محتشم کاشانی (غزلیات)/آفت من یک نگه زان نرگس مستانه ساز
آفت من یک نگه زان نرگس مستانه ساز | مستعد مستیم کارم به یک پیمانه ساز | |||||
چون ز من بندند راه آشناییهای تو | هرچه میخواهی ز من غیر از نگه بیگانه ساز | |||||
شور طفلان را اگر خوش داری آن رخ را دمی | کار فرمای جنون عاشق دیوانه ساز | |||||
تا به خاک راهت افتد صورت از دیوار و در | آن خرامش را زمانی صرف صورت خانه ساز | |||||
تا روم آسان به خواب مرگ در بالین من | چشم افسون ساز را گوینده افسانه ساز | |||||
در وداع آخرین عیش کرد ای جغد غم | آشیان یک بار بر دیوار این ویرانه ساز | |||||
محتشم خواهی اگر یکتایی اندر حکم خویش | خاتم دل را نگین زان گوهر یک دانه ساز |