لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/در حمام نارزان

  دل باز، تنم در تب و تاب افکنده، تب باز مرا از خور و خواب افکنده.  
  تا آتش تب را کشد، از چشمهٔ چشم سیل آمده و مرا به آب افکنده.