| | | | | | |
|
چون شدم صیدت به گیسوی خودت دربند کن |
|
تا ابد با خود به این قیدم قوی پیوند کن |
|
|
ای گل رعنا برای عندلیب بینصیب |
|
نیست گر بوئی به رنگی از خودت خورسند کن |
|
|
تلخی شیرین لبان ناموس را خوش مایهایست |
|
تا توانی زهر باش ای شوخ و کار قند کن |
|
|
ای مسیحا دم که صد بیمار در پی میروی |
|
یک نفس بنشین دوای دردمندی چند کن |
|
|
کعبهی مقصودی الحق سر زگمراهان مپیچ |
|
قبلهی حاجاتی آخر رو به حاجتمند کن |
|
|
میرود ای مادر ایام کار ما ز دست |
|
یک سفارش از برای ما به این فرزند کن |
|
|
اعتمادت نیست گر بر عهدهای محتشم |
|
خیز و هر یک عهد او محکم به صد پیوند کن |
|