محتشم کاشانی (غزلیات)/صبح مرا به ظن غلط شام کردهی
صبح مرا به ظن غلط شام کردهی | بیتاب مرا گنهی نام کردهی | |||||
تا ذوق حرف تلخ تو حسرت کشم کند | ایذای من به نامه و پیغام کردهی | |||||
از غایت مضایقه در گفت و گو مرا | راضی به یک شنیدن دشنام کردهی | |||||
در غین مهر این که مرا کشتهای نهان | تقلید مهربانی ایام کردهی | |||||
ترسم دمار از من بیته برآورد | مرد آزمایی که تو در جام کردهی | |||||
چشم تلافی ز تو دارم که پیش خلق | روی مرا به شبهه شبه فام کردهی | |||||
از قتل محتشم همه احرام بستهاند | در دفع وی ز بس که تو ابرام کردهی |