لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/به مدافعان لنینگراد

  ای فرخ آشیان هما، ای لنینگراد، خواهند بر فراز تو زاغان گذر کنند.  
  فرزندهای باشرفت کی دهند راه دزدان به خاندان لنینی ظفر کنند.  
  چشمان شعله بار سووروف، پر از امید، رو سوی دختر و پسرانت نظر کنند.  
  گوید خجسته روح لنین: دوستان من شهر مرا یقین که رها از خطر کنند.  
  آنانکه بحر را بر و، بر را کنند بحر، خود را توان مدافعه در بحر و بر کنند.  
  هر برگ باغ و ریگ ره و خار دشت را بمبی به راه دشمن بیدادگر کنند.  
  دریانوردهای تو، با توپ شعله بار بالتیک را نهفته به زیر شرر کنند.  
  از کشتهٔ وجود، ملخ های خصم را فاتح پرستوان تو، یکسر به در کنند.  
  یاران دور دست تو هم، رخصت ار دهی، چون برق، در شمال ز مشرق سفر کنند.  
  شیران ترکمن همه از بیشه های خود جستن به پاره کردن گرگ بشر کنند.  
  تاجیک ها، چو کاوه به ضحاک ماردوش، تازش به دشمنِ ز شرف بی خبر کنند.  
  از قهرمانی پدران، ازبکان به یاد آورده و هنر ز پدر بیشتر کنند.  
  قیرغیزها به حفظ تو، مردانه سینه را در پیش تیر دشمن ملعون سپر کنند.  
  لرزش فتد به پشت عدو چون به یاریت جمبول[پانویس ۱] پیر و قوم دلیرش حشر کنند.  
  مانند یک تن این همه مردم به راه تو جان را به کف نهاده، به میدان هنر کنند.  
  نام و نشان هیتلر، از آن ها رود به باد، خوشبخت و پایدار بماند لنینگراد.  

تاشکند، اوت ۱۹۴۱

یادداشت‌ها

ویرایش
  1. جمبول جه بایف Jambyl Jabayev = بزرگترین شاعر خلقی قازاقستان شوروی.