سخنرانی دکتر حسین موسویان رئیس هیت اجرائیه جبهه ملی ایران به مناسبت چهلمین روز درگذشت استاد ادیب برومند

در روز جمعه اول اردیبهشت ماه ۹۶ مراسم چهلمین روز درگذشت استاد ادیب برومند رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران برگزار گردید. در این مراسم که تعداد زیادی از شخصیتها و اعضای گروه‌های ملی حضور داشتند دکتر حسین موسویان در شرح زندگی آقای ادیب برومند سخنانی بیان داشت که متن این سخنرانی به شرح زیر است:

به نام خدا، به نام ایران و به نام آزادی

دست از طلب ندارم تا کام من برآید // یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر // کز آتش درونم دود از کفن برآید

به راستی که استاد ادیب برومند مصداق بارز این شعر حافظ بزرگ است زیرا که او در تمام طول عمر و تا آخرین روزهای حیات دست از مطالبات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه و میهن دوستانه برنداشت و همواره مرکز ثقلی برای یاران و همفکرانش در جبهه ملی ایران بود. شخصیت آقای ادیب برومند دارای ابعاد مختلفی است. او ضمن اینکه شاعری توانا و ادیبی والامقام است. اهل هنر است و خطی به‌غایت زیبا و کم‌نظیر دارد، او کارشناسی مبرز برای شناخت وارزش گذاری آثار هنری و مینیاتور و قلمدان و کتب نفیس خطی می‌باشد. او در عین حال یک شخصیت سیاسی ملی است که یک عمر در پی مطالبات ملی و ایران دوستانه بوده است. من در چند دقیقه‌ای که در خدمت شما هستم بیشتر به شخصیت و مبارزات سیاسی ایشان می‌پردازم.

فشرده زندگی نامه او چنین است: آقای عبدالعلی برومند مشهور به ادیب برومند در سال ۱۳۰۳ در شهرستان گز که در فاصله حدود ۲۰ کیلومتری اصفهان قرار دارد در خانواده‌ای اصیل که همواره از آزادیخواهان و بزرگان آن منطقه بوده‌اند متولد شد. پدرش مصطفی قلی خان برومند و مادرش بانو رباب غفاردخت برومند بوده‌اند. او سالهای اول و دوم ابتدایی را در همین شهرستان می‌گذراند و در سن هشت سالگی به اصفهان می‌رود و بقیه دوره دبستان و دبیرستان را تا گرفتن دیپلم ادبی در اصفهان طی می‌کند و در سال ۱۳۲۱ جهت کسب تحصیلات دانشگاهی راهی تهران گردیده و در سال ۱۳۲۴ موفق به اخذ لیسانس قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران می‌گردد. ادیب برومند از دوره دبیرستان مجذوب آثار شاعرانی چون ادیب الممالک فراهانی، ملک الشعرای بهار، ایرج میرزا و فرخی یزدی می‌شود و از همان هنگام خود نیز سرودن شعرهای میهنی را آغاز می‌کند به طوریکه در سن ۲۰ سالگی یعنی در سال ۱۳۲۳ مجموعه اشعاری را که تا آن هنگام سروده بوده در اولین کتابش تحت نام «نامه‌های وطن» به چاپ می‌رساند و پس از آن وطی سالها آثار متعددی از ایشان منتشر می‌شود که شرح دادن و حتی نام بردن از همه آنها زمان زیادی را می‌طلبد.

سالهای دانشجویی ادیب برومند مصادف با حوادث پس از شهریور ۲۰ و اشغال ایران توسط قوای شوروی و انگلیس و آمریکا و پیدا شدن فرقه دموکرات در آذربایجان است که آن رویدادها ذهنیت وطن دوستی و استقلال طلبی و آزادی‌خواهی را در ادیب برومند می‌پروراند و او را به سوی طرفداری از حزب ایران که در مقابل هیئت حاکمه غرب گرا و حزب توده طرفدار شوروی و برای دفاع از استقلال و آزادی ایران شکل گرفته بود روانه می‌کند و در سال ۱۳۲۸ با تأسیس جبهه ملی ایران توسط دکتر مصدق او به حمایت از مصدق و جبهه ملی برمی‌خیزد. با ورود مصدق و ۷ تن از یارانش به مجلس شانزدهم شورای ملی قانون ملی شدن نفت به تصویب می‌رسد و راه برای تشکیل دولت ملی هموار می‌گردد. در زمان شکوفایی نهضت ملی و تشکیل دولت ملی مصدق، اشعار میهنی که ادیب برومند در حمایت از نهضت ملی و رهبر آن دکتر مصدق می‌سرایید با صدای خود ایشان از رادیو پخش می‌گردد و از همان زمان به عنوان شاعر ملی شناخته شده و معروف می‌شود. آقای ادیب برومند در سال ۱۳۲۶ با دخترخاله خود خانم فرنگیس امینی ازدواج می‌کند که حاصل این ازدواج سه فرزند لایق و مفید برای جامعه یعنی خانم پوران دخت برومند و آقایان دکتر جهانشاه برومند و شهریار برومند می‌باشد. پس از کودتای شوم ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ادیب برومند از طریق عضویت در حزب ایران به نهضت مقاومت ملی ملحق می‌شود.

در تیرماه ۱۳۳۹ با تشکیل مجدد شورای مرکزی جبهه ملی ایران نام آقای ادیب برومند را در ردیف اعضای شورای مرکزی می‌بینیم و در انتخابات داخلی آن شورا که شخصیتهایی مانند الهیار صالح، باقر کاظمی، اصغر پارسا، دکتر صدیقی، دکتر سنجابی، مهندس حسیبی، مهندس بازرگان، مهندس زیرک زاده، مهندس حق‌شناس، دکتر بختیار، دکتر سحابی، آیت الله طالقانی، دکترخنجی، داریوش فروهر، حسین راضی و دیگر بزرگان حضور داشتند آقای ادیب برومند را به عنوان دبیر و عضو هیئت رئیسه شورا انتخاب می‌کنند. در همان سال ۳۹ آقای ادیب برومند یکی از تحصن کنندگان در مجلس سنا بود که برای اعتراض به انتخابات فرمایشی و مطالبه آزادی انتخابات در آن مجلس متحصن شدند. در کنگره با شکوه جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ آقای ادیب برومند در روی صندلی منشی هیئت رئیسه کنگره می‌نشیند. در سال بعد ناراضیان کنگره و برخی دیگر در بیرون از جبهه ملی نامه‌های شکوائیه عاری از حقیقت به آقای دکتر مصدق که در احمدآباد در حصر و زندان خانگی به سر می‌برد می‌نویسند که نامه انتقادی آقای دکتر مصدق به شورا را به دنبال می‌آورد و سرانجام پس از رد و بدل شدن چند نامه کار به آنجا رسید که اعضای شورای مرکزی کناره گیری خود را به آقای دکتر مصدق اعلام و از ایشان درخواست نمودند که به هر نحوی که صلاح می‌دانند شورای دیگری را جهت ادامه کار جبهه ملی تعیین فرمایند. تنها دو نفر از اعضای شورا با توقف شورای منتخب کنگره موافق نبوده و حاضر به استعفاء نشدند. آقای ادیب برومند و آقای مهندس کاظم حسیبی. باری پس از آن آقای دکتر مصدق از آقای باقر کاظمی خواستند که شورای جدیدی را تشکیل دهند. شورای جدید در یکی دو جلسه از هم پاشید و جبهه ملی ایران تا سال ۵۶ بلاتکلیف ماند و دچار توقف شد و کیست که نداند آن خلاء سیاسی و آن توقف ۱۳ ساله چه نتایج و عوارضی را برای حرکت آزادیخواهانه ملت ایران در پی داشت.

شکافتن علل آن توقف موضوع یک بررسی علمی و تحقیقاتی است که فرصت و شرایط دیگری را طلب می‌کند که مسلماً باید زمانی به آن پرداخته شود. در سال ۵۶ با تشکیل مجدد شورای مرکزی جبهه ملی آقای ادیب برومند از چهره‌های اصلی شورا است. ۲–۳ ماه پس از پیروزی انقلاب وقتی بر طبق اساسنامه جدید قرار شد هیئتی به نام هیئت رهبری از طرف شورا گزینش شود آقای ادیب برومند به عضویت هیئت رهبری انتخاب گردید. در آن زمان جبهه ملی دارای مرکز تشکیلات در خیابان کارگر و روزنامه رسمی پیام جبهه ملی در پیشخوان روزنامه فروشی‌ها بود. با پیروزی انقلاب در ایران حوادثی روی داد که با اصول اعتقادی جبهه ملی به روشنی زاویه داشت اهم اصول اعتقادی جبهه ملی باور به دموکراسی و حقوق بشر، رویه اعتدال و پرهیز از خشونت ، قانون گرایی، پایه ریزی استقلال واقعی و تحقق عدالت اجتماعی است؛ که روند حوادث آن ایام با این اصول اعتقادی بسیار فاصله داشت و این اختلاف نظرهای جبهه ملی با حاکمیت هر روز عمق تر می‌شد در نتیجه محل تشکیلات جبهه ملی مورد تهاجم و اشغال قرار گرفت و چند ماه بعد روزنامه پیام جبهه ملی هم توقیف گردید و سرانجام در روز ۲۵ خرداد سال ۶۰ جبهه ملی مرتد اعلام گردید صرف نظر ازاینکه موضوع ارتداد بعداً پس گرفته شد ولی فشار سنگین و محدودیت شدید برای جبهه ملی ادامه پیدا کرد. قبل از ۲۵ خرداد سال ۶۰ چون تهاجم شدید به جبهه ملی پیش بینی می‌شد آقایان اصغر پارسا و دکتر مسعود حجازی به عنوان قائم مقام هیئت رهبری و قائم مقام هیئت اجرائیه انتخاب شدند که در شرایط سخت و محدودیت سنگین بتوانند کار اداره سیاسی و تشکیلاتی جبهه ملی را ادامه دهند. در آن شرایط دشوار که پیش آمد آقای ادیب برومند با آن دونفر قائم مقام دو هیئت کاملاً همراهی و همکاری داشت و با مسئول تشکیلاتی که در آن زمان تعیین شد یعنی آقای دکتر مویدزاده در ارتباط بود. پس از خرداد سال ۶۰ عده‌ای از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی از کشور خارج شدند عده‌ای مخفی شدند و عده‌ای هم زندانی گشتند. تا اینکه در سال ۶۴ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی با حضور اعضای باقیمانده شورا از جمله آقای ادیب برومند در منزل آقای حسین شاه حسینی تشکیل شد و استراتژی جبهه ملی را در آن شرایط مشخص نمود. در سال ۷۲ آقای ادیب برومند اعضای شورای مرکزی را برای تشکیل جلسات منظم شورا دعوت نمود. در همان اولین جلسه ایشان به ریاست شورا انتخاب شد و تا پایان عمر در انتخابات مکرری که صورت گرفت آقای ادیب برومند همواره به عنوان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی انتخاب گردید و در بخش زیادی از این مدت همزمان ریاست هیئت رهبری را نیز عهده‌دار بود. من از حدود ۵۷ سال قبل یعنی از سال ۱۳۳۹ و از هنگام ورودم به جبهه ملی با آقای ادیب برومند آشنا شدم ولی از سال ۵۸، اندکی پس از انقلاب که ایشان عضو هیئت رهبری و من عضو هیئت اجرائیه بودم همواره در همکاری دائم و مستمر با ایشان قرار داشتم و قضاوت من در مورد ایشان این است که ادیب برومند یک مصدقی تمام عیار و یک پیرو راستین راه مصدق بزرگ بود و در اینجا می‌خواهم خیلی مختصر به این راه و روش که راه مصدق نامیده می‌شود اشاره داشته باشم و بگویم که پیروی از راه مصدق به چه معناست. مصدق به آزادی عمیقاً و با تمام وجود اعتقاد داشت و به حق آزادی را مادر همه توسعه‌ها و پیشرفت‌های ملت ایران می‌دانست او در مجلس چهاردهم طی سخنرانی خود می‌گوید «هیچ ملتی در سایه استبداد به جایی نرسیده است» مصدق در اولین روز نخست وزیری در سال ۱۳۳۰ طی اولین بخشنامه دولتی به شهربانی نوشت «شهربانی کل کشور، در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته می‌شود هرچه نوشته باشند و هرکه نوشته باشد به هیچ وجه نباید مورد اعتراض و تعرض قرار گیرد» و با این بخشنامه اعتقاد بنیادی خود را به آزادی مطبوعات نشان داد.

مصدق به استقلال کشور و عدم تعهد به بیگانگان عمیقاً باور داشت و عقیده مند بود که باید سرنوشت ایران به وسیله نمایندگان واقعی ملت ایران و در تهران تعیین شود نه در لندن یا واشنگتن یا مسکو. همین طرز فکر او بود که به سیاست موازنه منفی مشهور شد و بنیانی برای تشکیل جنبش عدم تعهد گردید که بعدها توسط تیتو، عبدالناصر، نهرو و دکتر سوکارنو شکل گرفت. مصدق به عدالت اجتماعی و ارتقاء سطح زندگی کارگران و کشاورزان شدیداً باورمند بود و فقر و عقب ماندگی را برای آحاد ملت شریف ایران برنمی‌تابید.

مصدق پاکدست و منزه بود و از او و همکارانش هرگز جز پاکدامنی و صداقت چیزی دیده نشد. مصدق در طول سالها خدمات خود هرگز اجازه نداد که در حوزه مدیریتیش کسی به خزانه ملی و جیب مردم دست درازی کند آیا آن پاکدستی مصدق و همکارانش در دولت ملی با اوضاعی که هر روز خبر از اختلاس و ارتشاء هزاران میلیاردی منتشر می‌شود هیچ تناسبی دارد؟

مصدق مسلمانی معتقد و متدین بود و برخی گفته‌های شاهدان نشان می‌دهد که مصدق تمام فرایض دینی خود را انجام می‌داد ولی او با همه این اعتقادات دینی محکم، هرگز با امتزاج دین با حکومت موافقت نداشت ودین را از حکومت جدا می‌دانست و جدا می‌خواست؛ و همین اعتقاد، علت اصلی مخالفت فداییان اسلام و آیت الله کاشانی با او گردید.

مصدق قوانین و حقوق بین‌الملل را محترم می‌داشت و به آنها پایبند بود و به همین جهت هنگام قطع رابطه با دولت استعماری انگلیس به آن دولت اولتیماتوم داد که در مدت یک هفته سفارت خود را تعطیل کند و اتباع خود را از ایران خارج نماید نه آنکه سفارت خانه آنان را مورد تعرض و اشغال قرار دهد و اتباع آنها را به گروگان بگیرد.

مصدق هرگز به مردم دروغ نگفت و درصدد فریب مردم برنیامد و وعده‌های بی جهت به مردم نداد. مصدق ساده زیست بود و با اینکه از خانواده‌ای اشرافی آمده بود از تشریفات و تجملات و مال اندوزی به شدت دوری می‌جست. مصدق با وارد کردن کالاهای خارجی که مشابه داخلی آن وجود داشت قویا مخالف بود و به همین جهت توانست در دوران ۲۸ ماهه دولت خود بدون فروش نفت بیلان اقتصادی کشور را مثبت نموده و افزایش صادرات بر واردات را نشان دهد.

مصدق با این مشخصات و این آموزه‌ها مورد علاقه ادیب برومند و همه همفکران ادیب برومند گردید و اکنون در شرایطی که ملت ما در گردنه‌های صعب العبور و خطرناک تاریخ خود در حرکت است به جاست که همه پیروان مصدق برای حفظ کیان ملی و اعتلای کشور و صیانت از این مرزوبوم اهورایی دست به دست هم داده و آموزه‌های مصدق بزرگ را همچون یک منشور وسیله تفاهم و اتفاق قرار دهند.

درود بر ادیب برومند پیرو صدیق راه مصدقخطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد