محتشم کاشانی (قطعات)/گل حدیقه دل خواجگی که بود قدش

محتشم کاشانی (قطعات) از محتشم کاشانی
(گل حدیقه دل خواجگی که بود قدش)
  گل حدیقه دل خواجگی که بود قدش نهال تازه رس بی مثال گلشن جان  
  ز پا فتاد و خرد گفت بهر تاریخش هزار حیف ازان نونهال گلشن جان  
  عشقی آن نخل خرد پرور بستان سخن که به سیل اجل از دهر برآمد بی‌خش  
  می‌شنیدم ز چپ و راست که عشقی متفکر چو شدم بود همان تاریخش