تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول/احزاب سیاسی و مجلس دوم
۴ – احزاب سیاسی و مجلس دوم
در سال اول فتح تهران رجب ۱۳۲۷ قمری مطابق ۱۹۰۸ میلادی در ایران دو حزب پیدا شد: یکی انقلابی، دیگر اعتدالی و در همان سال بعد از افتتاح مجلس دوم این دو حزب باسم «دموکرات عامیون» و «اجتماعیون اعتدالیون» رسمی شد و خودشان را بمجلس معرفی کردند.
احزاب دیگر نیز مثل «اتفاق و ترقی» وجود داشت اما چون در مجلس نمایندهٔ حسابی نداشتند گل نکرده کاری از پیش نبردند.
۵ـ ناصرالملک |
دموکراتها که ۲۸ نفر بودند مخالفان خود یعنی اعتدالیون را که ۳۶ تن میشدند ارتجاعی مینامیدند، زیرا آن حزب هوادار روش ملایمتر و رعایت سیر تکامل بود و اعتقاد بکشتن و از میان بردن مستبدان و ارتجاعیها نداشت و ازینرو بیشتر اعیان بدان حزب پناه میبردند. سپهدار اعظم تنکابنی، سردار محیی، دولت آبادیها، سید عبدالله بزرگ بهبهانی، سید محمد بزرگ طباطبائی دو پیشوای مشروطه ـ و غالب متنفذین و ناصرالملک نایبالسلطنه و فرمانفرما و غالب اعیان و روحانیان و اکثریت مجلس دوم طرفدار یا عضو این حزب شدند. اینها دموکراتها را انقلابی و تندرو میخواندند و در جراید خود از آنان انتقاد میکردند و احیاناً از تهمتهای دینی و تکفیر خودداری نداشتند. حزب اعتدال با ۲۴ نفر مؤتلفه و ۴ اتفاق و ترقی و ۳ تن طراز اول و ۷ نفر بیطرف ائتلاف داشتند.
دموکراتها که یک بند مرامشان «انفکاک کامل قوهٔ سیاسی از قوهٔ روحانی» و بند دیگر «ایجاد نظام اجباری» و بند دیگر «تقسیم املاک بین رعایا» و دیگر «قانون منع احتکار» و «تعلیم اجباری» و «بانک فلاحتی» و «ترجیح مالیات غیرمستقیم بر مستقیم» و «مخالفت با مجلس اعیان» و غیره و غیره بود، مورد هجوم علما و گروه انبوهی از رعایا و توده قرار گرفتند. اما نظر باینکه افراد فعال و صاحب عقیده و باایمان و حرفزن و چیزنویس در میان آنها زیاد بود و اساساً منتقد و تندزبان بوده هوادار فقرا و رنجبران معرفی گردیده بودند، موفق شدند که در مجلس فراکسیون ۲۸ نفری بوجود آورند و در خارج افراد کثیری از جوانان و غیرجوانان طبقهٔ دوم را بخود جلب نمایند و چند روزنامهٔ خوشقلم و موجه و مشهور مانند ایران نو در تهران ـ شفق در تبریز ـ نوبهار در خراسان منتشر سازند و مخالفان خود را بنام محافظهکار و ارتجاعی و آخوند و سرمایهدار و اشراف و اعیان بباد انتقاد بگیرند.
☆ ☆ ☆
۶ـ سید عبداللّه مجتهد بهبهانی طاب ثراه |
رؤسای دموکرات «سید حسن تقیزاده» و «حسینقلیخان نواب» و «سلیمان میرزا» و«وحیدالملک» و «سیدمحمدرضا مساوات» بودند و رؤسای اعتدالیون «میرزا محمد صادق طباطبانی» و «میرزا علی اکبر خان دهخدا» و «حاج میرزا علیمحمد دولتآبادی» و «حاج آقای شیرازی» و «قوامالدوله شکرالله خان» بودند. علمای بزرگ مانند «سید عبدالله بهبهانی» و «سید محمد طباطبائی» و سایر ارباب نفوذ هوادار حزب «اعتدالیون و اجتماعیون» شده و ناصرالملک نایبالسلطنه و سپهدار اعظم نیز طرفدار این جمعیت بودند. خوانین بختیاری غیر از «مرتضیقلیخان» پسر صمصامالسلطنه که در فراکسیون اعتدال عضو بود مابقی مخصوصاً سردار اسعد باهر دو طرف راه میرفتند زیرا مستوفیالممالک که نامزد نیابت و ریاست وزرائی دموکراتها بود باخوانین بختیاری دوستی داشت.
☆ ☆ ☆
۷ـ مستر شوستر |
ضدیت و دشمنی بین این دو حزب از آغاز فتح تهران بروز کرد، کار بکشت و کشتار هم کشید و بالاخره سید عبدالله بهبهانی را کشتند و گفته شد که مجاهدین دموکرات او را کشتهاند. نتیجه این شد که علما بخلاف تقیزاده بنجف چیزها نوشتند و از طرف مرحوم آخوند لایحهای منتشر کردند که بحزب دموکرات توهین کرده بود، بالاخره سید عبدالله کشته شد و تقیزاده با آنکه وکیل مجلس بود و لیدر جمعیت، نتوانست در ایران بماند و از ایران خارج شد یا او را خارج کردند و تا زمان حکومت «پهلوی» بایران بازگشت نکرد.
☆ ☆ ☆
مجلس دوم در نتیجهٔ اتمام حجت (اولتیماتوم) روسها در مورد مستر شوستر مستشار مالیه امریکائی و اخراج او تشنجی سخت بخود گرفت و نبرد عنیفی بین دموکرات و اعتدال در کار شد، عاقبت دموکراتها مغلوب گردیدند و مستر شوستر از ایران رخت بر بست و مجلس هم در اواخر ۱۳۲۹ بسر آمد و ناصرالملک دیگر انتخابات را تجدید نکرد.
بعد از بسته شدن مجلس از طرف دولت و نایبالسلطنه تمام رؤسای حزب دموکرات و جمعی از افراد اعتدالی بقم تبعید شدند. جراید بسته شد، در ایالات هم پس از قصابی روسهای تزاری جراید دموکراترا بستند و مدیران آنها را بتهران و جاهای دیگر تبعید کردند. نویسنده هم یکی از کسانی بود که در خراسان بخلاف فشار و ظلم تزاریان مقالاتی مینوشت و درین وهله روز نامهاش «نوبهار» و «تازهبهار» توقیف و خود با نُه نفر از افراد حزب بتهران تبعید شد.