عصیان /سرود زیبایی
< عصیان
سرود زیبایی
شانههای تو
همچو صخرههای سخت و پر غرور
موج گیسوان من در این نشیب
سینه میکشد چو آبشار نور
شانههای تو
چون حصارهای قلعهای عظیم
رقص رشتههای گیسوان من بر آن
همچو رقص شاخههای بید در کف نسیم
شانههای تو
برجهای آهنین
جلوهٔ شگرف خون و زندگی
رنگ آن به رنگ مجمری مسین
در سکوت معبد هوس
خفتهام کنار پیکر تو بیقرار
جای بوسههای من بهروی شانههات
همچو جای نشین آتشین مار
شانههای تو
در خروش آفتاب داغ پر شکوه
زیر دانههای گرم و روشن عرق
برق میزند چو قلههای کوه
شانههای تو
قبلهگاه دیدگان پر نیاز من
شانههای تو
مهر سنگی نماز من
نوامبر ۱۹۵۶- رم