سازی هپکو در اراک تا قالبهای صنعتی سایپا در تهران، از ایران ترانسفو زنجان تا بلبرینگ سازی تبریز، از نیشکر هفت تپه تا آی.تی. آی شیراز، از پلی آکریل اصفهان تا روغن نباتی جهان در زنجان، از شیشه قزوین تا ذوب آهن اردبیل، از فولاد اهواز تا ایران برک رشت، از لبنیات کاله تا رنگین نخ سمنان و در موارد متعدد دیگر ما شاهد اعتصابات و اعتراضات کارگران حق طلب سرزمینمان بوده وهستیم.
جبهه ملی ایران، روز جهانی کارگر را به کارگران شرافتمند ایران، این سربازان پر افتخار جبهه تولید تبریک میگوید واز هیئت حاکمه جمهوری اسلامی موکداً میخواهد که نسبت به در خواستهای قانونی و انسانی و بر حق کارگران بی اعتنا نباشد. ما خواهان آزادی سریع همه کارگران زندانی در سراسر کشور هستیم.
یازدهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۶
تهران – جبهه ملی ایران
سخنرانی دکتر حسین موسویان رئیس هیت اجرائیه جبهه ملی ایران به مناسبت چهلمین روز درگذشت استاد ادیب برومند[۳]
ویرایشدر روز جمعه اول اردیبهشت ماه ۹۶ مراسم چهلمین روز درگذشت استاد ادیب برومند رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران برگزار گردید. در این مراسم که تعداد زیادی از شخصیتها و اعضای گروههای ملی حضور داشتند دکتر حسین موسویان در شرح زندگی آقای ادیب برومند سخنانی بیان داشت که متن این سخنرانی به شرح زیر است:
به نام خدا، به نام ایران و به نام آزادی
دست از طلب ندارم تا کام من برآید // یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر // کز آتش درونم دود از کفن برآید
به راستی که استاد ادیب برومند مصداق بارز این شعر حافظ بزرگ است زیرا که او در تمام طول عمر و تا آخرین روزهای حیات دست از مطالبات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه و میهن دوستانه برنداشت و همواره مرکز ثقلی برای یاران و همفکرانش در جبهه ملی ایران بود. شخصیت آقای ادیب برومند دارای ابعاد مختلفی است. او ضمن اینکه شاعری توانا و ادیبی والامقام است. اهل هنر است و خطی بهغایت زیبا و کمنظیر دارد، او کارشناسی مبرز برای شناخت وارزش گذاری آثار هنری و مینیاتور و قلمدان و کتب نفیس خطی میباشد. او در عین حال یک شخصیت سیاسی ملی است که یک عمر در پی مطالبات ملی و ایران دوستانه بوده است. من در چند دقیقهای که در خدمت شما هستم بیشتر به شخصیت و مبارزات سیاسی ایشان میپردازم.
فشرده زندگی نامه او چنین است: آقای عبدالعلی برومند مشهور به ادیب برومند در سال ۱۳۰۳ در شهرستان گز که در فاصله حدود ۲۰ کیلومتری اصفهان قرار دارد در خانوادهای اصیل که همواره از آزادیخواهان و بزرگان آن منطقه بودهاند متولد شد. پدرش مصطفی قلی خان برومند و مادرش بانو رباب غفاردخت برومند بودهاند. او سالهای اول و دوم ابتدایی را در همین شهرستان میگذراند و در سن هشت سالگی به اصفهان میرود و بقیه دوره دبستان و دبیرستان را تا گرفتن دیپلم ادبی در اصفهان طی میکند و در سال ۱۳۲۱ جهت کسب تحصیلات دانشگاهی راهی تهران گردیده و در سال ۱۳۲۴ موفق به اخذ لیسانس قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران میگردد. ادیب برومند از دوره دبیرستان مجذوب آثار شاعرانی چون ادیب الممالک فراهانی، ملک الشعرای بهار، ایرج میرزا و فرخی یزدی میشود و از همان هنگام خود نیز سرودن شعرهای میهنی را آغاز میکند به طوریکه در سن ۲۰ سالگی یعنی در سال ۱۳۲۳ مجموعه اشعاری را که تا آن هنگام سروده بوده در اولین کتابش تحت نام «نامههای وطن» به چاپ میرساند و پس از آن وطی سالها آثار متعددی از ایشان منتشر میشود که شرح دادن و حتی نام بردن از همه آنها زمان زیادی را میطلبد.
سالهای دانشجویی ادیب برومند مصادف با حوادث پس از شهریور ۲۰ و اشغال ایران توسط قوای شوروی و انگلیس و آمریکا و پیدا شدن فرقه دموکرات در آذربایجان است که آن رویدادها ذهنیت وطن دوستی و استقلال طلبی و آزادیخواهی را در ادیب برومند میپروراند و او را به سوی طرفداری از حزب ایران که در مقابل هیئت حاکمه غرب گرا و حزب توده طرفدار شوروی و برای دفاع از استقلال و آزادی ایران شکل گرفته بود روانه میکند و در سال ۱۳۲۸ با تأسیس جبهه ملی ایران توسط دکتر مصدق او به حمایت از مصدق و جبهه ملی برمیخیزد. با ورود مصدق و ۷ تن از یارانش به مجلس شانزدهم شورای ملی قانون ملی شدن نفت به تصویب میرسد و راه برای تشکیل دولت ملی هموار میگردد. در زمان شکوفایی نهضت ملی و تشکیل دولت ملی مصدق، اشعار میهنی که ادیب برومند در حمایت از نهضت ملی و رهبر آن دکتر مصدق میسرایید با صدای خود ایشان از رادیو پخش میگردد و از همان زمان به عنوان شاعر ملی شناخته شده و معروف میشود. آقای ادیب برومند در سال ۱۳۲۶ با دخترخاله خود خانم فرنگیس امینی ازدواج میکند که حاصل این ازدواج سه فرزند لایق و مفید برای جامعه یعنی خانم پوران دخت برومند و آقایان دکتر جهانشاه برومند و شهریار برومند میباشد. پس از کودتای شوم ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ادیب برومند از طریق عضویت در حزب ایران به نهضت مقاومت ملی ملحق میشود.
در تیرماه ۱۳۳۹ با تشکیل مجدد شورای مرکزی جبهه ملی ایران نام آقای ادیب برومند را در ردیف اعضای شورای مرکزی میبینیم و در انتخابات داخلی آن شورا که شخصیتهایی مانند الهیار صالح، باقر کاظمی، اصغر پارسا، دکتر صدیقی، دکتر سنجابی، مهندس حسیبی، مهندس بازرگان، مهندس زیرک زاده، مهندس حقشناس، دکتر بختیار، دکتر سحابی، آیت الله طالقانی، دکترخنجی، داریوش فروهر، حسین راضی و دیگر بزرگان حضور داشتند آقای ادیب برومند را به عنوان دبیر و عضو هیئت رئیسه شورا انتخاب میکنند. در همان سال ۳۹ آقای ادیب برومند یکی از تحصن کنندگان در مجلس سنا بود که برای اعتراض به انتخابات فرمایشی و مطالبه آزادی انتخابات در آن مجلس متحصن شدند. در کنگره با شکوه جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ آقای ادیب برومند در روی صندلی منشی هیئت رئیسه کنگره مینشیند. در سال بعد ناراضیان کنگره و برخی دیگر در بیرون از جبهه ملی نامههای شکوائیه عاری از حقیقت به آقای دکتر مصدق که در احمدآباد در حصر و زندان خانگی به سر میبرد مینویسند که نامه انتقادی آقای دکتر مصدق به شورا را به دنبال میآورد و سرانجام پس از رد و بدل شدن چند نامه کار به آنجا رسید که اعضای شورای مرکزی کناره گیری خود را به آقای دکتر مصدق اعلام و از ایشان درخواست نمودند که به هر نحوی که صلاح میدانند شورای دیگری را جهت ادامه کار جبهه ملی تعیین فرمایند. تنها دو نفر از اعضای شورا با توقف شورای منتخب کنگره موافق نبوده و حاضر به استعفاء نشدند. آقای ادیب برومند و آقای مهندس کاظم حسیبی. باری پس از آن آقای دکتر مصدق از آقای باقر کاظمی خواستند که شورای جدیدی را تشکیل دهند. شورای جدید در یکی دو جلسه از هم پاشید و جبهه ملی ایران تا سال ۵۶ بلاتکلیف ماند و دچار توقف شد و کیست که نداند آن خلاء سیاسی و آن توقف ۱۳ ساله چه نتایج و عوارضی را برای حرکت آزادیخواهانه ملت ایران در پی داشت.
شکافتن علل آن توقف موضوع یک بررسی علمی و تحقیقاتی است که فرصت و شرایط دیگری را طلب میکند که مسلماً باید زمانی به آن پرداخته شود. در سال ۵۶ با تشکیل مجدد شورای مرکزی جبهه ملی آقای ادیب برومند از چهرههای اصلی شورا است. ۲–۳ ماه پس از پیروزی انقلاب وقتی بر طبق اساسنامه جدید قرار شد هیئتی به نام هیئت رهبری از طرف شورا گزینش شود آقای ادیب برومند به عضویت هیئت رهبری انتخاب گردید. در آن زمان جبهه ملی دارای مرکز تشکیلات در خیابان کارگر و روزنامه رسمی پیام جبهه ملی در پیشخوان روزنامه فروشیها بود. با پیروزی انقلاب در ایران حوادثی روی داد که با اصول اعتقادی جبهه ملی به روشنی زاویه داشت اهم اصول اعتقادی جبهه ملی باور به دموکراسی و حقوق بشر، رویه اعتدال و پرهیز از خشونت ، قانون گرایی، پایه ریزی استقلال واقعی و تحقق عدالت اجتماعی است؛ که روند حوادث آن ایام با این اصول اعتقادی بسیار فاصله داشت و این اختلاف نظرهای جبهه ملی با حاکمیت هر روز عمق تر میشد در نتیجه محل تشکیلات جبهه ملی مورد تهاجم و اشغال قرار گرفت و چند ماه بعد روزنامه پیام جبهه ملی هم توقیف گردید و سرانجام در روز ۲۵ خرداد سال ۶۰ جبهه ملی مرتد اعلام گردید صرف نظر ازاینکه موضوع ارتداد بعداً پس گرفته شد ولی فشار سنگین و محدودیت شدید برای جبهه ملی ادامه پیدا کرد. قبل از ۲۵ خرداد سال ۶۰ چون تهاجم شدید به جبهه ملی پیش بینی میشد آقایان اصغر پارسا و دکتر مسعود حجازی به عنوان قائم مقام هیئت رهبری و قائم مقام هیئت اجرائیه انتخاب شدند که در شرایط سخت و محدودیت سنگین بتوانند کار اداره سیاسی و تشکیلاتی جبهه ملی را ادامه دهند. در آن شرایط دشوار که پیش آمد آقای ادیب برومند با آن دونفر قائم مقام دو هیئت کاملاً همراهی و همکاری داشت و با مسئول تشکیلاتی که در آن زمان تعیین شد یعنی آقای دکتر مویدزاده در ارتباط بود. پس از خرداد سال ۶۰ عدهای از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی از کشور خارج شدند عدهای مخفی شدند و عدهای هم زندانی گشتند. تا اینکه در سال ۶۴ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی با حضور اعضای باقیمانده شورا از جمله آقای ادیب برومند در منزل آقای حسین شاه حسینی تشکیل شد و استراتژی جبهه ملی را در آن شرایط مشخص نمود. در سال ۷۲ آقای ادیب برومند اعضای شورای مرکزی را برای تشکیل جلسات منظم شورا دعوت نمود. در همان اولین جلسه ایشان به ریاست شورا انتخاب شد و تا پایان عمر در انتخابات مکرری که صورت گرفت آقای ادیب برومند همواره به عنوان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی انتخاب گردید و در بخش زیادی از این مدت همزمان ریاست هیئت رهبری را نیز عهدهدار بود. من از حدود ۵۷ سال قبل یعنی از سال ۱۳۳۹ و از هنگام ورودم به جبهه ملی با آقای ادیب برومند آشنا شدم ولی از سال ۵۸، اندکی پس از انقلاب که ایشان عضو هیئت رهبری و من عضو هیئت اجرائیه بودم همواره در همکاری دائم و مستمر با ایشان قرار داشتم و قضاوت من در مورد ایشان این است که ادیب برومند یک مصدقی تمام عیار و یک پیرو راستین راه مصدق بزرگ بود و در اینجا میخواهم خیلی مختصر به این راه و روش که راه مصدق نامیده میشود اشاره داشته باشم و بگویم که پیروی از راه مصدق به چه معناست. مصدق به آزادی عمیقاً و با تمام وجود اعتقاد داشت و به حق آزادی را مادر همه توسعهها و پیشرفتهای ملت ایران میدانست او در مجلس چهاردهم طی سخنرانی خود میگوید «هیچ ملتی در سایه استبداد به جایی نرسیده است» مصدق در اولین روز نخست وزیری در سال ۱۳۳۰ طی اولین بخشنامه دولتی به شهربانی نوشت «شهربانی کل کشور، در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته میشود هرچه نوشته باشند و هرکه نوشته باشد به هیچ وجه نباید مورد اعتراض و تعرض قرار گیرد» و با این بخشنامه اعتقاد بنیادی خود را به آزادی مطبوعات نشان داد.
مصدق به استقلال کشور و عدم تعهد به بیگانگان عمیقاً باور داشت و عقیده مند بود که باید سرنوشت ایران به وسیله نمایندگان واقعی ملت ایران و در تهران تعیین شود نه در لندن یا واشنگتن یا مسکو. همین طرز فکر او بود که به سیاست موازنه منفی مشهور شد و بنیانی برای تشکیل جنبش عدم تعهد گردید که بعدها توسط تیتو، عبدالناصر، نهرو و دکتر سوکارنو شکل گرفت. مصدق به عدالت اجتماعی و ارتقاء سطح زندگی کارگران و کشاورزان شدیداً باورمند بود و فقر و عقب ماندگی را برای آحاد ملت شریف ایران برنمیتابید.
مصدق پاکدست و منزه بود و از او و همکارانش هرگز جز پاکدامنی و صداقت چیزی دیده نشد. مصدق در طول سالها خدمات خود هرگز اجازه نداد که در حوزه مدیریتیش کسی به خزانه ملی و جیب مردم دست درازی کند آیا آن پاکدستی مصدق و همکارانش در دولت ملی با اوضاعی که هر روز خبر از اختلاس و ارتشاء هزاران میلیاردی منتشر میشود هیچ تناسبی دارد؟
مصدق مسلمانی معتقد و متدین بود و برخی گفتههای شاهدان نشان میدهد که مصدق تمام فرایض دینی خود را انجام میداد ولی او با همه این اعتقادات دینی محکم، هرگز با امتزاج دین با حکومت موافقت نداشت ودین را از حکومت جدا میدانست و جدا میخواست؛ و همین اعتقاد، علت اصلی مخالفت فداییان اسلام و آیت الله کاشانی با او گردید.
مصدق قوانین و حقوق بینالملل را محترم میداشت و به آنها پایبند بود و به همین جهت هنگام قطع رابطه با دولت استعماری انگلیس به آن دولت اولتیماتوم داد که در مدت یک هفته سفارت خود را تعطیل کند و اتباع خود را از ایران خارج نماید نه آنکه سفارت خانه آنان را مورد تعرض و اشغال قرار دهد و اتباع آنها را به گروگان بگیرد.
مصدق هرگز به مردم دروغ نگفت و درصدد فریب مردم برنیامد و وعدههای بی جهت به مردم نداد. مصدق ساده زیست بود و با اینکه از خانوادهای اشرافی آمده بود از تشریفات و تجملات و مال اندوزی به شدت دوری میجست. مصدق با وارد کردن کالاهای خارجی که مشابه داخلی آن وجود داشت قویا مخالف بود و به همین جهت توانست در دوران ۲۸ ماهه دولت خود بدون فروش نفت بیلان اقتصادی کشور را مثبت نموده و افزایش صادرات بر واردات را نشان دهد.
مصدق با این مشخصات و این آموزهها مورد علاقه ادیب برومند و همه همفکران ادیب برومند گردید و اکنون در شرایطی که ملت ما در گردنههای صعب العبور و خطرناک تاریخ خود در حرکت است به جاست که همه پیروان مصدق برای حفظ کیان ملی و اعتلای کشور و صیانت از این مرزوبوم اهورایی دست به دست هم داده و آموزههای مصدق بزرگ را همچون یک منشور وسیله تفاهم و اتفاق قرار دهند.
درود بر ادیب برومند پیرو صدیق راه مصدق
۵۶ سال قبل در روز ۱۲ اردیبهشت ماه سال۱۳۴۰ جنبش اعتراضی معلمان ایران که برای احقاق حقوق پایمال شدهٔ خود به خیابانها آمده بودند، در میدان بهارستان تهران به خون کشیده شد ودکتر ابوالحسن خانعلی دبیر دبیرستان جامی به ضرب گلوله عمال استبداد به خاک افتاد ودر خون خود درغلتید. واز آن زمان روز ۱۲ اردیبهشت به نام روز معلم نام گرفت وبه این نام در تاریخ این سرزمین ثبت گردید.
بدون شک در تمام جوامع بشری، تربیت نیروهای جوان، آگاه، کارآمد ودانشمند، یک اقدام اساسی وبنیادی برای توسعه اقتصادی وپیشرفتهای علمی واجتماعی ودر نتیجه کسب رفاه و سعادت برای آن جامعه است واین معلمان هستند که این وظیفه مهم وحیاتی را به عهده داشته واز طریق آموزش وتربیت فرزندان ملت، فردای بهتری را برای میهن خود رقم میزنند. به همین دلیل در جوامع پیشرفته به تأمین رفاه و وضع معیشت معلمان توجه ویژه مبذول نموده واجازه نمیدهند که زندگی آنان در مضیقه وتنگنا قرار گیرد. تا معلمان قادر باشند که به این رسالت بزرگ خود جامه عمل بپوشانند و دغدغههای امور جاری زندگی آنان را از وظیفه خطیری که بر دوش دارند بازندارد.
اما متأسفانه در شرایط کنونی کشورمان، تورم وگرانی طاقت فرسا، وضعیت معیشتی معلمان شریف ایران را آن چنان مختل نموده که آنان ناگزیرند که هر روز برای استیفای حقوق خود دست به اعتصاب و اعتراض بزنند وحاکمیت به جای پاسخگویی به مطالبات برحق آنان وتامین معیشت این قشر فرهیخته، با برخوردهای خشونت بار دست به بازداشت وزندانی کردن معلمان ونمایندگان آنان میزند. واین در حالیست که هر روز در کشور فسادهای مالی چندین میلیاردی جدیدی بر ملا میشود وهر روز منابع عظیمی از ثروت این ملت در این جا و آن جا بیهوده وبر خلاف منافع ملی به هدر داده میشود.
جبهه ملی ایران روز معلم را به معلمان شرافتمند کشورمان تبریک گفته وپشتیبانی کامل خودرا از جنبشهای حق طلبانه آنان اعلام مینماید واز حاکمیت بر قدرت نشسته میخواهد که به خواستههای برحق قشر فدا کار و آینده ساز معلم گوش فرا داده ومعلمان معترض زندانی را هر چه سریع تر در سراسر کشور آزاد نماید.
دوازده اردیبهشت ماه ۱۳۹۶
تهران – جبهه ملی ایران
تسلیت به ملت بزرگ ایران به ویژه به جامعه کارگری شرافتمند کشور
جبهه ملی ایران حادثهٔ انفجار در معدن ذغال سنگ آزاد شهر و کشته شدن دهها تن از کارگران زحمتکش وشریف این معدن را به ملت بزرگ ایران به ویژه به جامعه کارگری شرافتمند کشور تسلیت میگوید.
جبهه ملی ایران این حادثه دردناک وغم انگیز را مانند بسیاری از موارد مشابه دیگر، محققا در نتیجه ناکاردانی وسوء مدیریت وسودجویی کار بدستان جمهوری اسلامی میداند. واعتقاد دارد که اگر تمهیدات لازم نسبت به ایمنسازی معدن ودلسوزی نسبت به حفظ سلامت وجان کارگران عزیز وجود داشت این رویداد دردناک یقیناً قابل پیشگیری بود.
پانزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۶
تهران – جبهه ملی ایران
بر اساس نظر اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران، تصمیم بر آن بود که روز پنج شنبه ۲۱/۲/۹۶ شورای مرکزی جلسه عادی خود را در منزل آقای اصغر فنی پور؛ عضو شورا برگزار کند.
به گزارش روابط عمومی جبهه ملی ایران؛ صبح روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ماه آقای فنی پور به صورت تلفنی از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی احضار گردید و به ایشان اخطار داده میشود که از برگزاری جلسه خودداری نمایند؛ و در صورت نادیده گرفته شدن این اخطار نیروی انتظامی نسبت به برگزاری جلسه وارد عمل و برخورد جدی صورت خواهد گرفت.
متأسفانه دولتی که در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است و ادعای آزادی و حقوق بشر دارد اینگونه از تشکیل یک جلسه درون گروهی جلوگیری مینماید.
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
تهران – جبهه ملی ایران
یکصدوسی وپنج سال قبل در روز ۲۹ اردیبهشت ماه سال ۱۲۶۱ خورشیدی در محله سنگلج تهران در خانواده میرزا هدایت الله آشتیانی وزیر دفتر ناصرالدین شاه وملک تاج خانم نجم السلطنه نوه عباس میرزا، فرزندی پای به عرصه وجود نهاد که بعدها نه تنها برای ایران، بلکه برای تمام کشورهای جهان سوم، اثر گذار گردید. او اسطوره جاویدان تاریخ ایران دکترمحمد مصدق بود.
مصدق در جوانی از مبارزان انقلاب مشروطیت در این سرزمین بود و پس از آن هم پیام رسان آن انقلاب آزادیخواهانه برای نسلهای بعدی گردید. او اولین ایرانی است که به دریافت درجه دکترای حقوق نائل شده است. اوچند دوره نماینده مجلس شورای ملی، چند بار استاندار و در چند کابینه وزیر شد وبالاخره بر مسند نخست وزیری دولت ملی ایران تکیه زد. از او در تمام مقامات ومناصبی که به عهده گرفت چیزی جز صداقت ودرستی وپاک دستی دیده نشد. او هرگز اجازه نداد که درحوزه مدیریتش ناپاکی ونادرستی وسوء استفاده از اموال مردم روی دهد. او با تمام وجود به آزادیهای سیاسی واجتماعی وعقیدتی باور داشت. وآزادی را سر منشأ اعتلا وتمام پیشرفتهای کشور میدانست وبه جهت همین نگرش بود که به ایجاد تشکلها واحزاب و آزادی آنها و آزادی مطبوعات وآزادی انتخابات توجه تام وتمامی داشت.
در راستای همین طرز تفکربود که در آبانماه ۱۳۲۸ سازمان جبهه ملی ایران را بنیان نهاد وبا تشکیل دادن همین سازمان بود که موفق شد همراه چند تن از هم فکرانش به مجلس شانزدهم راه یافته وقانون ملی شدن نفت را به تصویب برساند و پس از آن بود که او برای به اجرا درآوردن آن قانون، مسئولیت نخست وزیری را پذیرفت.
مصدق به استقلال کشور عمیقاً باورمند بود و قصد او از ملی کردن نفت و خلع ید از شرکت نفت ایران وانگلیس، صرفنظر از استیفای حقوق مادی ملت ایران، کوتاه کردن دست استعمار انگلیس ودخالتهای ناروای آن دولت در کلیه شئون سیاسی واجتماعی واقتصادی ایران بود. شرح افکار واندیشههای مصدق وخدمات ارزشمندش به ایران، در طول بیش از هفتاد سال زندگی سیاسی، نیاز به نوشتن نه یک کتاب بلکه کتابها دارد و واضح است که در این یادآوری مختصر به مناسبت سالروز تولدش نمیگنجد.
جبهه ملی ایران، خانه سیاسی دکتر محمد مصدق به ملت شرافتمند وحق شناس ایران پیشنهاد میکند که به پاس احترام و تجلیل از آن بزرگمرد تاریخ، روز ۲۹ اردیبهشت سالروز تولد مصدق را «روز استقلال و آزادی» نامیده و درتقویمهای ملی به همین نام ثبت نمایند.
بیست ونهم اردیبهشت ۱۳۹۶
تهران – جبهه ملی ایران
خانم پروفسور مریم میرزاخانی دانشمند نامآور جهانی و استاد ابداع گر و اثر گذار علوم ریاضی و شخصیت افتخار آفرین ایرانی، نا بهنگام در اثر ابتلا به بیماری مرگبار سرطان به جهان باقی شتافت. این رویداد تلخ نه تنها ملت ایران بلکه همه مجامع علمی ودانشگاهی وهمه مردم انسان دوست جهان را متأثر ساخت. اما درگذشت این بانوی فرهیخته، یک پرسش در ذهن مردم دنیا و یک سئوال در فکر ایرانیان را صراحت داده و متجلی نموده است. مردم دنیا این پرسش را دارند که در دهه دوم قرن بیست و یکم که بشریت به این همه پیشرفتهای علمی حیرتانگیز دست یافته، چرا نباید هنوز در پیش گیری و درمان این بیماری مهلک به یک نتیجه قطعی و ثمربخش رسیده باشد؟
اگر این منابع عظیم مالی که در گوشه گوشه جهان در جنگها وکشتن انسانها و آواره کردن ملتها به هدر داده میشود، صرف تحقیقات وپژوهش وحفظ محیط زیست ونظارت بر تغذیه صحیح انسانها و آموزش آنان صورت میشد، آیا بشریت بر این بیماری جانسوز غلبه نمییافت؟ آیا این سونامی وحشتناک سرطان را با تلاشهای علمی وبرنامه ریزی والبته تأمین منابع مالی ضروری نمیتوان مهار کرد؟ که یقیناً پاسخ مثبت است. اما سئوالی که در اذهان ایرانیان غلیان میکند اینست که چرا عمل کرد حاکمیت جمهوری اسلامی از لحاظ سیاسی واجتماعی به گونهای است که شخصیتی بی مانند، مثل پروفسور مریم میرزاخانی و صدها و هزاران ایرانی دانشمند و تحصیل کرده دیگر از میهن خود رانده میشوند و این روند شوم فراری دادن مغزها در طی این سالها هرگز متوقف نشده و همچنان ادامه دارد. فقدان آزادیهای سیاسی و اجتماعی و زیر پا نهاده شدن حقوق انسانی ملت ایران در حدیست که این فرهیختگان نا گزیرند که زندگی در غربت را به باقی ماندن در وطن آبا واجدادی خود ترجیح دهند. نتیجه آن که این مرز و بوم از بهرهگیری از حضور ارزشمند آنان و ارتقاء یافتن سطح علمی کشور محروم بماند؛ و کیست که نداند که میزان سطح دانش وپیشرفتهای علمی یک کشور، از مهمترین مولفههای قدرت آن کشور محسوب میگردد.
جبهه ملی ایران درگذشت اسفناک خانم پروفسور مریم میرزاخانی را به خانواده ارجمند این بانوی گرانقدر و به همه ملت بزرگ ایران تسلیت میگوید.
اول مرداد ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
در روز چهاردهم مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی، مظفرالدین شاه قاجار سرانجام در برابر امواج خروشان انقلاب مردم ایران تاب مقاومت نیاورد و به امضای فرمان برقراری مشروطیت گردن نهاد. پدران فرهیخته و آگاه ما در زمانی شالوده انقلاب مشروطیت را پی ریختند و آن انقلاب غرورآفرین را با ایثار و فداکاریهای بسیار به پیروزی رساندند که نه تنها در تمام کشورهای منطقه خاورمیانه، بلکه دراکثر کشورهای جهان اثری از قانون اساسی و پارلمان منتخب مردم دیده نمیشد و حکومتهای فردی و استبدادی بر مردم حاکم بودند. در میهن ما در سالهای پیش از انقلاب مشروطیت، پادشاهان فاسد و دیکتاتور قاجار و وابستگان آنان مشغول غارت و چپاول تمام ثروتها و امکانات کشور و اموال مردم بودند و برای جلب حمایت روحانیون و راضی کردن آنان، امر قضاوت و رسیدگی به دعاوی بین مردم و ثبت معاملات را به آنان محول کرده بودند، تا به هر گونه که اراده کنند نسبت به جان و مال و ناموس مردم تصمیمگیری نمایند.
در چنین دوران سیاهی بود که اجداد غیور ما، از فرصتی که در اثر تضاد منافع بین دولتین روس و انگلیس در ایران پیش آمده بود، نهایت بهرهگیری را انجام داده، با مطالبه برقراری آزادی و تأسیس پارلمان و ایجاد عدالت خانه به جای محاکم شرعیه، پای به عرصه انقلاب مشروطیت نهادند و انقلاب را تا پیروزی به پیش بردند. اما متأسفانه انقلاب مشروطیت از همان روزهای نخست با چالشهایی زنجیره وار مواجه گشت. هنوز نهال نو پای مشروطیت دوساله نشده بود که محمدعلیشاه قاجار با تحریک روسها و حمایت کسانی مانند شیخ فضلالله نوری علیه مجلس شورای ملی و اساس مشروطیت قیام کرد و مجلس با اذن او توسط لیاخوف روسی به توپ بسته شد و آزادیخواهان سرکوب و متواری شدند و دورانی موسوم به استبداد صغیررقم خورد. در این هنگام بود که خیزش مسلحانه مردم تبریز به رهبری قهرمانان ملی، ستارخان و باقرخان و مردم گیلان به سرداری یپرم خان و ایلات بختیاری به رهبری سردار اسعد وایلات قشقایی به سرکردگی صولت الدوله به حمایت از مشروطیت به وقوع پیوست و حرکت آنان برای فتح تهران و اعاده مشروطیت صورت گرفت؛ و آزادیخواهان بار دیگر پیروز شدند و آزادی و مشروطیت توانست تا حدود یک دهه نسبتاً بدون مزاحمت در صحنه باقی بماند.
در تاریخ سوم اسفند۱۲۹۹ با کودتای رضاخان میرپنج و سیدضیاءالدین طباطبائی، بار دیگر اصول درخشان مشروطیت به افول گرایید و آزادی و قانون اساسی به طاق نسیان کوبیده شد. اما این بار استبداد و دیکتاتوری خود را در پشت یک مشروطه ظاهری پنهان نموده بود. دیکتاتور با آراستن انتخاباتی فرمایشی و تشکیل مجالسی قلابی، حکومتی فردی و استبدادی سیاه را بر ایران حاکم گردانید. با وقوع حوادث جنگ دوم جهانی و سقوط رضاشاه در شهریور۱۳۲۰، به تدریج آثار و شواهدی از آزادی و مشروطیت در فضای ایران هویدا گردید و در همین فضا بود که نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق شکل گرفت و تا تشکیل دولت ملی پیش رفت.
دولت ملی علاوه بر اجرای موازین دموکراسی و رعایت آزادیهای ملت، توانست قانون ملی شدن نفت را که خود بانی و مبتکرش بود به سرعت به مرحله اجرا درآورد و دست شرکت غارتگر نفت ایران و انگلیس را که سالها به تاراج منابع نفتی ایران مشغول بود، از این منابع کوتاه نماید. اما دولت ملی مصدق با کودتای بیگانه ساخته ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ساقط شد و پس از آن کودتای شوم، پسر رضا شاه به راه پدر رفت و قانون اساسی مشروطیت و حقوق و آزادیهای ملت را به زیر پا نهاد و به مدت ۲۵ سال یک دیکتاتوری فاسد و تحت نفوذ بیگانگان را بر کشور ما حاکم نمود؛ و با عمل کرد نادرست خود برای ملت ایران راهی جز رفتن به سوی یک انقلاب دیگر را باقی نگذاشت. اهداف انقلاب ۲۲ بهمن۵۷ برقراری آزادی، استقلال و عدالت و به دست آوردن حاکمیت ملت و اعتلای کشور بود. اما با دریغ و تاسف بسیار، انقلاب در مسیری متفاوت با اهداف اولیه انقلابیون که اکثریت قاطع ملت ایران را تشکیل میدادند پیش رفت. حاکمیت جمهوری اسلامی میبایست حقوق و آزادیهای اساسی فردی ملت ایران را بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، و حقوق شهروندی رعایت و مورد احترام قرار دهد؛ و با اعمال سیاستهای درست از سوء مدیریتهای حیرتانگیز و فسادهای ایجاد شده جلوگیری نماید و ملت ایران را از تنگناهای اقتصادی و معیشتی و سیاسی و اجتماعی نجات بخشد.
جبهه ملی ایران یکصد و یازدهمین سالروز انقلاب پر افتخار مشروطیت را گرامی میدارد؛ و در این سالروز فرخنده باز هم تأکید مینماید که راه اعتلای این کشور و سعادت و رفاه این ملت تنها برقراری آزادیهای اساسی ملت و حفظ استقلال و برقراری حاکمیت ملی بر پایه انتخابات آزاد و واقعی است. انتخاباتی که بدون دخالت حاکمیت، و نظارت استصوابی عوامل آن، و تنها مبتنی بر تصمیم و اراده ملت ایران صورت بگیرد.
چهاردهم مرداد ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
با اندوه و تاسف بسیار اطلاع یافتیم که آقای حسین سکاکی پوینده دیرپای راه مصدق بزرگ و از اعضای قدیمی جبهه ملی ایران در روز ۲۲ مردادماه جاری دار فانی را وداع گفته و به رحمت ایزدی پیوسته است. حسین سکاکی، مبارزات ملی و آزادیخواهانه را در سالهای تشکیل جبهه ملی ایران، از حزب زحمتکشان شروع کرد و سپس در حزب نیروی سوم و بالاخره در حزب سوسیالیست ادامه داد. او پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد۱۳۳۲ مبارزات خود را همراه با حزب سوسیالیست در نهضت مقاومت ملی و سپس در تشکیلات جبهه ملی ایران دنبال کرد. او همواره با شادروانان غلامرضا تختی، حسن خرمشاهی و مهدی غضنفری در جبهه ملی ایران دوشادوش هم حرکت میکردند. او تا پایان عمر به راه مصدق یعنی راه آزادی و استقلال ایران وفادار ماند. یادش گرامی و روانش شاد باد.
ما درگذشت آقای حسین سکاکی را به خانواده ارجمندش و به همه اعضاء و طرفداران جبهه ملی ایران تسلیت میگوئیم.
۲۳ مرداد ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
پس از آنکه دکتر محمد مصدق در سمت نمایندگی دوره شانزدهم مجلس شورای ملی با هوشیاری و درایت کمنظیر قانون ملی شدن نفت را به تصویب نهایی مجلسین شورا و سنا رسانید، در روز اول اردیبهشت ماه ۱۳۳۰ به منظور اجرای آن قانون مهم و حیاتی، مسئولیت نخست وزیری و تشکیل دولت را پذیرفت. دولت ملی مصدق از بطن نهضت ملی ایران نشات گرفته و با خواست و اراده و پشتیبانی ملت ایران، قدرت را در دست گرفت و از آنجا که دولتی مبعوث مردم و مورد اعتماد و حمایت ملت بود، توانست در مدتی کوتاه تحولات شگرفی را در حیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ملت ایران پدیدآورد. دولت ملی در مدتی کمتر از دو ماه، از شرکت غاصب نفت ایران و انگلیس خلع ید به عمل آورد و به بساط غارت و چپاول ثروتهای ملی ایران توسط این شرکت انگلیسی نقطه پایان نهاد. دولت ملی پس از به اجرا درآوردن قانون ملی شدن نفت، ناگزیر شد برای جلوگیری از توطئهها و کار شکنیهای دولت انگلیس با شکلی متمدنانه با آن دولت استعماری قطع رابطه نماید. این اقدامات استقلال طلبانهٔ دولت ملی شکایات دولت انگلیس به شورای امنیت سازمان ملل متحد و دیوان داوری لاهه را به دنبال داشت؛ که دکتر مصدق شخصاً در این مجامع جهانی حضور یافته واز حقانیت ملت ایران دفاع کرد و در هر دو مورد پیروز میدان گردید. دولت مصدق علاوه بر ملی کردن نفت و خارج کردن ثروتهای ملی ایرانیان از چنگال استعمارگران انگلیسی، دهها طرح مفید و مؤثر دیگر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در میهن ما به اجراء گذاشت که ملی کردن شیلات، بنیانگذاری سازمان تأمین اجتماعی، آغاز لوله کشی آب در شهرها، تخصیص پنج در صد از درآمد شهرداریها برای ساختن مدرسه و تقویت چشم گیر تولیدات داخلی از آن جملهاند. دولت ملی با افزایش صادرات غیرنفتی و محدود کردن واردات غیر ضروری، توانست بیلان اقتصادی کشور را بدون فروش نفت مثبت نماید.
دولت ملی صرفنظر از این اقدامات مهم و اثرگذار، در زمینه فضای سیاسی کشور، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب واجتماعات، آزادی تشکیل اتحادیههای صنفی و سندیکاهای کارگری و آزادی انتخابات را به ارمغان آورد. دولت ملی دولتی پاک دست ومنزه بود و هرگز دست اندازی به اموال عمومی و تجاوز به اموال مردم در آن دولت و وابستگانش دیده و شنیده نشد. رئیس دولت ملی از وارد کردن ایران در بلوکهای قدرتهای جهانی به شدت پرهیز کرد و عقیده او به بیطرفی و عدم وابستگی، زمینهای برای پیدایش جنبش کشورهای غیرمتعهد گردید. دولت ملی مصدق با اقدامات اصلاحی داخلی و سیاست خارجی صحیح خود، شان و شخصیت و غرور ملی ایرانیان را در پیش چشم جهانیان اعتلا وارتقاء بخشید. بااین اوصاف دولت ملی مصدق، الگویی از یک دولت مستقل و دموکرات وحافظ منافع ملی را در قلب منطقه حساس خاورمیانه و در بین کشورهای جهان سوم به نمایش گذاشت که چنین الگویی نه برای قدرتهای استعماری جهان و نه برای ارتجاع داخلی وابسته به آنان به هیچ وجه پذیرفتنی نبود و بنا بر این در صدد برکناری دولت ملی ایران برآمدند؛ لذا با طراحی و سردمداری انگلیس و همکاری آمریکا و تأیید ضمنی اتحاد جماهیرشوروی و با کمک عوامل خائن آنها در داخل کشور، توطئه رذیلانه کودتای ۲۸ مرداد برنامهریزی شد. به دستور چرچیل نخست وزیر انگلیس، سرهنگ وودهاوس مقام برجسته اینتلجنت سرویس طرح کودتا را تنظیم کرد و در آمریکا به تأیید آلن دالس رئیس سیا و جان فاستردالس و زیرخارجه آمریکا رسانید و سپس ژنرال آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا آن را تصویب نمود و کرمیت روزولت رئیس منطقه خاورمیانهٔ سازمان سیا به عنوان فرمانده عملیات کودتا برگزیده شده و مخفیانه وارد ایران شد و چند بار بطور پنهانی با شاه ملاقات کرد. ژنرال شوارتسکف برای توجیه برنامه کودتا با اشرف پهلوی در اروپا ملاقات نموده واورا روانه ایران نمود؛ و بسیج نیروها از همه سو آغاز شد. لشکر گارد شاهنشاهی همراه چند صد نفر از افسران وطن فروشی که توسط دکتر مصدق از ارتش اخراج شده بودند با پشتیبانی چند تیپ نظامی خارج از تهران مانند تیپ کرمانشاه به فرماندهی سرهنگ تیمور بختیار، تیپ اصفهان به فرماندهی سرهنگ عباس فرزانگان و تیپ رشت و نیروهایی از ژاندارمری و شهربانی با همکاری عوامل دستگاههای جاسوسی انگلیس مانند شاپور ریپورتر و برادران رشیدیان و برخی از روحانیون مانند آیت الله بهبهانی و آیت الله کاشانی و دستجات مزدور اراذل و اوباش مثل دارودسته شعبان جعفری و طیب حاج رضایی و حسین رمضان یخی و عدهای از زنان مفلوک اجیر شده از فساد خانه معروف تهران، مجموعهای بودند که در روز ۲۸ مرداد با حمله به مراکز احزاب ملی و به آتش کشیدن ادارات روزنامهها واشغال فرستنده رادیو و حمله به خانه دکتر مصدق نخست وزیر ملی و محبوب ایران، کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲ را رقم زدند؛ و به مدت ۲۵ سال حکومت دیکتاتوری وابسته به بیگانه را دراین کشور بر پا داشتند. بلا تردید انقلاب بهمن ماه ۱۳۵۷ عکس العمل تاریخی ملت ایران به آن کودتای شوم و عمل کرد نادرست رژیم برخاسته از آن کودتا بوده است. تحقق حاکمیت ملی و برقراری آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی اهداف اصلی بود که ملت ایران در انقلاب ۵۷ جستجو میکرد. اما با تاسف و دریغ بسیار باید اذعان نمود که به علت انحصارطلبی و اقتدار گرایی گروهی خاص، انقلاب از اهداف اولیه خود دور شد و به بیراهه رفت. تا جایی که امروز شاهد محو آزادیهای اساسی و سوء سیاستها و سوء مدیریتها و فسادهای نجومی و فقر و بیکاری روزافزون در میهنمان هستیم.
جبهه ملی ایران کودتای ننگین ۲۸ مرداد و ساقط کردن دولت ملی را فراموش ناشدنی میداند واعتقاد دارد که مصائب امروزی ملت ایران هرگز نمیتواند توجیه گر خطاهای نابخشودنی رژیم برخاسته از آن کودتا باشد بلکه گرفتاریهای امروز ی این ملت نیز علی التحقیق ریشه در آن کودتای خائنانه دارد.
بیست وهشتم مرداد ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
هموطنان عزیز، خبرهای منتشر شده در رسانهها و وسایل ارتباط جمعی، حاکی از اعتصاب غذای عده زیادی از زندانیان سیاسی در زندانهای اوین وگوهردشت وسایر زندانها است. این فرزندان ایثارگر ملت ایران، در اعتراض به شرایط بد و ناهنجار زندانها وبد رفتاری زندان بانان به آخرین حربه مبارزه یعنی نخوردن غذا ودست شستن از جان روی آوردهاند.
هموطنان عزیز، هیچکس فراموش نکرده است که در روزهای انقلاب، همراه با درخواست استقلال، آزادی وعدالت، شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» فریاد غالب افراد ملت ایران بود که در تمام فضای کشور طنین افکن بود و به گوش میرسید ودر نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب وعده داده میشد که زندان اوین به موزه جنایات رژیم پیشین تبدیل خواهد گردید. اما امروز با تاسف بسیار شاهد آنیم که در سیاه چالهای همین زندان، هنوز بانوان گرانقدر، کارگران، دانشجویان، معلمان، روزنامه نگاران، پزشکان، حقوقدانان وسایر قشرها مردم در بندند و هم اکنون عدهای از آنان در اعتصاب غذا به سر میبرند.
زندانی سیاسی انسان فداکاری است که نه برای منافع ومطامع شخصی که برای حفظ منافع ملی ودفاع از حقوق هموطنانش وبرای اعتلای میهنش در پشت میلههای زندان قرار گرفته است. وبه درستی زندانی سیاسی اسیر وجدان بیدار وآگاه خویش است.
حاکمیت جمهوری اسلامی بر خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر که دولت ایران هم از امضاء کنندگان آن بوده و بنا بر این بر اجرای آن التزام دارد وبر خلاف قانون اساسی خود که باید حد اقل به آن پای بند باشد، تعداد بی شماری از فرزندان این سرزمین را در سراسر کشور در زندانها محبوس نموده است. کسانی که جز انتقاد از مشکلات کشور واعتراض به سوء سیاستها وسوء مدیریتها، هیچ جرمی مرتکب نشدهاند.
جبهه ملی ایران، اعمال خشونت وبد رفتاری نسبت به زندانیان سیاسی را شدیداً محکوم مینماید و آزادی زندانیان سیاسی در سراسر کشور را مصراً خواستار است واز مسئولین ذیربط میخواهد که به خواستههای قانونی وبرحق زندانیان اعتصاب غذا کننده گوش فرا دهند.
پانزدهم شهریور ماه ۱۳۹۶
در سال ۱۹۱۶ نمایندگان دولتین انگلیس وفرانسه، سایکس وپیکو، خطوط مرزی کشورهای خاورمیانه را ترسیم واین منطقهٔ حاوی هفتاد در صد از کل منابع انرژی جهان را بر اساس منافع ومقاصد استعماری، بین خود تقسیم نمودند، پس از آن با همه جنگ وجدالها وفراز ونشیبها به جز مواردی از اشغال سرزمینهای اعراب توسط دولت اسرائیل، جغرافیای منطقه، تقریباً بدون تغییرات عمده باقی مانده است؛ ولی از حدود چهاردهه پیش زمزمههایی نا موزون مبنی بر ضرورت تجزیه کشورهای این منطقه وتبدیل آنها به کشورهای کوچک و غیر مؤثر وقابل کنترول تر به گوش میرسد. مبتکر وتشخیص دهنده این ضرورت ناصحیح «برنارد لوئیس» تئوریسین ونظریه پرداز صهیونیست است که متأسفانه نظریاتش مورد وثوق وقبول طیف گستردهای از سیاستمداران راست گرا ومحافظه کار آمریکایی واسرائیلی وکمپانیهای غارتگر نفتی قرار دارد؛ و اکنون پس از انقلابات بهار عربی وجنگهای ویرانگر سوریه وعراق وبه صحنه آمدن گروه جنایت کار و واپس گرای داعش شاهد آنیم که حکومت اقلیم خودگردان کردستان عراق به فکر استقلال وایجاد کشور کردستان افتاده است. داعش نه واجد توان لازم بود ونه برنامهای برای تعرض به خاک ایران داشت و بر خلاف برخی از ادعاها هرگز خطری برای تمامیت ارضی ایران تلقی نمیشد. اما پیدایش حکومت کردستان مستقل در همسایگی ایران نمیتواند نگران کننده نباشد.
تجزیه اقلیم کردستان از دولت فدرال عراق میتواند گام اول برای تجزیههای بعدی و به کرسی نشستن نظریات برنارد لوئیس شناخته شود. هرگونه اقدامی در جهت اعلام استقلال کردستان عراق، نه تنها با قانون اساسی فدرال عراق که اقلیم کردستان هم در زیر آن امضاء نهاده در تضاداست، بلکه به دلایل متعدد دیگر، نه به سود اقلیم خودگردان، نه به صلاح عراق ونه به مصلحت سایر کشورهای خاورمیانه است. به روشنی میتوان پیش بینی کرد که به محض پا گرفتن قضیه استقلال، تازه جنگ بین طوایف و نیروهای رقیب کرد در همین اقلیم خودگردان کردستان آغاز خواهد شد. طوایفی که در گذشته نه چندان دور جنگهای خونین و اعدامهای چند صدنفره از نیروهای یکدیگر را در کارنامه خود دارند. از سوی دیگر دولت مرکزی عراق، هم چنانکه اعلام نموده، نمیتواند در مورد از دست رفتن تمامیت ارضی خود بی تفاوت بماند و ناگزیر خواهد بود که با تمام قوا بر جدایی طلبان بتازد؛ که این خود با توجه به ارزیابی نیروهای طرفین، آغاز جنگی طولانی وخانمان برانداز خواهد بود. کشورهای ترکیه وسوریه وایران نیز به دلیل همسایگی با اقلیم کردستان عراق و به مناسبت داشتن مناطق کرد نشین نمیتوانند از ماجرا برکنار بمانند. مضافاً براین باید در نظر داشت که شورای امنیت سازمان ملل متحد ودولت آمریکا وبه طور کلی جامعه بینالمللی هم با اقدام حزب کردستان عراق برای انجام همه پرسی به منظور استقلال اقلیم کردستان عراق مخالفت نمودهاند. صرفنظر از اینها باید در نظر داشت که در این برهه از تاریخ، جامعه بشری وساکنان کره خاک با مسائل ومشکلات بزرگی دست به گریبانند که حل کردن این معضلات جهانی به همگرایی وتجمع واحدهای سیاسی با یکدیگر ونزدیک شدن به یک سازمان ومرکزیت جهانی قدرتمند نیاز دارد و این تجزیهها و واگراییها در هر کجای جهان که باشد باشکل گرفتن یک چنین مرکزیتی متباین ومتضاد است.
جبهه ملی ایران با هرگونه جدایی خواهی وتجزیه طلبی در کشورهای منطقه خاورمیانه قویا مخالف است. وبه هیئت حاکمه جمهوری اسلامی نیز هشدار میدهد که حفظ تمامیت ارضی ایران به تدابیری سنجیده و سیاستهایی صحیح وخردمندانه و بنیادی احتیاج دارد تا بتواند از امکان بروز چنین توطئههایی در سرزمین ما پیشگیری نماید این پیشگیری فقط با اتکاء به زور و توسل به سرکوب وقوه قهریه میسر نیست. بلکه سرمایهگذاری و محرومیت زدایی از استانهای محروم و بها دادن به شان وشخصیت اقوام ایرانی ورعایت آزادیهای اساسی واولیه ملت ایران را میطلبد؛ که متأسفانه اثری از اجرای چنین سیاستهای امنیت آفرین واطمینان بخش دیده نشده و نمیشود؛ و امکانات و منابع کشور بجای سرمایهگذاری و ایجاد تحول درزندگی مردم مناطق محروم، در مواردی غیر ضروری ودور از منافع ملی به هدر داده میشود.
دوم مهرماه۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
در زمانی که نظام برده داری وطبقه بردگان جایگاه و نقش تعیین شده در دولت شهرها وامپراتوریهای وقت داشتند و در تعارضات نظامی- سیاسی غالباً سرنوشت جوامع مغلوب به نابودی ویا اسارت جمعی رقم زده میشد و فاتحان، اعمال این خشونتها و برخوردهای غیرانسانی را به عنوان جزئی از مدیریت واداره صحیح نظام امپراتوری یا دولت شهرها تلقی مینمودند؛ و فراتر از آن با فخر تمام چنین اعمالی را برای آگاهی آیندگان در کتیبههای خود منقوش میساختند. چنانکه سناخریب، پادشاه آشور درباره حمله خود به کشور عیلام چنین میگوید: «من سی و چهار دژ وشهر عیلام را تسخیر نمودم. اهالی آنها را اسیر کردم وشهرها را آتش زدم و به خاکستر تبدیل نمودم ودود آتش مانند دود یک قربانی بزرگ پهنای آسمان را فرا گرفت .» در همین راستا آشور بانیپال دیگر پادشاه آشور، پس از تسخیر کشور عیلام تنها به غارت وکشتار ساکنان عیلام بسنده نکرده، بلکه با شکافتن مقابر پادشاهان و قهرمانان عیلامی استخوانهای آنان را همراه خدایان عیلام به نینوا پایتخت آشور فرستاد و درکتیبه خودنگاشت: «سرزمین شوشان وشهر ماداکتو وشهرهای دیگر را با خاک یکسان کردم ودر مدت یک ماه ویک روز کشور عیلام را به تمامی عرض آن جاروب نمودم. من این کشور را ازعبور حشم ونغمات موسیقی بی نصیب ساختم وبه ددان، ماران وجانوران صحرا اجازه دادم آن را فرا گیرند .»
در چنین فضایی از خشونت ، تخریب، اسارت وبیرحمی، آزادمردی نواندیش بپا میخیزد ونظم ونسقی نوین مبتنی بر ارزشهای انسانی بر سراسر گستره امپراتوری تازه تأسیس خود مستقر میسازد. نظامی بر اساس همزیستی فرهنگی، تساهل وسازگاری نژادی وزبانی وآزادی مذهبی از یک سو ونفی ومنع بردگی وبرده داری و آزادی اسرا وباز گرداندن آنها به موطن اصلی شان و همچنین خدایان به جایگاه اولیه شان از سوی دیگر. بی شک این اصول وارزشهای مندرج در منشور کوروش ارثیه جاودانی است برای بشریت ومنشاء الهام بخش ویژه برای مردم ایران بخصوص مدیران اداره عمومی جامعه، مدیرانی که کشورشان به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین حقوق مدنی وسیاسی، و حقوق اقتصادی و اجتماعی ملحق شده است و تعهدات مندرج در آنها در زمره قوانین داخلی کشور درآمده و رعایت آن از سوی قوای سهگانه الزامی میباشد.
اینک بر همه ما ایرانیان است که هفتم آبان، زاد روز کوروش بزرگ را به عنوان روز تاریخی وعید ملی ایران تثبیت نماییم؛ و بجاست که در این روز فرخنده، آزادی تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی و مطبوعاتی صورت گیرد و در پرتو ی الهام از اصول مندرج در منشور کوروش و پای بندی به حقوق بشر و آزادیهای اساسی اعلامیه جهانی و میثاقین رهگشا و گره گشای معضلات و مشکلاتی شویم که بر کشور ما سایه افکن شده است و به طور روزافزون سنگینی آنها بیش از پیش پی آمدهای نگران کنندهای را در رابطه با مسئله نقض فاحش حقوق بشر در میهنمان به ویژه در قبال چالشهای خارجی موجب میگردد.
تهران – سوم آبان ماه ۱۳۹۶
هیئت رهبری وهیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
با دریغ و تاسف بسیار آگاه شدیم که آقای مهندس حمید ذوالنور، عضو پیشین شورای مرکزی جبهه ملی ایران و عضو ثابت قدم و دیر پای حزب ایران به رحمت ایزدی پیوسته است. او از نوجوانی در مسیر نهضت ملی ایران و راه مصدق بزرگ تلاش نمود و تا پایان عمر به این راه یعنی راه آزادی واستقلال ایران وفادار ماند. نام و یاد او از خاطر میهن دوستان و آزادیخواهان ایران هیچگاه فراموش نخواهد شد. ما درگذشت این انسان فرهیخته را به خانواده گرانقدرش و به همه میلیون ایران تسلیت می گوئیم.
دوازدهم آذرماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
نوزدهم آبان امسال، شصت و سومین سالگرد شهادت سرباز سرافراز جبهه ملی ایران، جاودان یاد دکتر حسین فاطمی است. او سردبیر روزنامه باختر امروز و وزیر امور خارجه دولت ملی دکتر محمد مصدق بود. دربارهٔ ارزش اندیشه وکار او همین نکته کفایت میکند که دکتر مصدق در حق او چنین شهادت داده است: «اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول بار این پیشنهاد را نموده سپاسگزاری گردد؛ و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانه آقای نریمان پیشنهاد خود را داد وعده نمایندگان جبهه ملی حاضر در آن جلسه، آن را به اتفاق آراء تصویب نمودند. رحمتالله علیه که در تمام مدت همکاری با این جانب حتی یک ترک اولی از آن بزرگوار دیده نشد.»
دولت انگلستان از آغاز جنبش ملی کردن صنعت نفت با آن مبارزه میکرد وبعد هم به طور برنامهریزی شده، دست به کار براندازی دولت ملی دکتر مصدق بود. دولت آمریکا در آغاز منافع خود را در دخالت و وساطت بین ایران و انگلیس میدانست اما سرانجام دولت انگلستان، آمریکاییها را متقاعد کرد که ادامه نهضت ملی ایران موجب گسترش نهضتهای ملی در منطقه وهمچنین قوی تر شدن توده ایها در ایران خواهد شد و از آن پس طرح کودتای انگلیسی آمریکایی مرداد ۱۳۳۲ به تصویب هردو دولت رسید. برابر مذاکرات بیگانگان با کودتاچیان داخلی در شبانگاه ۲۴ مرداد۱۳۳۲ افراد گارد سلطنتی دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه و مهندس جهانگیر حقشناس وزیر راه و مهندس احمد زیرک زاده عضو ارشد جبهه ملی و حزب ایران را بازداشت کردند و در ساعت یک صبح روز ۲۵ مرداد با استفاده از تاریکی شب به خانه مصدق رفتند تا فرمان مخفیانه عزل دکتر مصدق را از نخست وزیری به او ابلاغ کنند. دکتر مصدق هوشیارانه با بازداشت کردن مأمور ابلاغ این فرمان یعنی سرهنگ نعمتالله نصیری رئیس بعدی ساواک وخلع سلاح نظامیان همراه او، این کودتای بد فرجام را خنثی کرد. با شنیدن این خبر محمد رضا شاه که به حالت انتظار در شمال به سر میبرد بلا فاصله از همانجا همراه همسرش ملکه ثریا، اول به بغداد وبعد به رم پایتخت ایتالیا فرار کرد. آن زمان بود که دکتر فاطمی از بازداشت غیرقانونی کودتاچیان آزاد شد وشدیدترین حملهها را به عاملان کودتا واز جمله شخص شاه کرد و در سرمقاله باختر امروز نوشت: «خائنی که میخواست وطن را به خاک وخون بکشد فرار کرد»
دکتر حسین فاطمی یکی از بیست نفری بود که در روز ۲۲ مهر ۱۳۲۸ همراه با دکتر مصدق در تحصن اعتراض به نبودن آزادی انتخابات شرکت داشت و هم او بود که در پایان آن تحصن تشکیل سازمانی به نام جبهه ملی ایران را پیشنهاد داد. دکتر حسین فاطمی به دلیل اثر گذاری کم نظیرش در پیشرفت نهضت ملی ایران در روز ۲۶ بهمن ۱۳۳۰ مورد ترور یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام قرار گرفت. هر چند از آن ترور جان بدر برد ولی تا پایان عمر از زخم گلولههایی که بر پیکرش اصابت کرد در رنج بود. تا روز ۲۵ مرداد۱۳۳۲ تکیه جبهه ملی بر آن بود که شاه باید سلطنت کند نه حکومت، اما با تمکین شاه از بیگانگان در اجرای کودتای نا فرجام ۲۵ مرداد و فرارش به خارج از کشور، دیگر مشروعیتی برای ادامه سلطنت او باقی نماند. از همان روز دکتر فاطمی به فکر فراهم کردن مقدماتی برای عبور از آن سلطنت گوش به فرمان بیگانگان افتاد. کودتای ننگین ۲۸ مرداد با طراحی انگلیس ودخالت مستقیم آمریکا وتایید شوروی وهمکاری عدهای ایرانیان وطن فروش به سقوط دولت ملی مصدق انجامید.
دولت کودتا در ششم اسفند۱۳۳۲ مخفی گاه دکتر فاطمی را کشف و او را دستگیر کرد و در همان روز چاقوکشان وابسته به کودتاچیان به سرکردگی شعبان جعفری در توطئهای که از قبل تدارک دیده بودند در مقابل شهربانی با کارد به او حمله کردند تا شاید نیازی به محاکمه او نداشته باشند ولی پس از آن سوء قصد ناجوانمردانه نیز او زنده ماند و کودتاچیان او را محاکمه وبه اعدام محکوم کردند و این شهید بزرگ نهضت ملی در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ در حال بیماری وتب تیرباران شد. او در آخرین ساعت عمر گفت: «من شهادت را در راه وطن میپذیرم تا جوانان ما بیاموزند که در راه دفاع از مملکت باید آماده جانبازی بود .» اماهزاران دریغ و افسوس که اکنون ۳۹ سال پس از انقلابی که ملت ایران به منظور کسب آزادی واستقلال وعدالت به پیروزی رسانید، هنوز مردم ایران آزادی برای تجلیل از بزرگمردی چون دکتر فاطمی را ندارند وکوشندگان راه نهضت ملی ایران همچنان در سایه سنگین استبداد وخودکامگی به سر میبرند؛ و آزادیهای اساسی واولیه ملت ایران نا دیده گرفته شده واعلامیه جهانی حقوق بشر پایمال است.
نوزدهم آبانماه۱۳۹۶ تهران– هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
سانحه و قوع زلزله در مناطق غربی کشور و شهرهای استان کرمانشاه، موجب تاسف و تأثر بسیار است. در اثر این ضایعه اسفناک، عده زیادی از هموطنانمان، عزیزان خود را از دست داده و خانه و کاشانه شان با تخریب روبرو شده است. ما این حادثه هولناک را به همه هم میهنانی که با از دست رفتن اعضای خانواده یا مجروح و مصدوم شدن آنها مواجه گردیدهاند و هم چنین به همه ملت بزرگ ایران تسلیت میگوییم و از هموطنان عزیز در همه جای ایران در خواست میکنیم که با همه توان و هرگونه امکاناتی که در اختیار دارند به یاری آسیب دیدگان این زلزله بشتابند.
با دریغ و تاسف زیاد باید خاطرنشان کنیم که در سرزمین زلزله خیز ما چه درگذشته و چه در حال حاضر حاکمیتها هرگز کوشش لازم و نظارت کافی و بایسته را برای مقاومسازی ساختمانها در مقابل زلزله به عمل نیاوردهاند تا از این مصائب بزرگ جلوگیری گردد.
۲۳ آبان ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با طراحی و اجرای دولتهای انگلیس و آمریکا به اهداف کوتاه مدت خود یعنی ساقط کردن دولت ملی دکتر محمد مصدق، بازگرداندن محمدرضا شاه از رُم به تهران و ایجاد مقدمات دادن نفت ایران به بیگانگان به سرعت دست یافت. اما به اهداف دراز مدت خود که از میان بردن جنبش ملی و مبارزه سیاسی در مسیر رهایی از استبدادداخلی و استعمار خارجی بود، توفیق نیافت. ملت ایران، مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری را ادامه داد. بسیاری از مبارزان سیاسی از جمله دانشجویان و دانش آموزان پس از کودتای ۲۸ مرداد، «نهضت مقاومت ملی ایران» را محور مبارزات سیاسی قرار دادند و به محاکمهٔ دکتر مصدق و یارانش و فضای ارعاب و تهدید، اعتراض کردند.
از آن جمله هنگامی که دولت کودتا در ۱۴ آذر ۱۳۳۲ تجدید روابط رسمی خود را با انگلستان اعلام کرد، دانشگاه در روزهای ۱۵ و ۱۶ آذر در آستانهٔ سفر ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهوری آمریکا به ایران و طراحی قرارداد کنسرسیوم، صحنهٔ تظاهرات اعتراضآمیز بود و دانشجویان شعارهای «نفت مال ماست»، سر میدادند. به دستور دولت کودتا، گارد نظامی ویژهای، دانشگاه تهران را از صبح ۱۶ آذر محاصره کرد تا اعتراضات دانشجویان را در نطفه خفه کنند. از موضع امنیتی، کودتاچیان با فرستادن این نیروها به دانشگاه میخواستند بستر سیاسی جنبش دانشجویی را در دانشگاه یکباره به کلی ویران و خود را از مشکل فعالیتهای دانشجویان به تمامی رها و آسوده سازند. به همین دلیل، نیروهای نظامی با بهانهجویی وارد دانشکدهٔ فنی شدند و چون دانشجویان معترض فریاد دادخواهی سردادند، دانشجویان بیدفاع را به گلوله بستند و سه دانشجوی فعال سیاسی را به شهادت رساندند. اگرچه از آن پس شانزدهم آذر «روز دانشجو» خوانده شد، به واقع این روز، روز نفی خشونت، مبارزه برای آزادی و حق طلبی است.
ملت ایران چه دانشجو و چه غیر دانشجو در شانزدهم آذر مثل هر روز دیگر، به بسته بودن فضای سیاسی و سوء مدیریت حاکمیت، معترض است و خواستار آزادی برای طرح خواستههایش است یعنی حق مخالفت صریح و بیپرده با حاکمیتی که منافع ملی را منظور نظر نمیدارد و در عین حال فرصت ابراز مطالبات معقول و مشروع به شهروندان را نمیدهد. البته جنبش دانشجویی امروز، همصدا و همراه با اکثریت جوانان کشور، مطالبه دیگری هم دارد. دانشجویان و دانشآموختگان امروز ایران که بر تعداد ایشان به طور چشمگیری افزوده شده است، به حق، از وضع خفت بار بیکاری، عدم اشتغال و فساد مالی و اداری شاکیاند. در نتیجه مهمترین و محوریترین این مطالبات نسلهای جوانتر ایرانی این خواستهٔ ساده ولی فوقالعاده است که ما نبودیم و نسل پیش از ما بیست و پنج سال پس از کودتای ۲۸ مرداد فرصتی یافت تا در انقلاب ۱۳۵۷ نظامی سیاسی با قانون اساسی جدیدی تأسیس کند که در مقطع انقلاب مطلوب اکثریت ایرانیان در آن نسل بود. امروز ما نیز میخواهیم در جامعهٔ خود تأثیرگذار باشیم، آیا نسلی که انقلاب کرد و حاکمیتی که بر موج انقلاب به قدرت رسید، به ما نوآمدگان نیز فرصتی خواهد داد که بدون وحشت و ترس از خشونت براساس شرایط مشابه در انقلاب ۱۳۵۷ دربارهٔ نظام سیاسی حاضر و حاکمیت فعلی نظر خود را بگوییم؟
پرسش نسل جدید دانشجو در ایران این است! این گوی و این میدان، یک بار دیگر، فشارها برداشته شود تا در فضای باز سیاسی ملت ایران بتواند مکنونات قلبی خود راابراز نماید.
شانزدهم آذرماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
بازگشت همه به سوی اوست
با اندوه وتاسف بسیار درگذشت راد مرد میهن دوست آقای حسین شاه حسینی عضو شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران را به اطلاع هموطنان عزیز، مردم حقشناس ایران میرسانیم. او در تمام طول عمر اثر گذار خود در مسیر نهضت ملی ایران وراه مصدق بزرگ گام برداشت؛ و در این راه مشقات بسیاری را متحمل گردید. مراسم تشییع آن روانشاد روز سه شنبه پنجم دی ماه ۹۶ ساعت ۵/۸ صبح از مقابل منزل ایشان واقع در خیابان شریعتی بالاتر از تقاطع خیابان مطهری کوچه کاکوتی و مجلس ترحیم در روز جمعه هشتم دیماه ۹۶ از ساعت ۱۸ تا ۳۰/۱۹ در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت روبروی مجتمع میلاد نور برگزار خواهد شد.
چهارم دی ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
هموطنان عزیز، در حدود ده ماه قبل در تاریخ دوازده اسفند ماه ۱۳۹۵جبهه ملی ایران در قسمت پایانی بیانیهای که تحت عنوان «سی و هشت سال پس از انقلاب در کجا ایستادهایم» منشرکرد چنین نوشت:
«جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که حاکمیت جمهوری اسلامی برای رفع بحرانهای فزاینده وخطرا تی که کشور را مورد تهدید قرار میدهد باید در سیاستهای داخلی و خارجی خود به صورتی جدی تجدید نظر نموده و به طرف اجرای اهداف اولیه انقلاب بازگردد، آزادیهای اساسی ملت ایران، آزادی بیان وقلم وآزادی احزاب و اجتماعات را محترم بشمارد . انتخابات مهندسی شده و زیر نظارت استصوابی شورای نگهبان را موقوف وبه انتخابات آزاد و متعارف مانند تمام کشورهای آزاد جهان تن در دهد. زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند را در سراسر کشور آزاد کند. به قوانین وحقوق بینالمللی احترام بگذارد. سیاست مستقل ایرانی وراه عدم تعهد واقعی را در پیش گیرد. از حضور در منازعات منطقهای خود داری نماید. از فسادهای مالی وغارت اموال عمومی در هر جا و توسط هر مقامی به طور قاطع جلوگیری کند. از تمام منابع کشور صرفاً برای رفع معضلات معیشتی مردم این سرزمین و ارتقای سطح زندگی آنها استفاده نماید. شاید که با این تمهیدات کشور از بحرانهای خطیر وغیر قابل پیش بینی رهایی یابد .»
متأسفانه حاکمیت جمهوری اسلامی به هشدارهای میهن دوستانه و آزادیخواهانه جبهه ملی ایران گوش فرا نداد و اکنون ده ماه پس از آن تاریخ، فضای به شدت بسته سیاسی کشور همراه با اشتباهات فاحش سیاسی وهدر دادن منابع و امکانات کشور در راههایی به دور از منافع ملی وعدم برخورد با فسادهای مالی عظیم، کار را به انفجار اجتماعی رسانید. صرفنظر از شایعاتی که برنامهریزیهای پشت پرده رقیبان حکومتی را مسبب اولین جرقه حرکت اعتراضی مردم در مشهد معرفی میکند ویا اینکه تظاهرات بگونهای خودجوش و ناگهانی آغاز شده باشد، اولین حرکت اعتراضی مردم در تاریخ هفتم دیماه در شهر مشهد اتفاق افتاد و سپس این اعتراضات در بیش از یکصد شهر کوچک وبزرگ کشور به منصه ظهور رسید وبر اساس آنچه به طور رسمی اعلام شده است، طی این خروش اجتماعی دهها تن کشته ونزدیک به چهار هزار نفر بازداشت شدهاند.
گو اینکه آمار غیررسمی اعداد بسیار بزرگتری را گوشزد مینمایند. در شرایطی که حاکمیت جمهوری اسلامی حضور و فعالیت قانونی سازمانهای سیاسی مخالف وشخصیتهای مورد وثوق مردم را برنمیتابد شاهد جنبش اعتراضی مردم بدون راهنما وبدون برنامه میباشیم. واضح است که به کار بردن زور وبر خورد خشونت بار با مردم و توهین به آنان ومنسوب کردنشان به دشمنان خارجی، راه حل خرد مندانهای برای آرامش جامعه نیست وفقط پاک کردن صورت مسئله به جای حل کردن آن است. واقعیت این است که از سوء سیاستهای داخلی وخارجی وسوء مدیریتها، تبعیضها وفسادها که منجر به فقر و بیکاری وگرانی و تورم روزافزون گردیده، طاقت ملت ایران، طاق شده است؛ و مردم امید خود را نسبت به آینده از دست دادهاند. سه سال قبل وقتی مذاکرات جمهوری اسلامی با قدرتهای جهانی تحت عنوان «برجام» به نتیجه رسید، مردم ایران امیدوار شدند که هم با رفع تحریمها و آزاد شدن دارایی هایشان و هم با جلب شدن سرمایهگذاریهای خارجی مشکلات اقتصادی آنها مرتفع خواهد شد؛ ولی نا گهان با تحرکات نا معقول برخی و با به پرواز درآمدن موشکهای شعار نویسی شده، همه چیز متوقف گردید. ضمن آنکه مردم ایران از آزاد شدن داراییهای بلوکه شده خود نیز چیزی عایدشان نگردیدوتغییر ملموسی را حس نکردند.
در انتخابات ریاست جمهوری که در اردیبهشت ماه انجام شد ملت ایران با توجه به وعده و وعیدها وبه امید بهتر شدن اوضاع در انتخابات حضور یافت. اما چرخش خود خواسته یا ناخواسته ریاست جمهوری از مواضع قبلی و هماهنگ شدن وی با جناح تندرو و اقتدار گرا، امید ملت را کلا به یاس مبدل ساخت واین ناامیدی خود باید یکی از علل اصلی بروز خیزش مردم تلقی گردد. در شعارهایی که از زبان مردم در سراسر کشور شنیده شد، اعتراض به بسته بودن فضای سیاسی کشور، اعتراض به هزینه شدن منابع مالی این سرزمین در خارج از مرزها و جاهای مختلف دیگر که نتیجه اش پیدا یش نا رساییهای شدید اقتصادی برای مردم این سرزمین شده است و هم چنین اعتراض به فساد گسترده استنباط میشد. آنچه که در هفتههای گذشته در حدودیکصد شهر از این مملکت رخ داد، صرفنظر از ادعاهای حکومت و شایعات گوناگون وپیش فرضهای مختلف، بطور قطع ویقین یک حقیقت را به وضوح و روشنی به همگان نشان داد و آن نا رضایتی عمومی مردم ایران در حدی بسیار بالا و انفجار آمیز نسبت به سیاستهای داخلی وخارجی واقتصادی حاکمیت جمهوری اسلامی بود وبدون تردید نه شایعه جرقه خوردن حوادث، ناشی از رقابتهای جناحهای حکومتی در مشهد ونه ادعای دخالت دشمنان خارجی هرگز نمیتواند توجیه گر این خروش گسترده وسراسری مردم باشد. سرکوب وخاکستر زدن روی آتش نارضایتیها تنها پوشاندن موقت زبانههای آتش در زیر خاکستر است. برای رفع بحرانهای گوناگون کشور، از بحرانهای سیاسی واقتصادی گرفته تا بحرانهای اجتماعی و محیط زیستی، باید حاکمیت به خواستهای بر حق وقانونی ملت تن در دهد. زندانیان سیاسی را در سراسر کشور آزاد نماید. حقوق وآزادیهای ملت از جمله آزادی احزاب و اجتماعات را محترم بشمارد. امکانات ومنابع مالی کشور را صرفاً در جهت رفاه وکار آفرینی برای مردم این مرزوبوم به کار گیرد. جلوی این فساد وصف ناشدنی را درکشور ببندد. سیاست خارجی دور از تشنج آفرینی و متضمن منافع ملی ایران را در پیش بگیرد وبه انتخابات آزاد وقابل قبول و مطابق با استانداردهای جهانی روی آورد. از دخالت نهادها و بنیادهای نا مربوط در امور اقتصادی و اداری کشور جلوگیری نماید و بودجه کشور را از سمت حاتم بخشیهای ناروا به نهادهای ایدئولوژیک به سوی بخش عمرانی و ایجاد کننده کار ورفاه عمومی چرخش دهد. حاکمیت همین امروز باید اقدام کند که فردا ممکن است خیلی دیر باشد وکشور دچار مشکلاتی سنگین و رویدادهایی نا معلوم بگردد.
هفتم بهمن ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت رهبری و هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
وزارت اطلاعات از تشکیل جلسهٔ بیست و هفتم بهمن ماه شورای مرکزی جبهه ملی ایران جلوگیری کرد
به گزارش روابط عمومی جبهه ملی ایران؛ طی روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته جاری، وزارت اطلاعات آقای پروفسور مسرت عضو و نایب رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران را احضار نموده و جهت میزبانی جلسه شورا به ایشان اخطار داده است.
در این احضار اخطار داده میشود که جبهه ملی ایران اجازه برگزاری جلسه داخلی خود را نداشته و در صورت نادیده گرفته شدن این اخطار، نیروی انتظامی نسبت به آن واکنش نشان داده و برخورد جدی صورت خواهد گرفت.
بر اساس تصمیم هیئت رهبری و هیئت اجرائیه مقرر گردیده بود که جلسه شورای مرکزی در روز جمعه بیست و هفتم بهمن ماه در منزل پروفسور مسرت برگزار شود.
طی سال جاری وزارت اطلاعات تاکنون بیش از سه مرتبه از برگزاری جلسه درون گروهی جبهه ملی ایران جلوگیری کرده است.
۲۶ یهمن ۱۳۹۶
روابط عمومی جبهه ملی ایران
هموطنان عزیز، ملت بزرگ وشرافتمند ایران
پس از خروش اعتراضی مردم دربیش از یکصد شهر کشور در دیماه که با کشته شدن دهها نفر وبازداشت هزاران نفر همراه بود، رئیس دولت وسایر مقامات جمهوری اسلامی صراحتاً اعلام داشتند که حکومت با آزادی بیان وتجمعات قانونمند و اعتراضات به حق مردم نه تنها مخالفتی ندارد بلکه از انتقادات شهروندان، استقبال نیز مینماید؛ لذا جبهه ملی ایران به عنوان قدیمیترین سازمان سیاسی کشور که در سال ۱۳۲۸ توسط دکتر محمد مصدق بنیانگذاری گردیده است، طی نامهای که در تاریخ دهم بهمن ماه۹۶ به ریاست جمهوری نوشت از ایشان درخواست نمود که هم بر اساس آن بیاناتشان وادعای انتقاد پذیری و قبول حق آزادی اعتراض وهم بر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی به وزارت کشور دولت خود دستور دهند تا برای جبهه ملی ایران مجوز برگزاری یک گردهمایی و تقبل حفظ امنیت آن تجمع را در تاریخ ۱۴ اسفند ۹۶ در هر محلی که وزارت کشور معین میکند، صادر نمایند تا این سازمان به دعوت وفراخوان مردم وتدارک برای برگزاری گردهمایی اقدام نماید و نظرات وپیشنهادات خود را با مردم در میان بگذارد. اما امروز که یک ماه از تاریخ درخواست جبهه ملی ایران میگذرد، دولت جمهوری اسلامی نه مجوزی برای گردهمایی ما صادر کرده ونه هیچ محلی را تعیین نموده ونه هیچ پاسخی به درخواست جبهه ملی ایران داده است؛ و به این ترتیب جبهه ملی ایران را از یک حق قطعی و قانونی محروم نموده است. این حکومت به همگان نشان داد که تا چه حد به ادعای آزادی بیان و آزادی اجتماعات قانونمند ونحمل اعتراض ملت ایران پای بند میباشد و هم چنین نشان داد که تا چه حد از حمایت این ملت از خانه سیاسی مصدق وپیروان راه او بیم دارد. حاکمیت با کمال بیتدبیری سبب ناامیدی کامل ملت و میهن دوستان ودلسوزان کشور گردید و نشان داد که در کشور هیچ جایی برای مطرح کردن انتقادات مسالمت آمیز وپیشنهادات سازنده باقی نمانده است. هموطنان عزیز، ملت بزرگ وشرافتمند ایران ما ملتی که صاحب یکی از کهنترین تمدنها ودرخشانترین فرهنگهای جامعه بشری هستیم، درسال ۱۳۵۷ با جانبازیها و فدا کاریهای بسیار دست به انقلابی زدیم که نخستین شعار آن، آزادی، بود همان خواستهای که از انقلاب مشروطیت هم به دنبال کسب آن بودیم. این ملت آگاه وفرهیخته آزادی را به درستی سرمنشاء پیشرفت وتوسعه خود ونسلهای آینده، واستبداد ودیکتاتوری را به حق سر آغاز عقب ماندگی وبی عدالتی وفساد میدانست و میداند. به همین جهت در زمانی که ما به برکت پول نفت ملی شده مان، از امکانات رفاهی ومعیشتی نسبتاً خوبی برخوردار بودیم، برای به دست آوردن آزادیهای سیاسی وحقوق قانونی وانسانی خود به پا خاستیم تا به یک نظام مردم سالار وحاکمیت ملی دست یابیم واز بند استبداد و دیکتاتوری و وابستگی رها گردیم. اما با تاسف بسیار سیر حوادث به گونهای رقم خورد که نظام برآمده از انقلاب، از همان آغاز، اهداف ملت ایران از آن قیام را به دست فراموشی سپرد و به سرعت به سوی استقرار نظامی انحصار طلب واقتدار گرا ودور از موازین دموکراسی وحقوق بشر وبیگانه با حقوق وقواعد بینالمللی چرخش نمود. از همان ابتدا به جای بر پا کردن مجلس مؤسسان که وعده آن داده شده بود و تدوین یک قانون اساسی تضمین کننده حاکمیت ملی، یک مجلس خبرگان فرمایشی تشکیل داد که یک قانون اساسی با نواقص واضح از آن بیرون آمد. انحصار طلبان با اشتباهات سیاسی بزرگ مانند اشغال سفارت آمریکا وعمل گروگان گیری، خسارات مادی ومعنوی بسیاری را بر ملت ایران تحمیل نمودند وعلی التحقیق همین کار نا متعارف، یکی از عوامل اصلی اجماع جهانی علیه ایران و آغاز جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران با آن همه خسارات مالی وجانی برای کشور ما گردید. بستن فضای سیاسی جامعه باعث فرار مغزها ومنزوی شدن افراد تحصیل کرده ولایق و پاکدامن گردید ودر عوض افراد بی صلاحیت و نا کار آمد ودر برخی از موارد سودجو، بسیاری از مشاغل کشور را اشغال کردند وسرمایههای کشور را حیف ومیل ویا در راههای نا درست به فنا دادند. برخی از همین دست افراد با تأسیس بانکهای رنگارنگ ذخایر پولی انبوهی از مردم را به یغما بردند. باز کردن دروازههای کشور به روی کالاهای نا مرغوب و بی کیفیت چین به منظورهای سیاسی واهی ویا به دلیل سودجویی عدهای از وابستگان به مراکز قدرت، موجب پائین آمدن شدید تولیدات داخلی و ورشکستگی وتعطیلی کارخانههای بسیار وبیکار شدن انبوهی از متخصصین و کارگران ایرانی گردید. بسته بودن فضای سیاسی کشور علاوه بر مضرات عدیده سبب بروز فسادهای مالی باور نکردنی با ارقامی نجومی گردید. سرکوب دگر اندیشان سیاسی، عقیدتی و مذهبی با زندانی کردنها و اعدامها وقتلهای سیاسی زنجیرهای وتهدید وارعاب مردم همواره استمرار داشته است.
در نتیجه این گونه رفتارها و این سوء سیاستها وسوء مدیریتها کشور ما اکنون به بحرانهای گوناگون دچار گردیده، از بحرانهای سیاسی و اقتصادی گرفته تا بحرانهای اجتماعی و محیط زیستی. واین بحرانها چنان رو به افزایش گذشته که میرود تا موجودیت کشور وکیان ملی را به مخاطره انداخته وسرنوشت کشور را به سوی آیندهای مبهم ونامعلوم سوق دهد. به ویژه که دشمنان بی جهت ساخته شده برای این سرزمین چه در منطقه وچه در فرا منطقه وبرخی گروههای گمراه وتجزیه طلب هم در کمین نشسته و مترصد بهرهبرداری از این اوضاع هستند.
جبهه ملی ایران راه برون رفت از این گردنههای خطیر وحساس تاریخ کشور را در تحقق واجرای موارد زیر میبیند.
۱- زندانیان سیاسی وعقیدتی در بند در سراسر کشور باید هرچه زودتر آزاد گردند .۲- آزادیهای اساسی ملت ایران مانند آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی قلم وبیان وآزادی انتخابات سالم و مطابق با استانداردهای بینالمللی باید بر قرار گردد.
۳- فسادهای مالی باید با قاطعیت تمام ریشه کن شده و اموال غارت شده به خزانه ملت بازگردد.
۴- سیاست خارجی ایران باید مبتنی بر سیاست مستقل ایرانی وعدم تعهد وعدم مداخله در مناقشات منطقهای وجهانی وبر قراری روابط دوستانه ومحترمانه با کلیه کشورهای جهان بوده وبر پایه منشور سازمان ملل متحد استوار گردد.
۵- با کاهش واردات غیر ضروری وتوجه به افزایش تولیدات داخلی و جلوگیری از اتلاف منایع مالی کشور در خارج از مرزها باید به تنگناهای معیشتی و اقتصادی مردم وبیکاری فلج کننده پایان داده شود.
۶- باید مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر ازقبیل آزادیهای سیاسی، مذهبی وعقیدتی وبرابریهای قومی، نژادی وجنسیتی محترم شمرده شود.
تهران – نهم اسفند ماه۱۳۹۶
هیئت رهبری وهیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
با اندوه فراوان آگاه شدیم که آقای سرهنگ نصرالله توکلی از افسران ملی و آزادیخواه و اولین رئیس ستاد بعد از انقلاب به رحمت ایزدی پیوسته است. فقدان ایشان را به خانواده محترم توکلی نیشابوری و ملت ایران تسلیت عرض میکنیم.
جبهه ملی ایران
تهران- ۱۱/۱۲/۱۳۹۶
جبهه ملی ایران ضمن قدردانی و سپاس از حمایت شخصیتها، سازمانها، دانشجویان و گروههای مختلف مردم از درخواست گردهمایی توسط جبهه ملی ایران، به آگاهی همگان میرساند که متأسفانه دولت جمهوری اسلامی با پاسخ ندادن به درخواست برگزاری گردهمایی در روز ۱۴ اسفند و عدم صدور مجوز و معین نکردن محل برای آن مانع از برگزاری گردهمایی مورد نظر جبهه ملی ایران گردید؛ و به این ترتیب سازمان ما نیز فراخوان ودعوتی برای تجمع به عمل نیاورد. در ضمن شایسته تأکید است که مبارزات آزادیخواهانه و حق طلبانه جبهه ملی ایران همواره به شکل سیاسی، علنی، قانونمند و توأم با مسالمت بوده و خواهد بود.
دوازدهم اسفند ۱۳۹۶
تهران – روابط عمومی جبهه ملی ایران
ایران یکی از کانونهای بزرگ تمدن بشری است و مفاخر ایران در سطح جهان از کورش گرفته تا خیام و مولانا و سعدی و حافظ اندک نیستند. اما براستی تعداد ایرانیانی که در یکی دو سده اخیر به حوزه سیاست ورود کرده و با حسن خدمت و نام نیک در صفحه تاریخ ماندگار شده باشند زیاد نیستند. امیر کبیر و دکتر محمد مصدق در این زمینه درخشانترین رجال سیاسی دو قرن اخیر ایران اند.
دکتر محمد مصدق از سوی پدر تبار آشتیانی و از سوی مادر تبار قاجار داشت. پدرش میرزا هدایت الله وزیر دفتر یعنی مسئول بودجه و دخل و خرج کل کشور و به اصطلاح آن روز وزیر دارایی بود و خود مصدق پس از تحصیلات مقدماتی به سمت مستوفی و حسابرس دولتی شروع به کار کرد تا آن که با شروع انقلاب مشروطیت به صف آزادی خواهان و مشروطه طلبان پیوست. او با هدف آشنایی بهتر و بیشتر با اصول مدیریت دولتی و حقوق عمومی به اروپا رفت و پس از اخذ درجه دکترای حقوق با عزمی استوار به خدمت پرداخت.
اولین شاهکار مصدق در مقام استاندار فارس امتناع او از قبول مشروعیت کودتای سوم اسفند بود. او از سید ضیا ء نخست وزیر کودتا تمکین نکرد و به کوههای بختیاری پناه برد. دومین موضع گیری مترقی مصدق دفاع او از اصول قانون اساسی مشروطیت در تقابل با جمع شدن قدرت اجرایی با مقام سلطنت به هنگام انتقال سلطنت از قاجار به رضا شاه بود. مصدق تصریح کرد که با خلع خاندان قاجار از سلطنت موافق است اما از نظر این که در قانون اساسی مشروطیت شاه از مسوولیت مبری است و باید سلطنت کند نه حکومت از این که تمام قدرت اجرایی به وسیله شاه جدید اعمال شود نگران است.
آنچه نام مصدق را در تاریخ ایران و جهان جاویدان کرده است البته مبارزات جانانه و صادقانه او در جهت استقرار حاکمیت ملی است. او هیچگاه به مردم دروغ نگفت و هیچگاه در صدد فریب آنان بر نیامد. او پاکدست ودرستکار بود. او در راه آزادی بارها خود و خانواده اش را در معرض خطر قرار داد. او از یک سو با استبداد داخلی درافتاد و به منظور اطمینان از انجام انتخابات آزاد به تأسیس جبهه ملی ایران دست زد و از سوی دیگر با ملی کردن صنعت نفت با استعمار خارجی جنگید و در خلع ید بیگاانگان از منابع نفت ایران پیروز شد
مبارزات ضد استعماری مصدق در سطح جهان تأثیر گذار شد و جنبش عدم تعهد به حقیقت میراث معنوی مصدق است. سیاست داخلی مصدق نیز بر پایه اصول دموکراسی و آزادی احزاب و مطبوعات استوار بود. او در مدت کوتاه نخست وزیری خود خدمات بسیار کرد وملت ایران همیشه یاد او را گرامی میدارد..
او پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲ در آخرین سخنانی که در دادگاه نظامی کودتاچیان بیان کرد چنین گفت:
«آری تنها گناه من و گناه بزرگ و بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملی کردهام و بساط استعمار واعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراتوریهای جهان را از این مملکت برچیدهام و پنجه در پنجه مخوفترین سازمانهای استعماری و جاسوسی بینالمللی درافکندهام و به قیمت از بین رفتن خود و خانوادهام و به قیمت جان و عرض و مالم خداوند مرا توفیق عطا فرمود تا با همت و اراده مردم آزاده این مملکت بساط این دستگاه وحشتانگیز را درنوردم»
و جای دریغ و تاسف بسیار است که حکومت جمهوری اسلامی سالهاست از حضور مردم حقشناس ایران بر سر مزار آن بزرگمرد تاریخ و ادای احترام نسبت به او ممانعت به عمل میآورد.
چهاردهم اسفند ماه ۱۳۹۶
تهران – جبهه ملی ایران
آقای عبدالعلی برومند ملقب به ادیب برومند در ۲۱ خرداد ماه ۱۳۰۳ در خانوادهای اصیل و هوادار آزادی و عدالت تولد یافت و در روز ۲۳ اسفند ماه ۱۳۹۵ دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی شتافت. او از سن ۱۶ سالگی از طریق سرودن اشعار میهنی پای به میدان مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران گذاشت و مجموعه اشعاری که او تا سن ۲۰ سالگی سروده بود در سال ۱۳۲۳ در اولین کتابش تحت نام «نالههای وطن» به چاپ رسید. اشعار حماسی و میهن دوستانه او در سالهای دهه ۲۰ خورشیدی عنوان «شاعر ملی» را برای او رقم زد.
در نیمه دهه ۲۰ و زمانی که خاک ایران در اشغال متفقین قرار داشت، او به درستی تشخیص داد که تحقق خواستهها و آمال ملی با حرکتهای انفرادی میسر نیست و باید به اقدامات جمعی و تحزب روی آورد و به همین جهت به حزب ایران که توسط عدهای از روشنفکران میهن دوست شکل گرفته بود پیوست. در دوران نهضت ملی شدن نفت همراه با حزب ایران هوا دار نهضت بود. در دوران دولت ملی، اشعار میهنی که او در مورد ملی شدن نفت و خلع ید از شرکت نفت انگلیسی سروده بود بنا به دستور دکتر مصدق به اداره رادیو با صدای اثر گذار و پر طنین شاعر از رادیوی دولت ملی پخش میشد.
پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ادیب برومند همراه با حزب ایران به نهضت مقاومت ملی پیوست. در سال ۱۳۳۹ با تشکیل مجدد شورای مرکزی جبهه ملی ایران، او به شورا دعوت شد و به سمت دبیری شورا برگزیده گردید. در جلسه گزینش او به سمت دبیری شورا، این جمله شادروان دکتر غلامحسین صدیقی ماندگار شد که گفت: «من به آقای ادیب برومند رای میدهم که هم ادیب است وهم برومند .».
ادیب برومند در کنگره با شکوه جبهه ملی ایران در دیماه ۱۳۴۱عضو هیئت رئیسه کنگره بود. در سال ۱۳۵۶ در آستانه انقلاب، آقای ادیب برومند را باز هم عضو شورای مرکزی میبینیم. پس از انقلاب او به عضویت هیئت رهبری جبهه ملی ایران برگزیده شد. در روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ پس از یورش شدیدی که حاکمیت نسبت به جبهه ملی ایران به عمل آورد، آقای ادیب برومند همراه با آقایان اصغر پارسا و دکتر مسعود حجازی به تداوم فعالیت جبهه ملی پای فشرد و از توقف کار جبهه ملی جلوگیری نمود. در سال ۱۳۷۲ زنده نام ادیب برومند بود که پای پیش نهاد و با دعوت از اعضای باقی مانده شورای مرکزی نسبت به تشکیل منظم جلسات شورا اقدام کرد و تحرک و گستردگی بیشتری را برای جبهه ملی ایران فراهم نمود. او در اولین جلسه شورا به ریاست شورای مرکزی انتخاب گردید و در پلنوم الهیار صالح در سال ۱۳۸۲ آقای ادیب برومند ریاست پلنوم را بر عهده داشت. شورای مرکزی منتخب پلنوم، ادیب برومند را به ریاست شورای مرکزی وهیئت رهبری جبهه ملی ایران برگزید و او تا آخرین روزهای حیات، در همین موقعیت تشکیلاتی قرار داشت.
ادیب برومند شخصیتی ماندگار در سازمان جبهه ملی ایران و تاریخ سیاسی کشور و ستارهای درخشان در آسمان شعر و ادب ایران باقی خواهد ماند. او شخصیتی پاک نهاد، میهن دوست، ظلم ستیز، آزادیخواه، استقلال طلب، راستگو، شجاع و پیرو راستین راه مصدق بزرگ بود. او فردی متدین بود ولی به اصل جدایی دین از حکومت که از اصول اعتقادی جبهه ملی ایران است عمیقاً باور داشت. در نخستین سالروز در گذشت آن بزرگمرد، به روان پاکش درود میفرستیم و در مقابل یک عمر تلاش ایران دوستانه و آزادیخواهانه او سر تعظیم فرود میآوریم.
۱۸ اسفند ۱۳۹۶
تهران – هیئت رهبری و هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
شادروان دکتر محمد مصدق ، نخست وزیر قانونی و پیشوای جبهه ملی ایران،در ۲۲ مهر ۱۳۲۸ ، در مخالفت با دخالت دولت در انتخابات مجلس شورای ملی، جبهه ملی ایران را به کمک آزادیخواهان تشکیل دادو با مبارزاتی پیگیر توانست حاکمیت را مجبور به ابطال انتخابات تهران نماید ، و در انتخابات جدید،به عنوان نماینده مردم تهران قدم به مجلس شورای ملی نهادو با کابینه رزم آراء به مخالفت پرداخته، و قانون ملی شدن صنعت نفت را در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ از مجلس شورای ملی گذراند. ملی کردن صنعت نفت نه تنها در حیات سیاسی و اقتصادی کشور ما تاثیر بسزایی داشت،بلکه تحسین و ستایش شخصیتهای سیاسی شرق و مطبوعات و جراید همه دنیا را بر انگیخت، به طوریکه از او به عنوان یک قهرمان مشرق زمین نام بردند .
مجله تایم آمریکا درسال ۱۹۵۱ دکتر مصدق را به عنوان مرد سال معرفی نموده و عکس او را بر روی جلد خود چاپ کرد . دکتر مصدق همانند مهاتما گاندی ، رهبر روحانی هند، پرچم دار مبارزه با استعمار انگلستان در شرق شناخته شد و بسیاری از رجال سیاسی آن دوران او را ستودند. صالح جبر ، رهبر حزب ملی عراق در ۱۹۵۳ در حزب خود اظهار داشت : « با کمال صراحت می گویم که افزایش عایدات نفت عراق مرهون تلاش و همت دکتر مصدق است… ما عراقی ها برای نهضت ملی ایران ارزش بسیارقائلیم و بدون شک این نهضت در بیداری ملل شرق موثر واقع شده است.»
روزنامه کوریه سویس، در همان زمان نوشت: «مصدق بزرگترین مرد سیاسی دنیا ، نقطه تحولی در تاریخ ملل مسلمان خاور میانه به وجود آورده است . زیرا تحولی که در افکار صدها میلیون نفر از مردم جهان ایجاد کرده است، کمتر از تحولی که در ایران به وجود آورده نیست. »
نام مصدق در تاریخ برای همیشه جاویدان خواهد بود…و در ردیف قهرمانان بزرگی مانند جورج واشینگتن ، سیمون بولیوار ، و گاریبالدی باقی خواهد ماند.
جورج لنچافسکی ، نویسنده کتاب ، ” نفت و دولت در خاور میانه ” ، در کتاب خود می نویسد: « دکتر مصدق ، پرچمدار یکسره کردن تکلیف شرکت نفت انگلیس و ایران شد و سپس به ابتکار وی قانون معروف به ملی شدن نفت را به تصویب مجلس شورای ملی رساند.»
بر هیچ ایرانی پوشیده نیست که ملی کردن صنعت نفت به دست دکتر محمد مصدق و یاران صدیقش تاثیری شگرف در حیات اقتصادی ، و سیاسی ایران داشت که نتایج آن هر روز بیشتر از پیش احساس می شود.با ملی شدن صنعت نفت ، ایران مالک منابع عظیم نفتی خود شد ، میهن عزیز ما ایران چهارمین کشور دارنده ذخایر نفت ، پس از آمریکا، عربستان سعودی و روسیه ، است ، و دارنده دومین ذخایر گاز دنیا پس از روسیه می باشد.
ملت ایران ، به ویژه نسلهای جوان این کشور باید با تلاشهای پیشینیان قهرمان خود آشنا شده ، و راه آنان را آنچنان که جبهه ملی ایران ادامه می دهد، ادامه دهد. چون نفت ، تنها سرمایه بزرگ و تجدید ناپذیرکشور ماست که تا دیر نشده و این ذخایر به پیایان نرسیده باید صرف توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران ، و ساخت سیستم زیر بنایی ایران به نحو احسن بگردد . گرچه سرمایه اصلی کشور مغزهای سازنده و خلاق آن به حساب می اید ، اما نفت و گاز مانند پس اندازی است که پدری برای بهداشت، آموزش و پرورش ، و تحصیلات دانشگاهی و متخصص شدن فرزند خردسال خود و در نهایت برای آینده او اختصاص داده است، اگر این پس انداز از میان برود و پدر فقیر شود ، مسلم است که آن فرزند اینده روشنی نخواهد داشت. آیا ایران باید سرنوشت آن کودک خردسال را بیابد ؟ یا با استفاده عاقلانه و مدبرانه از ذخایر کشور ، آنرا به کشوری پیشرفته ، با فرهنگی غنی ، و دور از فقر و جهل و خرافات تبدیل کنیم؟ این پیام جبهه ملی ایران به نسل جدید ایران به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت است
جبهه ملی ایران روز ملی شدن نفت و همچنین جشن فرخنده نوروز باستانی را به هموطنان عزیز تبریک می گوید وامید دارد که سال نو سال رهایی از مصائب ومضایقی که برای ملت بزرگ ایران پیش آمده است وسال پیشرفت و توسعه و به دست آمدن آزادی های اساسی برای این ملت شرافتمند باشد .
بیست وهشتم اسفند ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت رهبری وهیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
منابع
ویرایش- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1256
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1265
- ↑ https://jebhemeliiran.org/?p=1260
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1269
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1271
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1275
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1280
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1302
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1311
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1315
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1318
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1322
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1326
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1333
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1344
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1338
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1341
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1346
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1360
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1363
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1370
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1374
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1376
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1378
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1381
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1385
- ↑ http://jebhemeliiran.org/?p=1388
بیانیههای جبهه ملی ایران - تارنمای رسمی جبهه ملی ایران
این اثر توسط پدیدآور آن، جبهه ملی ایران، به مالکیت عمومی درآمده است. این مربوط به تمام جهان است. در برخی از کشورها ممکن است به صورت قانونی این امکانپذیر نباشد؛ اگر چنین است: جبهه ملی ایران به هر کسی اجازهٔ استفاده از این اثر برای هر مقصودی، بدون هیچگونه شرایطی، را میدهد تا وقتی که این شرایط توسط قانون مستلزم نشده باشند. |