محتشم کاشانی (قطعات)/دو بیننده نخل کثیرالثمر
دو بیننده نخل کثیرالثمر | که بودند در آن به نشو و نما | |||||
دو تابندهی بدر سعادت اثر | که میبرد از ایشان جهانی ضیا | |||||
یکی صاحب خلق و خوی حسن | مسمی به آن اسم به هجت فزا | |||||
یکی زبده مردم نیکنام | برو نام حیدر علیه الثنا | |||||
به یکبار از تند باد اجل | فتادند از پا به حکم قضا | |||||
وزین غم به خاک مذلت نشست | برادر که بد اشرف اقربا | |||||
سرو سرور تاجران تاجری | فصیح سخندان صاحب ذکا | |||||
چو تاریخشان خواستم عقل گفت | آلهی بود تاجری را بقا | |||||
به رسم الخط او را چه کردم حساب | سخن شاهدی بود کوته قبا | |||||
ولی در تلفظ لباس حروف | خرد یافت بر قدمدت رسا |