محتشم کاشانی (غزلیات)/ای پارسای کعبه رو عزم سر آن کو مکن
ای پارسای کعبه رو عزم سر آن کو مکن | راه ریا گم میکنی در قبلهی ما رو مکن | |||||
رسم به تانست ای پری دین کاهی و ایمان بری | اما تو قدسی جوهری با این صفتها خو مکن | |||||
یارب چو من هر بیخبر کز فرقتت دارد خطر | بیخ حیات او بکن هجران نصیب او مکن | |||||
من صیدیام کز سرکشی حکمت شکارت میکند | پرتکیه بر تسخیر من در قوت بازو مکن | |||||
تنها ز کویت میروم دل گر نیاید کو میا | جان هم به منت گر کند همراهی من گو مکن | |||||
خار مزار محتشم گل میدهد از خون برون | بگذر بران گلشن ولی گلهای او را بو مکن |