محتشم کاشانی (غزلیات)/مرا خیال تو شبها به خواب نگذارد
مرا خیال تو شبها به خواب نگذارد | چو تن به خواب دهم اضطراب نگذارد | |||||
خیال آرزوئی میپزم که میترسم | اگر تو هم بگذاری حجاب نگذارد | |||||
به طرف جوی اگر بگذری به این حرکات | خرامش تو تحرک در آب نگذارد | |||||
تو گرم قتل اجل نارسیدهای که شوی | فلک به سایهاش از آفتاب نگذارد | |||||
به من کسی شده خصم ای اجل که در کارم | عنان به دست تو سنگین رکاب نگذارد | |||||
ز ناز بسته لب اما به غمزه فرموده | که یک سوال مرا بیجواب نگذارد | |||||
هزار جرعه دهد عشوهاش به بوالهوسان | چو دور محتشم آید عتاب نگذارد |