مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۶۱
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۳۴
روزنامه یومیه - مدیر: سیدمحمد هاشمی
۵شنبه ۶ مهر ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۶۱
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه ۶۱
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سیام شهریور ماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
- ۱- تصویب دو صورتمجلس
- ۲- نطق قبل از دستور - آقایان: صدرزاده - صدری - دکتر مصدق
- ۳- ختم جلسه
مجلس ساعت ده و دوازده دقیقه صبح بر پاست آقای دکتر معظمی (نایب رئیس) تشکیل گردید.
- تصویب دو صورت مجلس
ویرایش۱ ـ تصویب دو صورت مجلس
نایب رئیس ـ نسبت بصورت جلسه اعتراضی نیست؟
اردلان ـ بنده عرضی داشتم.
نایب رئیس ـ بفرمائید.
اردلان ـ اگر اجازه بفرمائید استدعا میکنم مجلس را روشن بفرمائید به اینکه ما هشتاد نفر در جلسه گذشته حاضر بودیم چرا جلسه تشکیل نشد؟
نایب رئیس ـ در جواب آقای اردلان خواستم عرض کنم به موجب ماده ۲۰۲ در غیبت رئیس وظایف به عهده نواب رئیس است متأسفانه ما اطلاع نداشتیم که جناب آقای رئیس کسالت دارند این بود که تصادف اینطور شد که جلسه تشکیل نشد البته در آتیه مراقبت خواهد شد (صحیح است) آقای فقیهزاده.
فقیهزاده ـ بنده طبق ماده ۳۶ و ۱۶۸ و ۱۶۹ یک تذکری دارم.
نایب رئیس ـ بعد از تصویب صورت جلسه بفرمائید. آقای شوشتری.
شوشتری ـ در صورت جلسه روز پنجشنبه عبارتی نوشته شدهاست، گر چه مبهم است و توجه نکردهاند، در خارج شنیدم که بعضی آقایان به من گفتند جناب آقای جمال امامی آقازاده مرحوم حاج امام جمعه که پدر ایشان از ارکان روحانیت و مشروطیت بودهاند بنده در بیان خودم اسائه ادبی به ایشان کردهام اولاً بنده بی ادب نیستم (صحیح است) و شایسته مقام نمایندگی نیست که نسبت به یک نماینده محترم دیگر با اسائه ادب صحبت کند به علاوه من استدعا کردم که خواهش میکنم مشاجره نشود، استدعا میکنم از مشاجرات صرفنظر بشود. حالا چه شده که این تعبیر سوء را در خارج کردهاند و میخواهند بین ما القاء نفاق کنند. استدعا میکنم این را اصلاح بفرمائید.
نایب رئیس ـ کدام کلمهاست؟
شوشتری ـ نوشته بس کن، ول کن، بنشین.
نایب رئیس ـ بسیار خوب اصلاح میشود آقای دکتر مصدق نسبت به صورت جلسه اعتراضی دارید؟ (دکتر مصدق ـ بلی) بفرمائید.
دکتر مصدق ـ در دو جلسه قبل که بنده یک عرایضی در مجلس کردم یک شرحی در اینجا نوشته شده که با آنچه بنده عرض کردم مطابقت نمیکند. اینجا نوشتهاست که او میخواهد بغض مردم را به یک نفر بسیار متمول بی انصافی توجه بدهد که این شخص یا بدست آن مردمی که نسبت به او بغض کردهاند کشته میشود یا با همین کارهائی که ایشان در رکن دوم کردهاند.» این ایشان یک ضمیری است که مربوط به آقای سپهبد رزمآرا میشود و بنده همچو عرضی نکردم بنده عرض کردم که رکن دوم کردهاست و این را خواهش میکنم که اصلاح بشود.
نایب رئیس ـ اصلاح میشود. آقای معدل.
معدل ـ بنده یک سئوالی از دولت کردهام که این سؤال در صورت مجلس منعکس نشدهاست. از مقام ریاست سئوال کردم که چرا در صورت مجلس منعکس نشده گفته خوانده نشده درحالی که سئوالی که داده میشود باید در صورت مجلس منعکس شود تمنی دارم امر بفرمایند این سئوال را هم در صورت مجلس منعکس کنند و هم به دولت تأکید کنند که برای جواب حاضر شود.
نایب رئیس ـ سئوالاتی که در جلسه علنی مجلس داده میشود در صورت مجلس هم ذکر میشود ولی در خارج که داده شود و سؤالهائی که مستقیماً از دولت بشود بعداً در روزنامه رسمی چاپ میشود (معدل ـ در جلسه علنی تقدیم کردم) آقای امامی اهری. امامی اهری ـ بنده نمیخواهم زیاد وقت مجلس را بگیرم و یا عرایضی بکنم فقط تقاضایم این است که واقعاً ما وضع مملکت را در نظر بگیریم و جلسات را مرتب دایر بکنیم و به دردهای مملکت برسیم ضمناً از موقعیت استفاده میکنم و انحرافاتی که در آنجلسه از اظهارات بنده شده به عرض میرسانم در صفحه دوم به جای موضوعات، توضیحات نوشته شده و یکی در سطر چهارم گفتهام در جراید دیدم و اینجا نوشتهاند در دیدم، باز در همان صفحه سوم در ستون اول در این دوره را در این مورد نوشته و باز در یک کلمه بعد اینطور نوشته در صورتیکه بنده گفتم این دوره در سطر چهلم هم تقدیمی نوشته شدهاست ولی بنده منظورم تقلیل کارمندان بودهاست. در ستون دوم سطر ششم هم گفتهام از لحاظ مصونیتی که وکلاء دارند و اینجا نوشتهاست وزراء دارند. این قسمتها را تقاضا داشتم که مقرر بفرمائید اصلاح شود.
نایب رئیس ـ اصلاح میشود. آقای مکی.
مکی ـ در صورت جلسه چند جا اغلاطی در عرایض بنده هست که اینها را تصحیح میکنم و خواستم توجه اداره تند نویسی را جلب کنم که بعضی از جملات اصلاً مفهوم خودش را از دست داده و این را باید بگیرند ببینند من چه گفتهام.
نایب رئیس ـ اصلاح میشود.
نورالدین امامی ـ زیاد است بفرمائید بدهید خودشان اصلاح میکنند.
نایب رئیس ـ صورت غائبین قرائت میشود. (بشرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه ـ آقایان: بهادری. افشار. کوراغلی. دکتر راجی.
غائبین بی اجازه ـ آقایان: خاکباز ـ محمودی. صفوی. دولت آبادی. برومند ـ محمد علی مسعودی. خسروقشقائی. سالار سنندجی. امینی. ناظرزاده. تولیت. حسن اکبر. اقبال. شهاب خسروانی. دکتر مجتهدی. قرشی ـ ثقةالاسلامی. عماد تربتی. محسن طاهری. سالار بهزادی. حاذقی. غضنفری. نبوی. پیراسته. امیر افشاری ـ محمد ذوالفقاری ـ کهبد. سلطانی. دکتر شایگان. جواد مسعودی. خزیمه علم.
دیر آمده با اجازه ـ آقای ابتهاج یک ساعت.
نایب رئیس ـ آقای دکتربقائی.
دکتر بقائی ـ راجع به آقای دکتر شایگان که ایشان را جزء غائبین بی اجازه نوشتهاند ایشان مریض هستند و تحت عمل قرار گرفتهاند در اروپا و برأی ایشان تقاضای تمدید مرخصی شدهاست این را بنده خواهش میکنم دستور بفرمائید اصلاح شود.
نایب رئیس ـ تقاضای ایشان به کمیسیون محاسبات رفتهاست تا تصویب شود و ما ناچاریم تا وقتی که تصویب نشدهاست ایشان را بی اجازه بنویسیم چند نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند (جمعی از نمایندگان ـ دستور، دستور) (صدرزاده ـ نه آقا ما عرایضی داریم) حالا ماده ۲۰۴ آئین نامه قرائت میشود (بشرح زیر خوانده شد) ماده ۲۰۴ ـ مخبرین جراید و تماشاچیان با داشتن بلیط همان جلسه که با مهر اداره کار پردازی و امضاء یکی از کارپردازان صادر شده باشد و نیز مأمورین انتظامی به دستور رئیس مجلس در محلهای مخصوص حق حضور خواهند داشت و در تمام مدت جلسه ساکت باشند و از هر گونه تظاهر خودداری کنند وگرنه به امر رئیس از مجلس خارج میشوند.
نایب رئیس ـ آقایان باید کاملاً مراقبت کنند و مأمورین انتظامی هم باید مراقب باشند که اگر کسی این موضوع را رعایت نکرد فوراً اخراج شود. چند نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند. آقای صدری.
صدری ـ پنج دقیقه از وقت بنده را آقای صدرزاده خواستهاند و بنده هم فقط پنج دقیقه از وقت خودم را به ایشان میدهم.
- نطق قبل از دستور آقایان: صدرزاده – صدری – دکتر مصدق
ویرایش۲ - نطق قبل از دستور آقایان: صدرزاده. صدری ـ دکتر مصدق.
نایب رئیس ـ آقای صدرزاده.
صدرزاده ـ بنده از آقای صدری تشکر میکنم که قسمتی از وقت خودشان را به بنده عنایت کردند و دو مطلب یعنی دو تذکر بنده دارم که به طور اختصار یاد داشت کردهام و از آقایان تقاضا میکنم توجه بفرمایند. در جلسه گذشته ضمن استیضاحی که آقای اسلامی از آقای دکتر نصر نمودند نامی هم از آقای نمازی بردند. مردم فارس به آقای حاج محمد نمازی از لحاظ خدمات گرانبهائی که به فرهنگ و بهداشت خود نموده علاقه خاصی دارند و به یاد دارم که در دوره قبل و همین دوره هر وقت به مناسبت لوله کشی آب شیراز و یا بیمارستان پانصد تختخوابی نامی از ایشان برده شده مورد عنایت نمایندگان مجلس نیز قرار گرفته و ایشان را بمناسبت این نیکو کاری و علاقهای که به کشور خود ابراز داشتهاند تمجید و تحسین نمودهاند (صحیح است) گذشته از اینکه آقای دکتر نصر در میان طبقه روشنفکر و تحصیلکرده کشور به درستی و پاکدامنی مشهورند (صحیح است) و آقای مکی نماینده محترم هم با همه مخالفتی که با دولت کنونی دارند از اظهار این حقیقت که دکتر نصر مبرای از اینگونه رذایل است خود داری نکرده و با کمال جوانمردی به دفاع از یک حقیقتی برخاستهاند که در جای خود در خور بسی تمجید و تحسین است (مکی ـ تشکر میکنم) (صحیح است) شخص آقای حاج محمد نمازی یعنی کسیکه بیش از ده ملیون تومان از دارائی خود را به رایگان در راه سلامت هموطنان خود بذل میکنند از این عناوین منزه و اینک عین تلگرافی را که در این باره از ایشان رسیده قرائت میکنم تلگراف بعنوان بندهاست، مجلس شورایملی، تهران اظهارات جناب آقای اسلامی مبنی بر اینکه اینجانب ۱۶۰۰ دلار ماهانه به خانواده جناب آقای دکتر نصر وزیر دارائی میپردازم به کلی عاری از حقیقت میباشد. اینجانب در مدت عمر (دکتر مصدق ـ این اظهارات شایسته اینکه در مجلس گفته شود نیست) این جانب در مدت عمر مستقیماً یا غیر مستقیم به هیچ عنوان به جناب آقای دکتر نصر یا خانواده وجهی نپرداختهام و پنج سال است جزء در امور کشتیرانی اساساً در معاملات بازرگانی وارد نیستم دفاترم نیز حاضر و گواه است، از مقامات دولتی هم هیچ وقت تقاضای شخصی ولو مشروع هم بوده نداشتهام و ندارم خواهشمندم این تکذیب را هر سور مقتضی است انتشار فرمائید خیلی ممنون میشوم. البته بنده بهترین وسیله برأی انتشار این دیدم که در محضر مجلس شورای ملی ایران قرائت بشود من قطع دارم هر کونه اطلاعی به آقای اسلامی دادهاند مفرضانه بوده و از ایشان تقاضا دارم که در این قسمت تجدید نظر فرموده و راضی نشوند که به حیثیت و شرافت مردی نیکوکار و پاکدامن که مورد احترام عموم و به ویژه ما فارسیان است تجاوز شود عرض دیگر من راجع به کارخانجات فارس است ما در فارس سه کارخانه داریم یکی در بوشهر بنام اعتمادیه و دو تای دیگر در شیراز به نام نساجی و ریسندگی برق از این سه کارخانه دو هزار نفر کارگر و کارمند اعاشه میکردند که پس از تعطیل آنها این عده بیکار شدهاند من همان وقت از دولت سؤالی کردم و امیدوار بودم که دولت آنها را براه میاندازد متأسفانه اکنون سه ماه است که میگذرد و هنوز کارخانهها بکار نیفتاده و هر دستگاهی به دستگاه دیگر محول میکند و نتیجه این شده که کارگران به جان آمده و در مجلس متحصن شدهاند آقایان مطمئن باشید که این همشهریان عزیز من به مناسبت مناعت طبعی که دارند اگر در نهایت سختی و مضیقه نبودند هرگز دست توسل دراز نمیکردند اینها حداقل معیشت را میخواهند ولی متأسفانه بدستشان نمیرسد من از جناب آقای نخست وزیر تمنی میکنم جلسهای از مسئولین و متصدیان وزارتخانههای مربوطه تشکیل دهند بلکه هر یک قسمتی را که میبایست اقدام کند بدون اینکه به دیگری حواله دهد انجام داده تا در نتیجه کارخانه افتتاح و معیشت عادی کارگران تأمین گردد (احسنت)
نایب رئیس ـ پیشنهادی آقای امامی کردهاند که وارد دستور شویم قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم بعد از بیانات آقای صدرزاده دستور شروع شود.
دکتر مصدق ـ آقا نمیشود با ورود در دستور مخالفم کی این پیشنهاد را کردهاست.
امامی ـ بنده.
مکی ـ با ورود در دستور مخالفم.
نایب رئیس ـ آقای امامی بفرمائید.
صدری ـ صحبت بنده تمام نشدهاست.
نورالدین امامی ـ عرض کنم جناب آقای دکتر مصدق توجه بفرمائید جلسه گذشته بواسطه آن پیش آمد.
دکتر مصدق ـ مطالب حیاتی هست که باید بنده بگویم و به این حرفهای شما هم ذرهای اهمیت نمیدهم.
نایب رئیس ـ آقای دکتر جنابعالی بعنوان مخالف اسم نوشتهاید.
صدری ـ نطق قبل از دستور شروع شده.
نورالدین امامی ـ بنده پیشنهاد کردم که وارد دستور شویم) (دکتر مصدق ـ در دستور هیچ چیزی نیست) (زنگ رئیس) آقا فرمایشات خودتان را بفرمائید منهم حاضر نیستم که نسبت به آقا اسائه ادبی بکنم.
نایب رئیس ـ آزادی نطق را آقای امامی برأی سرکار بنده موظف هستم فراهم نمایم آقای دکتر گوش کنید جنابعالی بعنوان مخالف اسم نوشتهاید (دکتر مصدق ـ مخالف یعنی چه بنده دو جلسهاست باید صحبت بکنم حرفهای حیاتی مملکت میماند شما میخواهید چی چی بگوئید) بنده موظفم به پیشنهاد آقای امامی رأی بگیرم.
نورالدین امامی ـ عرض کنم جلسه گذشته مجلس شورای ملی تشکیل نشد و این جلسه هم از ساعت مقرره خیلی دیرتر تشکیل شد یکساعت و نیم به ظهر داریم در صورتی که مطابق مقررات باید ساعت ۹ جلسه تشکیل شود این است که پیشنهاد کردم که مجلس شورای ملی وارد دستور شود و اگر وقت باقی ماند آقایانی که قبل از دستور قرار است مذاکراتی بفرمایند بعد از دستور بفرمایند و اگر امروز وقت نماند نوبه آقایان برای جسه روز یکشنبه محفوظ بماند (فرامرزی ـ آن صحیح نیست) این وظیفه اش با آقای رئیس است و تصور میکنم این پیشنهاد تولید نگرانی برأی جناب آقای دکتر مصدق نباید بکند در هر صورت مجلس یک دستوری دارد هر چه دستور است من هم نمیدانم دستور چیست باید وارد دستور شویم و خدمت برأی مملکت بکنیم هی بنشینیم اینجا حرف بزنیم و برویم با این طرز مملکت بطرف بحران خطرناکی خواهد رفت.
دکتر مصدق ـ سه نفر آمدیم برأی نطق قبل از دستور اسم نویسی کردیم بنده این جلسه با نهایت بی حالی با نهایت ضعف و ناتوانی آمدهام اینجا برأی اینکه قبل از دستور صحبت بکنم اسم نویسی کردهام یکنفر هم صحبت کردهاست و دلیلی که شما به آن یکنفر اجازه و به من که میخواهم یک قضایای حیاتی را بگویم یک قضایائی که اگر عرض کنم تصدیق میکنید برأی مملکت در درجه اول حیاتی است اجازه نمیدهید چیست؟ اینها فقط پرده پوشی یک کارهائی است که میخواهید در این مملکت بکنید و ما نمایندگان اقلیت که هیچ نظری نداریم هرگز زیر بار این حرفها نمیرویم ما نماینده اکثریت ملت ایران هستیم (کشاورز صدر ـ همه هستیم) (همهمه نمایندگان) (عده از نمایندگان ـ همه هستند این حرفها چیست) (فرامرزی ـ هر کس وکیل ملت است.)
نایب رئیس ـ رأی میگیریم.
نمایندگان اقلیت ـ نمیگذاریم رأی بگیرید این قابل رأی نیست. (زنگ رئیس)
مکی ـ قابل رأی نیست یکنفر صحبت کردهاست (دکتر مصدق ـ رأی ندارد)
نایب رئیس ـ (خطاب به مکی) به شما اخطار میکنم.
مکی ـ نمیتوانید بکنید یک نفر صحبت کرده.
نایب رئیس ـ برأی مرتبه دوم اخطار میکنم. مکی ـ اخطار بکندی با زور و قلدری که نمیشود اخطار کرد یک نفر نطق قبل از دستور را شروع کرده.
نریمان ـ بخودتان باید کرد (تیمور تاش ـ رأی با مجلس است) نطق قبل از دستور شروع شده نمیتوانید رأی بگیرید (مکی ـ رأی نمیشود)
نایب رئیس ـ آقای مکی برأی مرتبه سوم به شما اخطار میکنم (مکی ـ برأی مرتبه هزارم بکنید) رأی میگیریم پیشنهاد آقای امامی آقایانی که موافقند قیام فرمایند (دکتر ـ مصدق این رأی بر خلاف است) تصویب نشد (مکی ـ رأی لازم نیست) گفتم تصویب نشد دو اخطار به آقای نریمان و سه اخطار به آقای مکی (مکی ـ ۵۰ اخطار کنید) (نریمان ـ به جهنم که اخطار کردید.)
مکی ـ هی میگوید اخطار میکنم بیخود میکنی اخطار میکنی.
نایب رئیس ـ من شما را توبیخ میکنم طبق ماده نظامنامه برأی این که به رئیس مجلس توهین کردید (صحیح است) آقای صدری بفرمائید.
صدری ـ مراتبی را که میخواستم به عرض آقایان نمایندگان محترم رسانیده و از دولت تقاضا نمایم بدان توجه نمایند بدواً در اطراف خبری است که چند روز پیش در روزنامه کیهان منتشر شده بود بدین مضمون (وزارت کشور به کلیه مأمورینی که برأی رسیدگی و ترتیب تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی به شهرستانها اعزام داشته بود دستور دادهاست که انجمنها را هر چه زودتر تشکیل دهند و در ساری هم مقداری اخذ رأی به عمل آمدهاست. بنده قبلاً عرض مینمایم که هیچکس مخالف با دخالت دادن مردم در امور مربوطه بخودشان نیست چه مجلس شورایملی هم در چند روز قبل روی همین نقطه نظر رأی داد تا کمیسیونی انتخاب شود و با سیاسی مملکت وفق داده و قابل اجرا هم باشد تهیه و تقدیم مجلس نماید. حال بنده نمیدانم چه چیزی ایجاب نمودهاست که وزارت کشور دستور اجرای قانونی را دادهاست که به دلائلی که فرض نمایم به عقیده بنده غیر قابل اجرا میباشد (صحیح است)
- ۱ ـ اولاً اینکه قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی که در دوره اول پس از تصویب اجرا شد چون در اجرای آن به محظوراتی برخورد نمودند در دوره دوم مجلس دستور تعطیل انجمنها داده شد تا در قانون آن تحدید نظر شود. و از طرف دیگر در کابینه آقای صمصام السلطنه یکی از مواد برنامه دولت تجدید نظر و اصلاح قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که مجلس به این برنامه رأی داد و در نتیجه لزوم تجدید آن را تأیید کرد و همچنین در دوره ۱۵ در کابینه آقای قوام السلطنه تجدید نظر در قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی گویا جزء برنامه دولت بود که از طرف مجلس بدان رأی داده شدهاست بنده نمیدانم قانونی را که مجلس لزوم تجدید نظر آن را به علت عملی نبودن آن دو مرتبه تأیید کردهاست چطور قابل اجرا میباشد در حالی که بعضی از مواد آن قانون الان خود به خود ملغی است زیرا در آنجا مثلاً ذکر شد که تا وقتی تشکیلات عدلیه نیست این مقررات مجری است ثانیاً پاره از مواد آن مخالف قانون اساسی است مثلاً در قانون اساسی فقط حق نظارت به انجمنها میدهند در صورتی که در آن قانون اجازه محاکمه و مداخله هم دادهاست در قانون اساسی حق وضع مالیاتهای مملکتی و ایالتی و ولایتی و بلدی را به مجلس دادهاست در صورتی که در آن قانون انجمنها خودشان حق وضع عوارض و مالیات دارند در قانون اساسی برأی دادن تخفیفات اجازه مجلس و قانون لازم است در قانون انجمنها تخفیفات را مؤکول بنظر انجمن که مستقیماً با وزارت دارائی ارتباط دارد قرار میدهند از این قبیل تناقضات زیاد است. از همه مهمتر اینکه تا وقتی تشکیلات مملکتی و تحقیق ایالت و ولایت معلوم نشود بنده نمیدانم در کجا انجمنهای ایالتی و ولایتی تشکیل خواهد شد آیا در قصباتی که این سالهای اخیر نام شهرستان به آنها گذردهاند بنده تصور میکنم به صلاح نزدیکتر باشد که مجلس کمیسیون مربوطه را هر چه زودتر انتخاب نموده و دولت هم بیاید و با نظر نمایندگان منتخب قانونی که قابل اجرا باشد تدوین و تقدیم مجلس نماید و تا حصول نتیجه به مأمورین خود هم دستور دهد از هر نوع اقدامی در این خصوص خودداری و به همان مطالعه ایکه قبلاً مأموریت داشتهاند اکتفا نماید (صحیح است) مطلب دیگر مربوط به قانونی است که اخیراً طرف دولت تقدیم مجلس شورای ملی گردیده اینک جزو دستور است بنده نمیدانم که این کارمند بدبخت دولت چه گناهی کرده که هر روز به یک عنوان بایستی تحت شکنجه و اعمال نفوذ و زور قرار گیرد و در مقابل چند دیناری که از روی استیصال در مقابل خدمتی که مینماید میگیرد هر آن دستخوش یک ناملایمات و بی انصافیها باشد مدتی او را از طریق ندادن ترفیع و اضافه تحت شکنجه میگذارند پس از چند سال که او را از دریافت حق قانونی خود محروم نموده و تازه دستور میدهند رتبههای آنها را دچار تصفیه نمودهاند. در نتیجه وضعیتی پیش آمده که حقیقتأ تماشائی است این کارمند بدبخت که بدست پایش فشارهائی است میایند قانون تصفیه میگذرانند قانونی که بنظر بنده هیچ نوع احتیاجی برأی تصویبش نبوده چه دولت هر وقت خواستهاست کارمند یا کارمندانی را منتظر خدمت نماید مانعی در پیش نداشته که احتیاج بقانون خاص پیدا کند و در حالی که کلیه مأمورین دولت بواسطه این تزلزل ناراحت و ناراضی هستند ترتیبی پیش آوردند که آنها را متزلزل تر نماید که همه آقایان از عواقب وخیم آن بهتر از ینده مسبوق میباشند نتیجه اینکه صداهای مخالف و موافق تصمیمات هیئت تصفیه همه کارهای مملکت را فلج کرده و در صورتی که اکثر یا اغلب آقایان و خود دولت معترفند که این قانون صحیح نبوده و در آن ناروائی هائی شده حال برأی جبران آمدهاند قانون نارواتری را بمجلس دادهاند و میخواهند با یک عمل عدل و انصاف یک عمل خلاف رویه را بقول خود پرده پوشی نمایند. بنده اول یکی از مواد قانون تقدیمی را میخوانم
دوم ـ کارمندان زائد که به دو قسمت تقسیم میشوند قسمت اول کارمندانی که به وجود آنها فعلاً در نتیجه حذف یا محدود شدن تشکیلات لازم نیست و ممکن است در آتیه از آنها استفاده گردد.
قسمت دوم ـ کارمندانی که برأی دولت مفید نبوده و شایستگی خدمت دولت را ندارند مشمول قانون بازنشستگی هم نیستید نسبت به کارمندان قسمت اول تا وقتی که به آنها کاری رجوع نشدهاست حقوق ثابت آنها داده خواهد شد و بخدمت کارمندان قسمت دوم با تأدیه کسور بازنشستگی که پرداختهاند خاتمه داده میشود و باین طبقه از کارمندان در آینده شغل دولتی رجوع نخواهد شد بنده از خود سؤال مینمایم البته چون از نمایندگان محترم نمیتوان کرد که بین عمل هیئت تصفیه و قسمت دوم از این قانون چه تفاوتی ملحوظ است مگر هیئت تصفیه غیر از این عمل نموده مگر مفهوم بند ج هیئت تصفیه غیر از مفهوم قسمت دوم این قانون است شما میگوئید هر کارمندی را که تشخیص دادهاند مفید نیست و شایستگی ندارد کسور بازنشستگی آن پرداخته شود و از خدمت دولت معاف گردد و آنوقت در ماده دیگر میگوید این شخص میتواند بدیوان کشور شکایت نموده احقاق حق کند.
نایب رئیس ـ آقای صدری وقت جنابعالی تمام شد.
صدری ـ در موقع بحث در ماده بنده راجع باین قسمت صحبت خواهم کرد (احسنت)
نایب رئیس ـ آقای دکتر مصدق.
دکتر مصدق ـ اگر عرض بکنم که من دروغ خیلی کم گفتهام قبول کنید ولی امروز برأی مصالح مملکت یک دروغ گفتم زیرا اگر یک چیزی واجب شد مقدمات آن هم واجب میشود اگر لازم بود یک دروغی هم بگویم (فرامرزی ـ انشاالله این یکی اش راست است که از مصالح مملکت است) دیشب در جلسه جبهه ملی قرار شد که دو نفر از ما بیائیم و صبح اینجا اسم نویسی بکنیم یکی از آنها جناب آقای مکی بود دیگری خود من، من بر حسب قرار داد ساعت شش آمدم ولی آقای مکی که غالباً دیر تشریف میاورند بموقع تشریف نیاوردند (مثل امروز) دو نفر از آقایان جناب آقای شوشتری و جناب آقای صدرزاده آنجا بودند و میخواستند اسم بنویسند فرمودند کی آمده عرض کردم مکی هم آمده پائین است حالا میاید (خنده نمایندگان) ایشان هم از نظر حسن ظنی که به من داشتند قبول کردند فرمودند که خیلی خوب بسیار خوب تأمل میکنیم وقتی آقای مکی آمدند روی همین عرضی که بنده خدمت آقایان محترم کردم و کمال تشکر را دارم که به من حسن ظن کردهاند آمدند و اسم نویسی کردند حالا آقای مکی اسم نویسی کردهاند بنده اول اسم نویسی کردهام بعد آقای صدر آمدند گفتند فلانی شما میخواهید صحبتهایی بکنید طول میکشد بیائید حق خودتان را در اول به من بدهید گفتم با کمال میل حق خودم را دادم و بعد بنده اسم نویسی کردم و بعد از بنده هم آقای مکی است بنده امروز دو عرض دارم یکی اساساً مربوط به قضایای حیاتی مملکت راجع به شمال ایران است و دیگری مربوط به قضایای مجلس شورای ملی است عرایض من خیلی مفصل است اگر آقایان اجازه بدهید که قضایای شمال ایران جزء این نطق قبل دستور نباشد بنده میتوانم عرایض خود را اصلاً راجع به قضایای شمال ایران عرض بکنم و بعد راجع به جریان داخلی از این دو اجازه استفاده بکنم نیم ساعت بنده حق دارم و اگر کسر آمد یک چند دقیقهای هم از آقای مکی فرض میکنم حالا آقایان اگر اجازه میفرمایند (نایب رئیس ـ بفرمائید این که جزء مقررات است ایشان میتوانند نوبت خودشان را به جنابعالی بدهند) قضایای شمال ایران جزء حساب نیاید چون قضایای حیاتی است (نایب رئیس ـ نخیر ایشان نوبتشان را باید به جنابعالی بدهند) ـ (شوشتری ـ شروع بفرمائید درست میشود) در سال ۱۳۰۱ که عهد نامه مودت بین دولت ایران و شوروی در مجلس تصویب شد یک محبوبیت فوقالعاده برأی دولت شوروی در این مملکت ایجاد شد (صحیح است) شوروی آنچه لازم بود آنچه میتوانست با ایران مساعدت کرد شوروی از بانک استقراضی و از مطالباتی که از ملت ایران داشت از حق کاپیتولاسیون به کلی صرفنظر کرد من اینجا لازم است که این قسمت را تذکر بدهم اگر سایر دول آمدند و از کاپیتولاسیون صرفنظر کردند اینها نه برأی مساعدتی بود که با ایران کردند بلکه میترسیدند اگر دولت شوروی موافقت نکند و بگوید وقتی که سایر دول در این مملکت کاپیتولاسیون دارند متهم میبایست روی این اصل کلی یعنی ملت کاملاً الو داد از این مملکت استفاده بکنم آنوقت این مسئله برأی سایر دول بسیار بد میشد دول دیگر حاضر شدند برأی این که دولت شوروی چنین حرفی نزند از کاپیتولاسیون صرفنظر کند اگر منتی به ایران گذاشتهاند بکلی بیمورد بودهاست ما مرهون دولت شوروی هستیم که اول دولتی بود از حق کاپیتولاسیون از مطالباتی که داشت از امتیازاتی که افراد دولت شوروی در ایران داشتند صرفنظر کردند (صحیح است) حقیقت آنچه را که دولت تزاری روسیه کرده بود دولت اتحاد جماهیر شوروی جبران کرد این محبوبیت دوام پیدا کرد تا سال ۱۳۲۳ که دولت شوروی از این مملکت تقاضای امتیاز نفت کرد. خاطر دارم که وقتی شاه فقید از این مملکت نرفته بود و وقتی که در این شهر بمبارانهائی شد و یک عده از مردمان این شهر فرار کردند و رفتند در آن کویری که پهلوی من ملک من بود قایم شدند، مخفی شدند روزی یک کامیونی آمد آنجا در منزل من قبل از این جریان زارعین ملک من نوشتند به من که اجازه بدهید ما هم برویم در این کویر مخفی بشویم گفتم چرا؟ گفتند برأی این که بلشویک میآید گفتم آقایان بلشویک اگر بیاید با مالک کار دارد با اشخاصی که هیچ ندارند کاری ندارند (آشتیانیزاده ـ بعاً هم برایشان مفید است) با اشخاصی که پنج نفر در زیر یک لحاف میخوابند چکار دارند هر وقت من از اینجا رفتم به آن کویر شما هم بروید و در اینجا شما بمانید تا ببینید بلشویک چه میکند تا آنروزی که کامیونی آمد در منزل من و در را زدند یکی از آدمهای من آمد گفت آقا بلشویک آمده گفتم کجاست؟ گفت پشت در ضمناً گفت به من که در اینجا یک برجی است سوراخی هست اطرافش یونجه هست بیائید و شما بروید در آن سوراخ قایم بشوید گفتم برای چه گفت برای این که بلشویک آمده گفتم من از بلشویک باکی ندارم مگر بلشویک بیاید چه میگوید، رفت در را باز کرد دیدم کامیونی آمده ۳ نفر صاحب منصب بلشویک دو نفر اهل اوکراین یک نفر اهل قفقاز آنجا داخل شدند من رفتم با آنها صحبت کردم چون مأمور شهربانی در آنوقت ناظر حال من بود و من را از زندان بیرجند آورده بودند و تحت نظر کارآگاهی گذاشته بودند گفتم مأمور شهربانی را بیاورید که من با آنها صحبت کنم که بعد گزارشی به شاه فقید ندهند که من کمونیست را در این ده دعوت کردهام، در هر صورت گفتم آنها را پذیرایی کنند و ضمناً هم چه میخواهید گفتند ما مقداری یونجه میخواهیم گفتم بسیار خوب یک خروار یونجه در کامیون آنها ریختند بعد مقداری پول درآوردند روی میز گذاشتند و گفتند پول یونجه را خواهش میکنیم بردارید گفتم آقایان من یونجه فروش نیستم شمامهمان من هستید من این یونجه را بشما از صمیم قلب و از رضای قلب تقدیم میکنم از من اصرار و از آنها انکاربالاخره آنها قبول کردند و یونجه را مجانی بردند این مطلب که به گوش زارعین آن ملک رسید چون تبلیغات بسیار زیادی در تمام دوره دیکتاتوری از کمونیسم شده بود و آنها ترسیده بودند و تصور میکردند که اگر کمونیسم بیاید آدم میخورد؛ آدم میکشد معامله نمیکند ولی وقتی آنها پول یونجه را دادند زارعین من آمدند گفتند آقا خوب بود به اینها میگفتید بیایند با ما معامله کنند اشخاصی که به این خوبی پول میدهند چرا با ما طرف حساب نشوند این رفتار دولت شوروی بود که همه آقایان اطلاع دارید درموقع جنگ بین المللی رفتار نظامیان شوروی از رفتار نطامیان سایرملل در این مملکت بهتربود تا سال ۱۳۲۳ ملت شوروی دولت شوروی در این مملکت بسیار محبوبیت داشت ولی این محبوبیت را از نظر اینکه تجربه سیاسی نداشت از دست داد دولت شوروی تصور کرد اگر بعضی از دول در این مملکت امتیاز نفت گرفتهاند بدون مقدمه بدون وسایل؛ بدون اسباب چینی توانستهاند موفق شوند در صورتی که آن دول سالها زحمت کشیدهاند اشخاصی تربیت کردهاند (شوشتری –خرکریم را نعل کردهاند) و وضعیاتی درست کردهاند که توانستند موفق شوند من در این مجلس روزی گفتم که هشت با شصت گر چه قریب المخرج است ولی مساوی نیست در این مجلس گفتم دولت شوروی تصورمی کرد که میتواند فقط با یک تقاضا از این مملکت استخراج نفت بخواهد و تحصیل امتیاز بکند این تا آن زمان؛ روزی در چهارم آبان ماه ۱۳۰۴ مرحوم مستوفی الممالک بمن تلفن کرد گفت شما میدانید که امروز باید مجلس بروید گفتم نه امروز شنبهاست روز مجلس نیست گفت نه قضایائی هست که باید بمجلس بروید گفتم چیست فرمودند ماده واحدهای نوشتهام امروز میخواهیم در مجلس مطرح کنید شما چه صلاح میدانید گفتم آقا به توپچی دهسال مواجب میدهند که یک روز از مملکت دفاع کند بوکیل دوسال مواجب میدهند که روزی از قانون اساسی دفاع کند من با شما حاضرم و افتخارمیکنم که باتفاق بمجلس برویم آنروز ما آمدیم در مجلس و نظریات خود را به آن ماده واحده اظهارکردیم روز دیگریعنی شب دیگری مرحوم مستوفی الممالک آمدند منزل من و فرمودند بمن که از من دعوت کردهاند دولت را تشکیل بدهم بایشان عرض کردم آنروزی که شما اظهار کردید مطلب چیست من با کمال افتخار در آن مجلس که هیچکس انتظار نداشت ما بیاییم و سلامت بخانه مراجعه بکنیم من آمدم ولی در این بهشتی که شما مرا دعوت میکنید نخواهم آمد گفت چرا؟ گفتم هر کسی در هر خطی هست باید سعی بکند در درجه اول آن خط باشد شما میگوئید؛ آزادیخواه هستیم اگرشما آمدید از این قسمت صرفنظرکردید درجه چهارم بعد از داور را دارا خواهید شد چرا برای اینکه الفضل المتقدم آنهائی که زودتر این راه را رفتهاند مقدمند نرفتم؛ حال از این مذاکراتی که کردیم میخواهم این نتیجه را بگیرم که آیا دولت شوروی که خود را معرفی میکند بحمایت ملل ضعیفه؛ بحمایت آن اشخاصی که در تمام دنیا گرفتار فقر و بیچارگی هستند اگر از زی خود خارج شدند حدیث نبوی است یا نمیدانم در هر حال حدیث است من خرج عن زیه فدمهه هدر باید هر کس در هر خطی که هست و هر کسی هر چه گفت به آن عمل کند اگر از آن خط خارج شد در خط دیگر درجه اول را دارا نیست؛ در دوره چهاردهم کمیسیونی قراربود در این مملکت بنام کمیسیون سه جانبی تشکیل شودکه این کمیسیون کارهایی نسبت به بعضی از نقاط مملکت و نظریاتی نسبت بقوانینی که مجلس شورای ملی باید تصویب بکند اظهار بکند مخصوصا یکی از مواد این کمیسیون این بودکه هر پیشنهادی که آن کمیسیون میکند مجلس شورای ملی تصویب کند این کمیسیون غرضی غیر از اینکه ایران را تجزیه و تفکیک بکند نداشت (صحیح است) من نمیدانم بچه ملاحظه دولت شوروی با اینکه در مسکو موافقت کرده بود در وهله اولی بعد نادم شد، پشیمان شد و در این کمیسیون شرکت نکرد و من در این مجلس از طرف ملت ایران تشکرات خود را بدولت شوروی تقدیم کردهام اکنون تصورمیکنم که آن نقشه میخواهد بصورت دیگری عملی شود و خاطر دارم که روزی در دوره چهاردهم یکی از وکلایفارس تعهد کرده بود با همکاران خود که گول یکی از وزراء را نخورد ولی بعد اتفاق افتاد که باز اغفال شد باو گفتند که چرا شما اغفال شدید گفت برای اینکه این هر روز بیک لباس میآمد این مرتبه به لباس دیگری آمده بود و من اغفال شدم حالا اگر کمیسیون سه جانبی در این مملکت پیشرفت نکرد من برأی العین میبینم که وضعیت دیگری در این مملکت ایجادشدهاست که نتیجه همان نتیجهاست که میخواستند از کمیسیون سه جانبی تحصیل کنند من و رفقا و بعضی و شاید عده زیادی از نمایندگان اکثریت در تشکیل انجمنهای ولایتی در این مجلس مخالفت کردیم من تصور نمیکنم که وقتی قضایای حیاتی در این مجلس مطرح شود بین نمایندگان اقلیت و نمایندگان اکثریت کوچکترین اختلافی باشد (صحیح است) من یقین دارم که تمام نمایندگان استقلال این مملکت راخواهانند (صحیح است) من یقین دارم که شما آقایان هیچوقت نمیخواهید لطمهای به تمامیت این مملکت واردشود (صحیح است) من نمیدانم چه سیاستی در کاراست و چه نظریاتی را تعقیب میکنند که میخواهند انجمنهای ایالتی را بعنوان اینکه کار مردم بدست مردم داده شود تشکیل دهند در صورتی که اگر کارمردم میبایست بدست مردم داده شود ما قانون انجمنهای بلدی را داریم که مردم از تشکیل انجمنهای بلدی بیشترمنتفع میشوند زیرا کار انجمنهای بلدی مربوط به نظافت و روشنائی است که هر روز و هر ساعت مردم گرفتار کثافت این شهرها هستند و اگر انجمنهای بلدی طوری تشکیل شود که نمایندگان حقیقی مردم در آنها وارد شوند قهرا کار نظافت و روشنائی بطوری مرتب خواهد شد که آسایش عموم فراهم گردد من نمیدانم دولت با اینکه انجمنهای بلدی قانون دارد و در دوره پانزدهم قانونش به تصویب رسیدهاست در این کارکوچکترین اقدامی نمیکنند این کار را که امروز الزم از اموراست بدست خود مردم نمیدهد ولی میخواهد انجمنهای ایالتی را که قانون۴۵ سال قبل است و با امروز تطبیق نمیکند بوسیله آئین نامه هائی که بهیچوجه صلاحیت تنظیم آنها را ندارد و بوسیله تطمیع یک عدهای از قضات بی پرنسیپ دادگستری به آنها روزی مبالغ وجه میدهد و من ناچارم از آقای شهشهانی که باو پیشنهاداتی کردهاند وعده هائی دادند قبول نکرد وایستادگی کرد تشکربکنم انجمنهای ایالتی را میخواهند تشکیل بدهند آیا شما نمایندگان مجلس شورای ملی که حافظ استقلال و تمامیت این مملکتید نمیبایست به این مطلب توجه کنید که این دولت با این همه اختلافاتی که نسبت به اینهاست و با اینهمه مخالفت هائی که هست آقایان نظردارند که روزی عرض کردم رزمآرا در منزل بمن گفت این پیشنهاد را که بردم با اعلیحضرت همایون شاهنشاهی ارائه دادم اعلیحضرت فرمودند با این وضعیت که برای مملکت اختیاری باقی نمیماند آقایان شما باید بدانید توجه بفرمائید که شاه که با این مسئله موافق نیست من یقین دارم که شاه نمیخواهد مملکت ایران تجزیه شود (صحیح است)شاه از هرکس از این مملکت بیشتراستفاده میکند و هرگز نمیخواهد خود را از اینهمه منافعی که از این مملکت میبرد محروم کند شاه که با رزمآرا موافق نیست نمایندگان اقلیت که موافق نیستند اکثریت نمایندگان وطنپرست خیرخواه مجلس شورای ملی هم که نمیخواهند به یک چنین کاری کسی دست بزنند پس رزمآرا از روی چه نظر و با چه پشتیبانی میآید در این مجلس خود را حکیم حاذق قلمداد میکند و میگوید وقتی که حکیم حاذق برای مریضی دوائی را در نظرگرفت سلامت آن مریض اقتضا میکند که آن دوا را نوش جان کند آقایان توجه بفرمایید که مملکت در یک وضعی است که امروز کوچکترین بی احتیاطی ممکن است ما را بکلی فانی کند من از آقایان سؤال میکنم که در این کار چه دلیلی هست که رزمآرا این اندازه تسریع میکند مطلب دیگری که میخواستم بعرض آقایان محترم برسانم مطلب عهدنامه تجارتی است که من تا دیشب ابدآ اطلاع نداشتم.
نایب رئیس – جناب آقای دکتراجازه بفرمایید یک رائی بگیریم جناب آقای دکتر درخواست کردهاند که بیشتر صحبت کنند آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد بفرمائید
دکترمصدق – من تا دیشب اطلاع نداشتم که این عهدنامه تجارتی روی چه نظریاتی تنظیم دیشب اطلاع پیداکردم که این عهدنامه یک امتیازاتی بدولت شوروی در شمال میدهد که آن امتیازات در جنوب بدولت شوروی داده نشدهاست قهرا نتیجه این عمل این خواهدشد که بدولت انگلیس هم یک امتیازاتی در جنوب داده شود که این امتیازات در شمال به دولت شوروی داده نشود آقایان من از شما سؤال میکنم اگر چنین عهدنامهای که میخواهند بدون تصویب مجلس تصویب کنند و روی یک عهدنامه تجارتی بکلی منقضی شده آن را امضا کنند آیا این تسجیل منطقه نفوذ ایران نیست ایران یک مملکتی است مستقل که باید بدولت شوروی از جنوب استفاده کند و دولت انگلیس از شمال مملکت ایران بهیچوجه تخصیص بیک دولتی داده نمیشود اگر ما آمدیم برای دولت شوروی یک امتیازات خاصی در شمال قبول کردیم اگر آمدیم برای معاملهای چنین امتیازاتی بدهیم در واقع نتیجه این خواهدشد که اگر دولت جنوب هم بگویدهمان معاملاتی همان امتیازاتی که شما در شمال برای دولت شوروی قائل شدهاید باید از من مضایقه نکنید ما بهیچوجه قادرنیستیم که از چنین تقاضائی امتناع کنیم آنوقت در آنصورت ما ناچاریم هر چه را که برای دولت شوروی در شمال تصویب میکنیم و بالنتیجه منطقه نفوذ و سیاست را در این مملکت برقرارکنیم آنهاخوب فهمیده اندکه قرارداد۱۹۰۷باروحیه دنیاامروزمطابقت نمیکنداگربخواهندیک چنین قراردادی به بندند برخلاف مقررات منشور ملل متفق برخلاف افکارعمومی دنیا برخلاف آمال و آرزوی اهل ایران است (صحیح است) بنابراین ممکن است بنده اینهائی که عرض میکنم شنیدهام امیدوارم که همچو چیزی نباشد ولی من مکلفم که آنچه را که میشنویم آنچه را که تصورمیکنم نمایندگان اقلیت تذکربدهند تا اینکه شما بفهمید تا اینکه شما مواظب و مراقب اوضاع باشید و یک روزی انگشت ندامت را در دهان خود نجوید امروز وظیفه شما اینست که در این مسئله تحقیق کنید در این مسئله تحقیق کنید در این مسائل غورکنید رسیدگی کنید اگر واقعآ چنین چیزهائی هست جلوگیری کنید مثلآ آنچه راکه میبینید انجمنهای ایالتی الان در ساری و بعضی از نقاط دیگر دارد تشکیل میشود (دکترطاهری – انجام نمیگیرد) و من این انجمنها را بهیچوجه تا قانونی که مطابق با احتیاج امروز باشد تا قانونی که حقیقة مصالح مردم را تأمین نکند صحیح نمیدانم باید شما نمایندگان که تصمیم گرفتید قانون از مجلس بگذرد قانون را تصویب نکنید و یک قطعنامهای یا شاید امروز یک اظهاراتی بکنیدکه رزمآرا نتواند انجمن هائی را که میخواهید تشکیل بدهد منتظرباشد تا این قانونی که شما در نظردارید از مجلس بگذرد بنده این عرایض را خدای متعال شاهداست برای اینکه در این دوره ۱۶ ننگی بدامان شما نماند عرض میکنم شما میخواهید قبول کنید میخواهید نکنید من امیدوارم انتظاردارم از آن نمایندگان وطنپرست مجلس از آن نمایندگانی که میخواهند بعد از دوره ۱۶ از این مجلس بانهایت سر بلندی و افتخار خارج شوند در عرایض من دقت کنند آنچه را که خود لازم میدانند عمل کنند غیر از این من هیچ عرضی ندارم و فقط چند کلمه عرض میکنم که من خواهان خوبی خواهان همه چیز ملت شوروی هستم این عرایضی که من میکنم نباید یک اشخاص فاسدی بد عملی بصورت دیگری در اینجا جلوه دهند نظر من اینست که دولت شوروی روی همان اصلی که میرود همیشه برود همیشه برود و محبوبیت خود را در این مملکت و همه جا حفظ کند دولت شوروی بهیچوجه حق ندارد وصلاح نیست که کارهائی که دولت استعماری میکند او هم بکند این قبیل کارها تاکنون یک کارهائی بودهاست که همیشه دولت استعماری میکرد دولت شوروی اگر آمد چنین کارهایی کرد همان حرفی است که عرض کردم و همان حدیث نبوی را تکرارمیکنم من خرج عن زیه قدمهه هدر پیشرفت دولت شوروی در اینست که بگوید بنی آدم اعضای یکدیگرند وهمه اش باید روی اصل صلح و سلم زندگی بکند وکاری بکند که جنگ در دنیا بکلی از بین برود چه نتیجهای برای دولت کره از این حمایتی که امروز دولت امریکا از این دولت میکند یا آن وضعیاتی که کره شمالی پیش آورد که کار باینجا برسد ما باید کاری بکنیم که مملکت خودمان در این بدبختی در این وضعیت دنیا از تمام مصائب و بلیات بکلی مصون شود من بیش از این عرضی ندارم و میپردازم به عرایض دیگرم (شوشتری –استعفامیکنم که این قرارداد تهاتری رااز ماتاجلسه دیگربگذرانند) میخواهند نیاورند (شوشتری – حق ندارند نیاورند) باید هر قراردادی که تصویب میشود به مجلس شورای ملی بیاورند و نظریات ملت را رویش بخواهند و میخواهند نیاورند. نطق قبل از دستوربنده عرض کنم اگر زیاده روی کردم و از نیمساعت تجاوز کرد از آن حقی که جناب آقای مکی دارند اجازه دارم استفاده کنم.
نایب رئیس – مال آنهم تمام شد
تیمورتاش - سه ربع شده
دکترمصدق - بنده عرض کنم که قضایای حیاتی مملکت است بنده عرض کردم که اجازه بدهید
نایب رئیس – از مجلس رأی گرفتیم اجازه داد مجلس که جنابعالی ادامه بد هید بفرمائید
دکترمصدق - یاس جامعه ازدستگاه دادگستری وبی اعتنائی هیئت حاکمه بمصالح عمومی سبب شد که در اول تیرماه۱۳۲۸ مجلس شورای ملی قانونی وضع کند و هیئتی بنام هیئت تصفیه کارمندان دولت تشکیل دهد که کارمندان دولت را بهر یک از بندهای الف و ب و ج که مقتضی میداند بگذارد و این کار سبب شد که یک تحول کوچکی در امور دولتی پدیدارگردد. راجع به بندهای مزبور دستور ماده اول قانون از این قراراست:
- - الف - تعیین عده لازم و ضروری کارمندانی که با رعایت احتیاجات واقعی سازمانهای دولتی باید در خدمت باقی بمانند
- - ب - تعیین کارمندانی که وجود آنها فعلآ در خدمات دولت لازم نیست ولی ممکن است بعدا در کارهای تولیدی و انتفاعی و فرهنگی از آنهااستفاده شود
- - ج - تعیین کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی برای خدمات دولتی ندارند و مشمول قانون بازنشستگی هم نیستند.
برطبق ماده ۲ قانون وزیرهر وزارتخانه باید سه نفراز کارمندان بصیر و با تقوا و مورد اعتماد را تعیین کند که صورت جامعی از اعضاء وزارتخانه و بنگاهها و شهرداریها تهیه کنند و نظریات خود را نسبت به هر یک صریحآ اظهار و بهیئت تصفیه ارسال کنند. وظیفه هیئت هم برطبق ماده سوم این است که از وزارتخانهها و شهرداریها و بنگاهها تحقیقات کند و تکلیف کارمندان را روی تکلیف کارمندان را روی تحقیقاتی که نمودهاست تعیین نماید. محتاج به تذکارنیست که مقصود قانونگذار این نبوده که اعمال کارمندان دولت با مواد و مقررات قانون مجازات عمومی تطبیق شود و پس از صدور ادعا نامه و محاکمه و محکومیت آنها را از کار بر کنار نماید. بلکه نظر این بودهاست که یک تحول کوچکی در اوضاع اداری مملکت پیداشود و دست آن عده کارمندانی که شایستگی ندارند و عدم شایستگی هم بهرجهتی از جهات که باشد از کار بر کنارشوند و عده دیگری هم به اموری گمارده شوندکه فقط برای انجام آن امور صلاحیت دارند هیئت مزبور شروع بکارنمود و در مدت یکسال که قانون اختیارداده بود تصمیماتی اتخاذکرد که عموم معتقدند در حدود ۸۵٪ تصمیمات مزبور به جا و به مورد بوده و فقط ۱۵ ٪ آن را میتوان مردود دانست یعنی بعضی اشخاصی در بندهائی که استحقاق داشتهاند وارد نشده و برعکس آنها را در بندهائی گذاردهاند که استحقاق آن را نداشتهاند. آیا این اشتباه و یا بقول بعضی این اعمال غرض باید سبب شود که ۸۵ ٪ اشخاص ناشایسته هم از بندرها شوند. در صورتیکه این کاربشود آیا دیگرکسی جرئت خواهد نموده کوچکترین عقیده یا نظری در خیرمملکت اظهارکند؟ بر طبق ماده سوم گزارش کمیسیون دادگستری که بدینقرارتنظیم شده و اکنون در مجلس مطرح است «تشخیصات هیئت تصفیه سابق در مورد نمایندگان مجلسین از لحاظ حفظ اصول و اصل تفکیک قوای سه گانه و نسبت بصاحبان رتبه قضائی با ملاحظه اصل ۸۱ تا ۸۵ متمم قانون اساسی و نسبت به مستخدمین غیرشاغل و مشمولین بازنشستگی طبق قانون تصفیه مصوب تیرماه۱۳۲۸ چون مخالف با قانون مذکور و خارج از حدود صلاحیت و اختیارات هیئت تصفیه بودهاست لغوکان ولم یکن خواهدبود» نتیجه عملی شدن ماده مزبور این خواهد شد که آن عده مردمی که موجب بدبختی و بیچارگی ماشده و اوضاع و احوال ما را باین جا رسانیدهاند از بندهای ب و ج رها شوند و عده زیادی از کارمندان دیگر را که عشری از اعشایر فساد این دستگاه متوجه آنها نبوده و بعضی از آنها حتی بنان شب محتاجند از کار برکنارکنند. در صورتی که هیئت تصفیه شامل نمایندگان نیست و مشمول تصمیم آن کسانی هستند که قبل از انتخابات مجلس سنا ومجلس شورای ملی کارمند رسمی دولت بوده و بعد از خاتمه کارنمایندگی باز حق دارند در دستگاه دولت وارد شوند و از نمای مزایای قانون استخدام استفاده نمایند. و همچنین تصمیم هیئت تصفیه راجع بقضات برخلاف اصل ۸۱ و اصول دیگری قانون اساسی نیست زیرا اصل مزبورچنین گوید:
هیچ حاکم محکمه عدلیه را نمیتوان از شغل خود موقتا یا دائما بدون محاکمه و ثبوت تقصیرتغییرداد
و هیئت تصفیه برای همین کارتشکیل شده و کاری برخلاف قانون مرتکب نشدهاست. اگر قانون اول تیرماه۱۳۲۸ شامل قضات نبود چرا قبل از اجرای قانون وزارت دادگستری بآن اعتراض ننمود و حتی حاضرشد که سه نفراز اعضای خود را برای تهیه صورت و اظهار نظرنسبت بهر یک از قضات تعیین کند و پرونده قضات و نظریات هیئت ۳ نفری در زمان معاونت آقای بوذری بهئیت تصفیه ارسال شود. مگر اینکه بگوئیم هیئت تصفیه قبل از اتخاذ تصمیم درباره آقای بوذری صلاحیت داشت که بکار قضات هم رسیدگی بکند ولی پس از اینکه ایشان را دربند نامطلوب گذاشت صلاحیت خود را از دست داد بطوری که آقای بوذری را مجبور نمود ماده سوم لایحه دولت را تنظیم و به مجلس شورای ملی پیشنهادکند. تصمیم هیئت تصفیه شامل کارمندان است که مشمول قانون بازنشستگی نباشد خواه اینکه در موقع اتخاذ تصمیم شاغل مقامی باشند یا نباشند در این صورت آیا میتوان قبول نمود که قانون کارمندانی را که در موقع اتخاذ تصمیم شاغل کارنبودهاند معاف کرده است؟ این قسم تفسیر از قانون غیر از اینکه مردم هوشیاررا نسبت به اعضای کمیسیون بدبین و دوره ۱۶ را لکه دارکند نتیجه دیگری ندارد. امروز دنیا ناظر اعمال ما است و هر تصمیمی که مجلس برخلاف افکارعمومی گرفت یا عملی نمیشود و یا منجربه انحلال مجلس و انقلاب میگردد. و اما راجع به جناب آقای رضا حکمت (سردار فاخر) لازم میدانم جوابی که در مقابل سؤال من یکی از اعضاء هیئت تصفیه راجع بزندگی اجتماعی ایشان داد بعرض آقایان محترم برسد. عضو مزبور پس از بیانات جناب آقای حکمت در جلسه یک شنبه ۲۶ شهریوراز من دیدن کرد و اظهار نمود که بین ایشان و اعضاء هیئت کوچکترین سابقه بدنیست و تصمیم هیئت فقط از نظراجرای قانون بودهاست و بس. تصمیم هیئت شامل وکیل یا رئیس مجلس نبود بلکه مشمول تصمیم کسانی هستندکه قبل از ورود به مجلسین کارمند دولت بودهاند و بعد از خاتمه کار نمایندگی حق دارند باز جزو کارمندان وارد کارشوند وقتی که قانون میگوید:
کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی برای دولت مفیدنبوده وشایستگی برای خدمات دولتی ندارند
باید در بند ج گذارده شوند و خود آقای حکمت در مجلس اینطور اظهار فرمودند:
راجع بزندگانی خود بایدعرض کنم تمام مردم فارس و شاید بیشتر اهالی ایران میدانند که از آغاز جوانی دارای متجاوز از چهل پارچه ده و مزرعه موروثی بودم بتدریج در طول سنوات زندگانی املاک مزبوررا بضمیمه خانههای شیراز و خانههای طهران برای حفظ حیثیت خود فروخته شرافتمندانه امرار معاش نمودهام
و کارایشان با آن همه تمول ومال اکنون بجائی رسیدهاست که چک بی محل (بعضی ازنمایندگان –اینطورنیست (زنگ نایب رئیس) برئیس مجلس توهین نکنید مجلس را متشنج نکنید)
- ختم جلسه
ویرایش۳ - ختم جلسه
دکترمصدق - نمره دارد در این موقع عدهای از نمایندگان بعنوان تعرض از جلسه خارج شدند.
نایب رئیس - آقای دکترمصدق عده برای مذاکره کافی نیست قدری تامل فرمائید (چون دیگر اکثریت حاصل نشد و همهمه و غوغا ادامه داشت هیئت رئیسه جلسه را ترک نمودند) سپس در خارج جلسه آتیه بصبح روز یکشنبه دوم مهرتعیین و اعلام گردید.
نایب رئیس مجلس شورای ملی – دکتر معظمی.