قانون مدنی ۱۳۷۶/جلد ۲ - کتاب ۱۰ - در حجر و قیمومت
= کتاب دهم - در حجر و قیمومت =
فصل اول - در کلیات
ویرایشماده ۱۲۰۷
ویرایشاشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:
۱- صغار؛
۲- اشخاص غیررشید؛
۳- مجانین.
ماده ۱۲۰۸
ویرایشغیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.
ماده ۱۲۰۹
ویرایشسن رشد هجدهسالگی است 《حذف شده است》.
ماده ۱۲۱۰
ویرایشهیچ کس را نمیتوان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آن که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.
تبصره ۱: سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است.
تبصره ۲: اموال صغیری را که بالغ شده است در صورتی میتوان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.
ماده ۱۲۱۱
ویرایشجنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.
ماده ۱۲۱۲
ویرایشاعمال و اقوال صغیر تا حدی که مربوط به اموال و حقوق مالی او باشد باطل و بلااثر است معذلک صغیر ممیز میتواند تملک بلاعوض کند مثل قبول هبه و صلح بلاعوض و حیازت مباحات.
ماده ۱۲۱۳
ویرایشمجنون دائمی مطلقاً و مجنون ادواری در حال جنون نمیتواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید ولو با اجازهی ولی یا قیم خود، لکن اعمال حقوقی که مجنون ادواری در حال افاقه مینماید نافذ است مشروط بر آن که افاقهی او مسلم باشد.
ماده ۱۲۱۴
ویرایشمعاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازهی ولی یا قیم او اعم از این که این اجازه قبلاً داده شده باشد یا بعد از انجام عمل. معذلک تملکات بلاعوض از هر قبیل که باشد بدون اجازه هم نافذ است.
ماده ۱۲۱۵
ویرایشهر گاه کسی مالی را به تصرف صغیر غیرممیز و یا مجنون بدهد صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهد بود.
ماده ۱۲۱۶
ویرایشهر گاه صغیر یا مجنون یا غیررشید باعث ضرر غیر شود ضامن است.
ماده ۱۲۱۷
ویرایشادارهی اموال صغار و مجانین و اشخاص غیررشید به عهدهی ولی یا قیم آنان است به طوری که در باب سوم از کتاب هشتم و مواد بعد مقرر است.
فصل دوم - در موارد نصب قیم و ترتیب آن
ویرایشماده ۱۲۱۸
ویرایشبرای اشخاص ذیل نصب قیم میشود:
۱- برای صغاری که ولی خاص ندارند؛
۲- برای مجانین و اشخاص غیررشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند؛
۳- برای مجانین و اشخاص غیررشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.
ماده ۱۲۱۹
ویرایشهر یک از ابوین مکلف است در مواردی که به موجب مادهی قبل باید برای اولاد آنها قیم معین شود مراتب را به دادستان حوزهی اقامت خود و یا به نمایندهی او اطلاع داده و از او تقاضا نماید که اقدام لازم برای نصب قیم به عمل آورد.
ماده ۱۲۲۰
ویرایشدر صورت نبودن هیچ یک از ابوین یا عدم اطلاع آنها انجام تکلیف مقرر در مادهی قبل به عهدهی اقربایی است که با شخص محتاج به قیم در یک جا زندگی مینمایند.
ماده ۱۲۲۱
ویرایشاگر کسی به موجب ماده ۱۲۱۸ باید برای او نصب قیم شود زن یا شوهر داشته باشد زوج یا زوجه نیز مکلف به انجام تکلیف مقرر در ماده ۱۲۱۹ خواهند بود.
ماده ۱۲۲۲
ویرایشدر هر موردی که دادستان به نحوی از انحا به وجود شخصی که مطابق ماده ۱۲۱۸ باید برای او نصب قیم شود مسبوق گردید باید به دادگاه مدنی خاص رجوع و اشخاصی را که برای قیمومت مناسب میداند به آن دادگاه معرفی کند. دادگاه مدنی خاص از میان اشخاص مزبور یک یا چند نفر را به سمت قیم معین و حکم نصب او را صادر میکند و نیز دادگاه مذکور میتواند علاوه بر قیم یک یا چند نفر را به عنوان ناظر معین نماید دراین صورت دادگاه باید حدود اختیارات ناظر را نیز تعیین کند. اگر دادگاه مدنی خاص اشخاصی را که معرفی شدهاند معتمد ندید اشخاص دیگری را از دادسرا خواهد خواست.
ماده ۱۲۲۳
ویرایشدر مورد مجانین، دادستان باید قبلاً رجوع به خبره کرده نظریات خبره را به دادگاه مدنی خاص ارسال دارد. در صورت اثبات جنون، دادستان به دادگاه رجوع میکند تا نصب قیم شود. در مورد اشخاص غیررشید نیز دادستان مکلف است که قبلاً به وسیلهی مطلعین اطلاعات کافیه در باب سفاهت او به دست آورده و در صورتی که سفاهت را مسلم دید در دادگاه مدنی خاص اقامهی دعوا نماید و پس از صدور حکم عدم رشد برای نصب قیم به دادگاه رجوع نماید.
ماده ۱۲۲۴
ویرایشحفظ و نظارت در اموال صغار و مجانین و اشخاص غیررشید مادام که برای آنها قیم معین نشده به عهدهی مدعیالعموم خواهد بود. طرز حفظ و نظارت مدعیالعموم به موجب نظامنامهی وزارت عدلیه معین خواهد شد.
ماده ۱۲۲۵
ویرایشهمین که حکم جنون یا عدم رشد یک نفر صادر و به توسط محکمهی شرع برای او قیم معین گردید مدعیالعموم میتواند حجر آن را اعلان نماید. انتشار حجر هر کسی که نظر به وضعیت دارایی او ممکن است طرف معاملات بالنبسه عمده واقع گردد الزامی است.
ماده ۱۲۲۶
ویرایشاسامی اشخاصی که بعد از کبر و رشد به علت جنون یا سفه محجور میگردند باید در دفتر مخصوص ثبت شود. مراجعه به دفتر مزبور برای عموم آزاد است.
ماده ۱۲۲۷
ویرایشفقط کسی را محاکم و ادارات و دفاتر اسناد رسمی به قیمومت خواهند شناخت که نصب او مطابق قانون توسط دادگاه به عمل آمده باشد.
ماده ۱۲۲۸
ویرایشدر خارج ایران کنسول ایران و یا جانشین وی میتواندنسبت به ایرانیانی که باید مطابق ماده ۱۲۱۸ برای آنها قیم نصب شود و در حوزهی مأموریت او ساکن یا مقیماند موقتاً نصب قیم کند و باید تا ۱۰ روز پس از نصب قیم مدارک عمل خود را به وسیلهی وزارت امور خارجه به وزارت دادگستری بفرستد. نصب قیم مزبور وقتی قطعی میگردد که دادگاه مدنی خاص تهران تصمیم کنسول یا جانشین او را تنفیذ کند.
ماده ۱۲۲۹
ویرایشوظایف و اختیاراتی که به موجب قوانین و نظامات مربوطه در مورد دخالت مدعیان عمومی در امور صغار و مجانین و اشخاص غیررشید مقرر است در خارج ایران به عهدهی مأمورین قنسولی خواهد بود.
ماده ۱۲۳۰
ویرایشاگر در عهود و قراردادهای منعقده بین دولت ایران و دولتی که مأمور قنسولی مأموریت خود را در مملکت آن دولت اجرا میکند ترتیبی برخلاف مقررات دو مادهی فوق اتخاذ شده باشد مأمورین مذکور مفاد آن دو ماده را تا حدی که با مقررات عهدنامه یا قرارداد مخالف نباشد اجرا خواهند کرد.
ماده ۱۲۳۱
ویرایشاشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت معین شوند:
۱- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند؛
۲- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحههای ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند:
- سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر.
۳- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است؛
۴- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند؛
۵- کسی که خود یا اقربای طبقهی اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
ماده ۱۲۳۲
ویرایشبا داشتن صلاحیت برای قیمومت، اقربای محجور مقدم بر سایرین خواهند بود.
ماده ۱۲۳۳
ویرایشزن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود، سمت قیمومت را قبول کند.
ماده ۱۲۳۴
ویرایشدر صورتی که محکمه بیش از یک نفر را برای قیمومت تعیین کند میتواند وظایف آنها را تفکیک نماید.
فصل سوم - در اختیارات و وظایف و مسئولیت قیم و حدود آن نظارت مدعیالعموم در امور صغار و مجانین و اشخاص غیررشید
ویرایشماده ۱۲۳۵
ویرایشمواظبت شخص مولیعلیه و نمایندگی قانونی او در کلیهی امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است.
ماده ۱۲۳۶
ویرایشقیم مکلف است قبل از مداخله در امور مالی مولیعلیه صورت جامعی از کلیهی دارایی او تهیه کرده و یک نسخه از آن را به امضای خود برای دادستانی که مولیعلیه در حوزهی آن سکونت دارد بفرستد و دادستان یا نمایندهی او باید نسبت به میزان دارایی مولیعلیه تحقیقات لازمه به عمل آورد.
ماده ۱۲۳۷
ویرایشمدعیالعموم یا نمایندهی او باید بعد از ملاحظهی صورت دارایی مولیعلیه مبلغی را که ممکن است مخارج سالیانه مولیعلیه بالغ بر آن گردد و مبلغی را که برای اداره کردن دارایی مزبور ممکن است لازم شود معین نماید. قیم نمیتواند بیش از مبالغ مزبور خرج کند مگر با تصویب مدعیالعموم.
ماده ۱۲۳۸
ویرایشقیمی که تقصیر در حفظ مال مولیعلیه بنماید مسئول ضرر و خساراتی است که از نقصان یا تلف آن مال حاصل شده اگر چه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد.
ماده ۱۲۳۹
ویرایشهر گاه معلوم شود که قیم عامداً مالی را که متعلق به مولیعلیه بوده جزو صورت دارایی او قید نکرده و یا باعث شده است که آن مال در صورت مزبور قید نشود مسئول هر ضرر و خساراتی خواهد بود که از این حیث ممکن است به مولیعلیه وارد شود. به علاوه در صورتی که عمل مزبور از روی سوءنیت بوده قیم معزول خواهد شد.
ماده ۱۲۴۰
ویرایشقیم نمیتواند به سمت قیمومت از طرف مولیعلیه با خود معامله کند اعم از این که مال مولیعلیه را به خود منتقل کند یا مال خود را به او انتقال دهد.
ماده ۱۲۴۱
ویرایشقیم نمیتواند اموال غیرمنقول مولیعلیه را بفروشد و یا رهن گذارد یا معاملهای کند که در نتیجهی آن، خود، مدیون مولیعلیه شود مگر با لحاظ غبطهی مولیعلیه و تصویب مدعیالعموم. درصورت اخیر شرط حتمی تصویب مدعیالعموم ملائت قیم میباشد و نیز نمیتواند برای مولیعلیه بدون ضرورت و احتیاج قرض کند مگر با تصویب مدعیالعموم.
ماده ۱۲۴۲
ویرایشقیم نمیتواند دعوی مربوط به مولیعلیه را به صلح خاتمه دهد مگر با تصویب مدعیالعموم.
ماده ۱۲۴۳
ویرایشدر صورت وجود موجبات موجه، دادستان میتواند از دادگاه مدنی خاص تقاضا کند که از قیم تضمیناتی راجع به ادارهی اموال مولیعلیه بخواهد. تعیین نوع تضمین به نظر دادگاه است. هر گاه قیم برای تعیین نوع تضمین حاضر نشد، از قیمومت عزل میشود.
ماده ۱۲۴۴
ویرایشقیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را به مدعیالعموم یا نمایندهی او بدهد و هر گاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبهی مدعیالعموم حساب ندهد به تقاضای مدعیالعموم معزول میشود.
ماده ۱۲۴۵
ویرایشقیم باید حساب زمان تصدی خود را پس از کبر و رشد یا رفع حجر به مولیعلیه سابق خود بدهد. هر گاه قیمومت او قبل از رفع حجر خاتمه یابد حساب زمان تصدی باید به قیم بعدی داده شود.
ماده ۱۲۴۶
ویرایشقیم میتواند برای انجام امر قیمومت، مطالبهی اجرت کند. میزان اجرت مزبور با رعایت کار قیم و مقدار اشتغالی که از امر قیمومت برای او حاصل میشود و محلی که قیم در آن جا اقامت دارد و میزان عایدی مولیعلیه تعیین میگردد.
ماده ۱۲۴۷
ویرایشمدعیالعموم میتواند اعمال نظارت در امور مولیعلیه را کلاً یا بعضاً به اشخاص موثق یا هیأت یا مؤسسه واگذار نماید. شخص یا هیأت یا مؤسسه که برای اعمال نظارت تعیین شده در صورت تقصیر یا خیانت، مسئول ضرر و خسارت وارده به مولیعلیه خواهند بود.
فصل چهارم - در موارد عزل قیم
ویرایشماده ۱۲۴۸
ویرایشدر موارد ذیل قیم معزول میشود:
۱- اگر معلوم شود که قیم فاقد صفت امانت بوده و یا این صفت از او سلب شود؛
۲- اگر قیم مرتکب جنایت و یا مرتکب یکی از جنحههای ذیل شده و به موجب حکم قطعی محکوم گردد:
- سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس، منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر یا تقلب
۳- اگر قیم به علتی غیر از علل فوق محکوم به حبس شود و بدین جهت نتواند امور مالی مولیعلیه را اداره کند؛
۴- اگر قیم ورشکسته اعلان شود؛
۵- اگر عدم لیاقت یا توانایی قیم در ادارهی اموال مولیعلیه معلوم شود؛
۶- در مورد مواد ۱۲۳۹، ۱۲۴۳، ۱۲۴۴ با تقاضای مدعیالعموم.
ماده ۱۲۴۹
ویرایشاگر قیم مجنون یا فاقد رشد گردد منعزل میشود.
ماده ۱۲۵۰
ویرایشهر گاه قیم در امور مربوطه به اموال مولیعلیه یا جنحه یا جنایت نسبت به شخص او مورد تعقیب مدعیالعموم واقع شود محکمه به تقاضای مدعیالعموم موقتاً قیم دیگری برای ادارهی اموال مولیعلیه معین خواهد کرد.
ماده ۱۲۵۱
ویرایشهر گاه زن بیشوهری ولو مادر مولیعلیه که به سمت قیمومت معین شده است اختیار شوهر کند باید مراتب را در ظرف یک ماه از تاریخ انعقاد نکاح به دادستان حوزهی اقامت خود یا نمایندهی او اطلاع دهد. در این صورت دادستان یا نمایندهی او میتواند با رعایت وضعیت جدید آن زن، تقاضای تعیین قیم جدید و یا ضم ناظر کند.
ماده ۱۲۵۲
ویرایشدر مورد ماده قبل اگر قیم ازدواج خود را در مدت مقرر به مدعیالعموم یا نماینده او اطلاع ندهد مدعیالعموم میتواند تقاضای عزل او را بکند.
فصل پنجم - در خروج از تحت قیمومت
ویرایشماده ۱۲۵۳
ویرایشپس از زوال سببی که موجب تعیین قیم شده، قیمومت مرتفع میشود.
ماده ۱۲۵۴
ویرایشخروج از قیمومت را ممکن است خود مولیعلیه یا هر شخص ذینفع دیگری تقاضا نماید. تقاضانامه ممکن است مستقیماً یا توسط دادستان حوزهای که مولیعلیه در آن جا سکونت دارد یا نمایندهی او به دادگاه مدنی خاص همان حوزه داده شود.
ماده ۱۲۵۵
ویرایشدر مورد ماده قبل مدعیالعموم یا نمایندهی او مکلف است قبلاً نسبت به رفع علت، تحقیقات لازمه به عمل آورده مطابق نتیجهی حاصله از تحقیقات، در محکمه اظهار عقیده نماید. در مورد کسانی که حجر آنها مطابق ماده ۱۲۲۵ اعلان میشود رفع حجر نیز باید اعلان گردد.
ماده ۱۲۵۶
ویرایشرفع حجر هر محجور باید در دفتر مذکور در ماده ۱۲۲۶ و در مقابل اسم آن محجور قید شود.