سلامان و ابسال/در مذمت کردن حکیم شهوت را

بر پایهٔ تصحیح شیخ عبدالقادر سرافراز، بمبئی، ۱۳۱۵ خورشیدی

(در مذمّت کردن حکیم شهوت را که ولادت)

(فرزندان بی آن معهود نیست)

  از شه یونان حکیم تیز هوش کرد چون افسانهٔ فرزند گوش  
  گفت شاها هر که او شهوت نراند در غم از محرومی‎ٔ فرزند ماند  
  چشم عقل و علم کور از شهوتست دیو پیش دیده حور از شهوتست  
۳۵۵  هر کجا غوغای شهوت کرد زور می‎برد از دل خرد وز دیده نور  
  سیل شهوت هر کجا طوفان کند خانهٔ اقبال را ویران کند  
  راه شهوت پر گل و لای بلاست هر که افتاد اندرین گل بر نخاست  
  هر که یک جرعه می‎ٔ شهوت چشید تا ابد روی خلاصی را ندید  
  زآن می‎ٔ اندک بحرمت خوار شد کاندکش مستدعی‎ٔ بسیار شد  
۳۶۰  از مئ شهوت چو یک جرعه چشی در مذاق تو نشیند زآن خوشی  
  آن خوشی بر بینیت گردد مهار در کشاکش داردت لیل و نهار  
  تا نبازی جان براه نیستی نبودت ممکن کز آن باز ایستی