تحفه اثنا عشریه/مقدمه
الحمد لله وکفی وسلام علی عباده الذین اصطفی خصوصاً علی سید الوری صاحب قاب قوسین أو أدنی بدر الدجی شمس الضحی نور الهدی محمد المجتبی وعلی آله وأصحابه ذوی الدرجات العلی.
اما بعد می گوید بنده درگاه قادر قوی حافظ غلام حلیم بن شیخ قطب الدین احمد بن شیخ ابوالفیض دهلوی غفر الله لهم اجمعین و حشرهم فی زمرة عباده الصالحین که
این رساله ایست در کشف حال شیعه و بیان اصول و مآخذ مذهب ایشان و طریق دعوت ایشان دیگران را به مذهب خود و بیان اسلاف ایشان و رواة اخبار و احادیث ایشان و بیان نبذی از عقاید ایشان در باب الوهیت و نبوت و امامت و معاد و نقل بعضی از مسایل فقهیه ایشان که مآخذ آنها از اصول ملت حنیفیه مخفی و پوشیده است و ذکر پاره ای از اقوال و افعال ایشان در حق صحابه و ازواج مطهرات و اهل بیت نبوی رحمة الله علیهم اجمعین و این رساله را تحفه اثنا عشریه نام نهاده شد زیرا که بعد از انقضای قرن ثانی عشر از هجرت خیر البشر علیه التحیة والسلام صورت تألیف پذیرفته و جلوه ظهور گرفته و آنچه در این قرون ماضیه از گفتگوی شیعه علی الخصوص امامیه اثنا عشریه با اهل سنت و جماعت به وقوع آمده که سببش در این رساله مندرج گردیده و آنچه متروک مانده حقیقت حالش نیز از آنچه مذکور شد به وضوح انجامیده و این رساله را نصیحة المؤمنین وفضیحة الشیاطین لقب کرده شد غرض از تسوید این رساله و تحریر این مقاله آن است که در این بلاد که ما ساکن آنیم و در این زمان که ما در آنیم رواج مذهب اثنا عشریه و شیوع آن به حدی اتفاق افتاده که کم خانه باشد که یک دو کس از آن خانه به آن مذهب متمذهب نباشند و راغب به این عقیده نشوند لیکن اکثری از حیله علم تاریخ و اخبار خود عاطل و از احوال اصول و اسلاف خود بی خبر و غافل می باشند و هرگاه در محافل و مجالس با اهل سنت و جماعت گفتگو می نمایند کج مج می گویند و شتر گربه می آورند حسبه الله تعالی به تحریر این رساله پرداخته شد تا در وقت مناظره از جاده خود بیرون نروند و اصول خود را منکر نشوند و در بعضی از امور واقعی شک و تردد را راه ندهند و در این رساله التزام کرده شد که در نقل مذهب شیعه و بیان عقاید ایشان و الزاماتی که عاید به ایشان می شود غیر از کتب معتبره ایشان منقول عنه باشند و الزاماتی که عاید به اهل سنت می شود می باید کماهو موافق روایات اهل سنت باشد و الا هر یک را از طرفین تهمت تعصب و عناد لاحق است و با یکدیگر اعتماد و وثوق غیر واقع و آنچه از تواریخ و قصص و حکایات گذشته در این رساله مندرج است از آن جنس است که هر دو فرقه بر آن اتفاق دارند و تفسیر قرآن مجید نیز از فریقین یکسان مرویست مع هذا بیشتر از تفاسیر شیعه آورده شد تا کسی را مظنه تهمت نماند {وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ}.
التماس از ناظران این رساله و سامعان این مقاله آنکه چند چیز را در حین مطالعه آن ملحوظ دارند اول آنکه آنچه در این رساله از باب مطاعن اهل بیت عظام و اصحاب کرام و ازواج مطهرات خیر الانام بلکه از جنس نقائص ملائکه و انبیاء علیهم الصلوات والسلام مذکور شود لازم آید که راقم این حروف را از آن برئ الذمه شناسند و فارغ العهده انگارند به هزار زبان ازآن امر شنیع تبرا می نماید و به صد دل از آن سوء ادب بیزاری می دارد لیکن چون بنای کلام بر اصول گروهی نهاده است ناچار زمام اختیار به دست آنها داده هر جا که کشیده برند و به هر رنگ که رنگین کنند می شود.
دوم: آنکه هر جا کلام را مطلق ساخته به مذهب شیعه پرداخته و هرگاه مقید به مذاق اهل سنت نموده راه سخن را به قدم ایشان پیموده چنان توهم نکنند که کلام مطلق مبنی بر مذهب اوست حاشا و کلا.
سوم: آنکه این رساله را کسی مطالعه نماید که به مذهب شیعه و اهل سنت اصولاً و فروعاً ماهر و آشنا باشد و هر که یک مذهب را می شناسد و مذهب دیگر را کما ینبغی نمی داند قابل مطالعه این رساله نیست و اگر عبور بر کتب شیعه به وجه اتم او را میسر آمده است و با مذهب اهل سنت چندان آشنایی ندارد نیز از این رساله منتفع خواهد شد و اگر بعکس این مذهب شیعه را کما ینبغی نمیداند و مذهب اهل سنت را به استیفاء فرا گرفته است اصلاً از این رساله بهره نخواهد برداشت زیرا که اصل کلام در این رساله مبنی بر اصول شیعه و روایات ایشان است.
چهارم: آنکه در این رساله آنچه از کتب معتبره شیعه منقول است احتمال افترا و بهتان را در آن گنجایش ندهد زیرا که کتب منقول عنها از مشاهیر کتب شیعه و معتبرات ایشاناند باید که بیدماغی نفرماید و نقل را با اصل مطابقت دهد و از آن نترسد که اگر صحت نقل ظاهر شود تقبّل آن لازم گردد.
پنجم: آنکه احتمال تأویل را راه ندهد و نگوید که هر چند این همه در کتب معتبره شیعه موجود است اما تأویلی داشته باشد که ذهن ما به آن نمی رسد زیرا که این احتمال در وقت مناظره دلیل عجز و بیچارگی است و شاهد جهل و نادانی و با وجود این احتمال باب گفت و شنید مسدود میشود.
و این رساله را تیمّنا و تبرّکا به عدد ائمه اثنا عشر علیهم السلام بر دوازده باب مرتب کرده شد:
باب اول: در کیفیت حدوث مذهب تشیع و انشعاب آن به فرق مختلفه.
باب دوم: در مکاید شیعه و طرق اضلال و تلبیس.
باب سوم: در ذکر اسلاف شیعه و علماء و کتب ایشان.
باب چهارم: در احوال اخبار شیعه وذکر رواة اینها.
باب پنجم: در الهیات.
باب ششم: در نبوات.
باب هفتم: در امامت.
باب هشتم: در معاد.
باب نهم: در مسایل فقهیه.
باب دهم: در مطاعن خلفاء ثلاثه و ام المؤمنین و دیگر صحابه.
باب یازدهم: در خواص مذهب شیعه مشتمل بر سه فصل. فصل اول: در اوهام. فصل دوم: در تعصبات. فصل سوم: در هفوات.
باب دوازدهم: در تولا و تبرا مشتمل بر مقدمات عشره.
وتم الکتاب بتمامه امیدواری از فضل حضرت باری عز شأنه وجل سلطانه آنکه به یمن ذوات عالیات آن بزرگواران در معرض قبول افتد والله الهادی إلی سبیل الرشاد والملهم للحق والسداد.