محتشم کاشانی (غزلیات)/ای شربت جفای تو هم تلخ و هم لذیذ
ای شربت جفای تو هم تلخ و هم لذیذ | خصمانه حرفهای تو هم تلخ و هم لذیذ | |||||
رد جام عشوه ریخته میها به زهر چشم | چشم غضب نمای تو هم تلخ و هم لذیذ | |||||
صلح و حیات و مرگ بهم دادهای که هست | وقت غضب ادای تو هم تلخ و هم لذیذ | |||||
دی زهر و انگبین بهم آمیختی که بود | دشنام جان فزای تو هم تلخ و هم لذیذ | |||||
ای دل ز خشم و صلح به آن لب سپرده یار | صد شربت از برای تو هم تلخ و هم لذیذ | |||||
امشب دهنده می و نقلی که صد اداست | با لعل دلگشای تو هم تلخ و هم لذیذ | |||||
در عشق کس نداد شرابی به محتشم | از ماسوا سوای تو هم تلخ و هم لذیذ |