لاهوتی (قطعهها و منظومهها)/ای حریفان!
صف کشید ای عشقبازان،
دف زنید ای دف نوازان،
ره دهید ای قدفرازان.
دلبر ما گشته رقصان، | کف بکوبید، ای حریفان! |
هان! به راهش گل ببارید،
زیر پایش سر گذارید،
پیش قدش جان سپارید.
دلبر ما گشته رقصان، | کف بکوبید، ای حریفان! |
همچو جادو، دم دمد او؛
به ز طاوس می چمد او؛
مثل آهو می رمد او.
دلبر ما گشته رقصان، | کف بکوبید، ای حریفان! |
گه زند، گه می نوازد،
هم کشد، هم زنده سازد،
آدمی چون دل نبازد؟
دلبر ما گشته رقصان، | کف بکوبید، ای حریفان! |
مسکو، نوامبر ۱۹۴۰