محتشم کاشانی (غزلیات)/ای سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس
ای سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس | خون من غریب مریز از خدا بترس | |||||
هر دم به سینه راه مده کینهی مرا | وز آه سینه سوز من مبتلا بترس | |||||
بر بیدلان ز سخت دلیها مکش عنان | از سنگ خود نهای تو ز تیر دعا بترس | |||||
بیترس و باک من به خطا ترک کس مکن | زان ناوک خطا که ندارد خطا بترس | |||||
دی با رقیب یافت مرا آشنا و گفت | ای محتشم ازین سگ نا آشنا بترس |