عطار (عذر آوردن مرغان)/خاست اندر مصر قحطی ناگهان

عطار (عذر آوردن مرغان) از عطار
(خاست اندر مصر قحطی ناگهان)
  خاست اندر مصر قحطی ناگهان خلق می‌مردند و می‌گفتند نان  
  جمله‌ی ره خلق بر هم مرده بود نیم زنده مرده را می‌خورده بود  
  از قضا دیوانه چون آن بدیدای خلق می‌مردند و نامد نان پدید  
  گفت ای دارنده‌ی دنیا و دین چون نداری رزق کمترآفرین  
  هرک او گستاخ این درگه شود عذر خواهد باز چون آگه شود  
  گر کژی گوید بدین درگه نه راست عذر آن داند به شیرینی نه خواست