مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۶۰
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران - شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۳۱۷
یکشنبه ۵ بهمن ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم
شماره مسلسل ۶۰
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۶۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۳۱
فهرست مطالب:
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۳۱ مجلس ساعت نه و سی وپنج دقیقه صبح به ریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید.
- تصویب صورت مجلس
ویرایشنایب رئیس _ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود (بشرح زیرتوسط آقای ناظرزاده (منشی) قرائت شد)
غائبین با اجازه _ آقایان: مشار _ احمدفرامرزی _ اورنگ
غائبین بی اجازه _ آقایان: دکتر امامی. عبدالرحمن فرامرزی. صراف زاده. راشد. دکتر ملکی
نایب رئیس _ آقای مکی
مکی _ بنده با اجازه مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی وهمچنین نمایندگان محترم میخواستم درصورت جلسه مطالبی باستحضار همکاران محترم وهمچنین ملت ایران برسانم درهفته گذشته مطالبی پیش آمد واین خدمتگذار کوچک ناچارباستعفاشد درظرف مدتی که بنده دردرحال استفعا بودم ازطرف عموم طبقات ومخصوصانمایندگان محترم مجلس شواری ملی نسبت باستعفای اینجانب اظهارتاسف شد (صحیح است) وازبنده خدمتگذار خواستندکه بازهم درمجلس شورای ملی افتخار همکاری با اقایان راداشته باشم همچنین ازطرف حضرت آیت الله صدر تلگرافی باین مضمون مخابره شد که بنده این را درحکم فتوی میدانم.
جناب آقای مکی _ استعفای جنابعالی موجب نگرانی بسیاربموقع بلکه مقتضی است که با استرداد استعفای خود تقاضاهای اهالی طهران وشهرستانهارا پذیرفته تابا عنایات الهی با اتفاق کامل مبارزات ملت مسلمان ایران را به نتیجه برسانید صدر. البته بنده درجواب این امریه حضرت آیت الله یک تلگرافی عرض کردم که ضمن ان استرداد را اطلاع داده بودم و ضمنا ازایشان خواسته بودم که درموقع دعاخدمتگذار خودشان را فراموش نفرمایندهمچنین حضرت آیت الله کاشانی که مقام ریاست ملجس را دارند نامهای باین شرح مرقوم فرموده بودند: بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای سیدحسین مکی نماینده محترم تهران _ پس ازسلام چون حیف است مجلس خالی ازوجود محترم باشد مقتضی است اجابت نمایندگان محترم مجلس وبرادران دینی را فرموده صرفنظرازاستعفا بفرمایند وبه مجلس تشریف ببرند ایام بکام باد سیدابوالقاسم کاشانی. ازطرف جاعه اصناف وبازرگانان ودستجات مختلف بهمین نهج ازبنده خواستندوحقیقت قضیه اگرموضوع نفت ومبارزه ملت ایران درپیش نبود و هنوز مرحله نهایی این مبارزه طی نشده بودبنده درتصمیم خودم باقی میماندم ولی چون مبارزهای که ملت ایران کرده هنوز مراحل نهایی خودش را طی نکرده بنده لازم میدانم که بازهم خدمتگذار آقایان وملت ایران باشم (احسنت) ودلیل بارزی که میتوانم به آقایان عرض بکنم یک روزی بنده پشت همین تریبون حاضربودم که باگلوله گرم کشته شوم ولی تریبون وزبان ملت ایران که درآن موقع ازطرف ملت ایران ادعانامه ملت ایران ازطرف بنده قرائت میشد یعنی دفاع ردلایحه گلشاییان وگس بعهده بنده واگذار شده بودحاضر بودم که کشته شوم ولی دست ازدفاع ملت ایران برندارم (صحیح است) امروزهم بهمان عقیده باقی هستم هرنوع تخویفی به بنده وبه مجلس شورای ملی وبه نمایندگان بشود همه را برای خاطرسعادت ملت ایران قبول میکنم (صحیح است)(احسنت) وبازباتفاق کلمه همانطوری که آیت الله صدر تلگراف فرمودندباهمه متفق ومتحد ایستادهایم تا این کارمبارزه نفت تمام شود (صحیح است) مخصوصاکه در اخبارمیخوانیم همین هفته یادوسه روزه انشاء الله این مبارزه به یک مرحله نهایی خواهدرسید وامیدوارهستیم که ملت ایران از اینهمه مبارزه نتیجه نیکوبگیرد بنده میخواستم این مطالب را بعرض برسانم که مایعنی مجلس شورای ملی ایران با هرکیفیتی باهرنوع تضییق وهر نوع فشاری که بماوارد شوداتحادخودرا حفظ خواهیم کرد تا اینکه آقای دکتر مصدق دراینکارتوفیق حاصل کند(انشاء الله) وفقط یک موضوع دیگر را میخواستم بعرض برسانم وآن این است که در پارلمان ایران ماهمچوسابقهای نداشتیم که یک موضوعی را یک لایحهای را بارای اعتمادتوام کرده باشند(صحیح است) همیشه قاعده این بوده که اگر لایحهای رد میشده آنوقت دولت تقاضای رای اعتماد میکردند. این موردی نداشت که ذکربشود البته دراین مجلس همیشه بایشان رای اعتمادخواهندداد(صحیح است) وبنده هم هرموقعی که ایشان تقاضای رای اعتماد بکنندرای اعتماد خواهم داد ولی در بعضی مسائل فرعی نباید مسائل اصولی را بامسائل فرعی توام کرد مادراساس که نهضت ملت ایران ومبارزه بابیگانگان است همه باهم متحد هستیم وبنده تاهمه جا پشت سرآقای دکتر مصدق ایستادهام (پورسرتیپ _ همه ایستادهاند) وبرای خاطراینکه ایشان ازاین مبارزه نتیجه بگیرند بازهم خواهیم ایستاد تا اینکه انشاء الله ایشان نتیجه بگیرند ولی درفروع بنده اگربیک موضوعی عقیده نداشته باشم نباید اجبار پیداکنم که عقیده پیدا کنم ضمنا میخواستم ازجناب آقای دکتر سنجابی وجناب آقای دکتر بقایی استدعاکرده باشم که مایک فامیلی بودم بنام جبهه ملی خانوادهای بودیم حالا هم هستیم این خانواده طوری باید درمذاکرات ونظریاتی که میفرمایندبارعایت این فامیل را بکنند که شیرازه این فامیل ازهم گسسته نشودامروز آخردنیانیست (صحیح است) ما باز هم باتحادواتفاق وهمکاری یکدیگرمحتاج هستیم (صحیح است) من میدانم که خودآقای دکتر سنجابی هم نسبت به جریان گذشته کمال تاسف را دارند وهم چنین ازدوست عزیز خودم آقای دکتر بقایی استدعا میکنم که درمذاکرات خودشان رعایت بقای این خانوادهای راکه بنده عرض کردم بفرمایند ومطالب را طوری تنظیم بفرمایندکه رعایت احترام همه همکاران عزیز ومخصوصا یک فامیلی که بنام جبهه ملی معروف است بکنند امیدوارم که خودشان درصورت جلسه رفع این سوء تفاهم را بفرمایند بیش ازاین نمیخواهم مزاحم آقایان بشوم امیدوارهستم که مبارزات ملت ایران واین نهضتی که ملت ایران دوسال است شروع کرده بیک نتایج بسیار بزرگ برسد وهمه ما آنوقت بتوانیم دراین محیط آرام وخالی ازدغدغهای زندگی کرده باشیم (انشاء الله. احسنت)
نایب رئیس _ آقای کهبد
کهبد _ سوالی است ازدولت که تقدیم مقام ریاست میکنم
نایب رئیس _ آقای شهاب خسروانی
شهاب خسروانی _ هفت فقره تلگراف مبنی برپشتیبانی ازدولت جناب آقای دکتر مصدق است که تقدیم میکنم.
نایب رئیس _ آقای بهادری نمایندگان _ نیستند
نایب رئیس _ آقای ریگی
ریگی _ یک تلگرافی است ازسراوان بلوچستان که مردم تقاضاکردهاند که تمدیداختیارات زودتر به آقای دکتر مصدق بدهند ویکی هم ازایرانشهر که تقاضاهایشان همین است وموضوع پشتیبانی است که تقدیم مقام ریاست میکنم.
نایب رئیس _ آقای دکتر فلسفی
دکتر فلسفی _ عرض کنم یک طومار است ازاهالی مازندران بوسیله بنده مبنی برپشتیبانی ازدولت تقدیم مجلس کردهاند.
نایب رئیس _ آقای شهیدی
شهیدی _ تلگرافاتی ازپیشه وران وبازرگانان وکارگران اصفهان مبنی برپشتیبانی از آقای دکتر مصدق رسیده که تقدیم مقام ریاست میکنم.
نایب رئیس _ آقای دکتر مصباح زاده
مصباح زاده _ بنده هم تلگرافی ازطرف اهالی بندرعباس مبنی بر پشتیبانی ازآقای دکتر مصدق که بامضای کلیه وجوه ومحترمین آن شهراست تقدیم میکنم.
نایب رئیس _ آقای مهندس غروی
مهندس غروی _ چایکاران لاهیجان هم یک تلگرافی بوسیله بنده به ساحت مجلس شورای ملی تقدیم کردهاند وهمان صحبتهایی که آقایان کردندآنهاهم نوشته اند(دکتر فقیهی _ کدام صحبتها) تقویت وپشتیبانی ازدولت
نایب رئیس _ آقای وکیلپور
وکیلپور _ تلگرافی است ازطرف اهالی وصنف خباز جهرم رسیدهاست تقدیم مقام ریاست میکنم مبنی برپشتیبانی ازدولت جناب آقای دکتر مصدق است
نایب رئیس _ آقای دکتر سنجابی
دکتر سنجابی _ راجع بالفاظی که درجلسه گذشته بین جناب آقای دکتر بقایی وبنده ردوبدل شد بنده وظیفه خودمیدانم دراین جلسه درحضورنمایندگان محترم اظهارتاسف بکنم (احسنت) بنده تصورمیکنم که آقایان همکاران ونمایندگان ازعقیده واحترام واحساسات بنده نسبت به آقای دکتر بقایی مستحضر باشند(صحیح است) وبهمه گفتهام ویکباردیگر هم اینجا تکرارمیکنم امیدوارهستم که خداوندمتعال برکت وجوددکتر بقایی را ازنهضت ملت ایران دریغ نداشته باشد راجع به سوالاتی که کرده اندکه موجب استفاده بنده ازماده ۹۰ شدهاست البته درموقع خودش استفاده میکنم وعرایضی که لازم باشد بعرض نمایندگان محترم میرسانم (احسنت)
نایب رئیس _ آقای ملک مدنی
ملک مدنی _ سه تلگراف ازملایر ونهاوندبه بنده رسیدهاست مبنی برپشتیبانی ازدولت آقای دکتر مصدق که تقدیم مقام ریاست میکنم (احسنت)
نایب رئیس _ آقای حائریزاده
حائریزاده _ درصورت مجلس فرصتی جهت مطالعه برای بنده نبود چون الساعه که واردشدم به بنده رسیده ووقتی که خواندم بنظررسید یک قسمتهایی که لازمه صورت مجلس است در اینجا فراموش شده بود یک فرمایش بیموقعی که جناب وزیرکشور فرمودندوبنده یک جوابی بایشان عرض کردم دیدم اصلا ازاین سوال وجواب چیزی نوشته نشده این صورت مجلس هابرای این است که بعد هاکه مردم اینها رامراجعه میکنندقضاوت بکنند که قضیه ازچه قرار بودهاست ازاین جهت ازآقایان تندنویسها تقاضامیکنم که بیشتر دقت بکنند وجزئیات را که باید درصورت مجلس باشد بنویسند.
نایب رئیس _ آقای بهادری (نمایندگان _ احسنت) درضمن خواستم بعرض آقایان نمایندگان برسانم امروز اغلب آقایان اجازه اینکه خواسته بودند ومطالبی که فرمودند راجع بصورت جلسه نبود واینطورکه مشاهده شدهیچکدام واردومربوط به صورت مجلس نبود. اقبال _ پس بنده را هم اجازه بفرمایید که عرایضم را بکنم
نایب رئیس _ بفرمایید
اقبال _ دوتلگراف است یکی ازکارمندان اداره دارایی کرمانشاه ویکی هم ازطرف خانواده آل آقا دایر به پشتیبانی ازدولت جناب آقای دکتر مصدق که تقدیم میکنم یک طومار دیگرهم رسیده ازطرف اهالی غیور کرمانشاه که تقدیم میکنم طومار دیگری است ازجمعیت پان ایرانیسم رسیدهاست که شاید در حدود شش هفت هزار امضا داشته باشد وهمه مبنی برپشتیبانی ازدولت است وازآقایان نمایندگان خواستهاند که اختیارات را زودتر تمدیدبکنند.
نایب رئیس _ نسبت بصورت مجلس اعتراض دیگری نیست؟(اظهاری نشد) صورت جلسه پنجشنبه بیست وپنجم دیماه تصویب شد
- بیانات قبل ازدستور آقایان خلخالی ومدرس
ویرایشنایب رئیس _ یک عده ازآقایان اجازه نطق قبل ازدستور خواستهاند (بعضی ازنمایندگان _ دستور) آقای خلخالی
خلخالی _ اگرجریانات اخیر که مایه تاسف است رخ نمیداد ومتوجه اساس نهضت ملت ایران نمیشد مصدع نمیشدم مخصوصا دراین موقع غالبامی بینم آقایان سکوت اختیارمیکنند برای اینکه درچنین موقعی که تاریک ومبهم به نظرمیرسداظهارنظرنکنند بنده لازم میبینم تشخیص خودم ونظرخودم را صریحا بگویم اینجا بحث ازنهضت ملت ایران میشود هرکسی بزعم خود تفسیروتعبیری مینماید دو بارازطرف دو نفرازآقایان نمایندگان بطورمفصل نطقی در باره نهضت ملت ایران بعمل آمده که تقریبا ازنظربین المللی ووضعیت جغرافیایی ایران واینکه درهمین دوبلوک واقع شده بحث شد ولی مطالبی که من امروز میخواهم دراین باره عرض کنم مثل اینکه در باره اش تاکنون بحثی بمیان نیامده قبل ازاینکه وارداین موضوع بشوم یک مثال تاریخی میخواهم حضورآقایان عرض کنم درفتنه مغول موقعی که سپاهیان خونخوار چنگیز افرادبیگناه رابهلاکت میرساندند وقتی به شهر نیشابور رسیدند درنتیجه استقامت وپایداری اهالی شهرفرمان قتل عام دادند عدهای بگوشه وکنار پناه بردند تاجان بسلامت ببرند مغولها نیرنگی زدند برای اینکه همه راکشته باشند فردی را مامور کردند بالای مناره مسجد اذان بدهد ومسلمانهاتصورکنندبرادرانشان فایق آمدهاند ودشمن را ازشهر بیرون راندهاند وتسلط پیدا کردهاند بیرون بیایند همین کارهم شد وبیرون امدن همان و کشته شدن همان قبلامیخواهم این را عرض کنم بنده که دراین جریان واردم صحبت ازنهضت ملت ایران میکنم این اذانی نیست که من و امثال من را فریب داده باشد این جریانی نیست که دشمن برعلیه ما شمشیربکشد یک جریان زودگذر و دروغی نیست که افرادپاکدل ووطن پرست وملت خواه را بشناسند و بعد ازتغییر اوضاع آنهارا ازدم تیغ بگذرانند بلکه من اگربه نهضت علاقه مندم وصحبت ازملت میکنم برای خاطراین ملت که وابسته به یکی دونفربوجودآورنده یابنیادگذار نهضت هستند ومربوط بیکی دوسال است نیست این اعتقاد و علاقه من حتی هزاران سال ریشه عمیق دارد میلیونها انسان پابرهنه شکم گرسنه میلیونها مردم دراین نهضت نه تنها درایران درتمام دنیا شرکت دارند(صحیح است) نه تنها درعصر ما درعصرهای گذشته افراد و انسانهایی که برعلیه ظلم وستم قدعلم کردهاند باناکامیها روبروشدهاند ودست ازعقیده وایمان خود نشستند آنهاهم دراین نهضت شرکت دارند(صحیح است) نهضت امروزنتیجه وماحصل قیامها و اعتراضات شدید ملت ماحتی درقرنهای گذشتهاست. منطقی نیست که من بوکالت و دیگری بوزارت برسدمقامات اشغال بشود ازروزی که من پادرمجلس گذاشتم اگرهم سکوت اختیارکردم (حتی روزی آقای گنجه فرمودند که این خلخالی آن خلخالی نیست که درتبریز بود) برای این بود که سکوت و آرامش را برای مملکت لازم میدیدم (صحیح است) ولازم میبینم که حقیقت حکومت بکندوهیچوقت پرده پوشی نشود نمیشود مردم را اغفال کردومردمی که عرض کردم باعث وبانی نهضت ماهستند اغفال نمیشوند ماهستیم که خودرا گول میزنیم خارج ازاین مجلس روزی درجلسه خصوصی عرض کردم میلیونها انسان درباره ما قضاوت میکنند. اعمال مارا داوری میکنند وخوب وبدرا تشخیص میدهند من میگویم ملت رانرنجانید مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زباغی که برخاست مشکل نشیند وقتی ملت را خواستند فریب بدهند خودشان را ازآن مقام پایین آوردندمجددا دل ملت را نمیتوان بدست آورد ومقام اولیه را بدست آورد بنابراین ما پیش ازهرچیز باید اعتقادبصداقت صفای باطن خلوص نیت و اعتقاد بحیات و زندگانی مردم داشته باشیم من نظرم باین جریانات یا بقول عدهای به مانورهایی که انجام میگیرد نیست درباره دولت وحکومت فعلی هم نظریاتم را عرض کردهام وحالاهم ممکن است عرض بکنم بله صحبت ازنهضت بودکه عرض کردم وقتی بریشه عمیق نهضت واهمیت آن توجه بکنیم باید آنرا مافوق شخصیتهابدانیم برای اینکه شخصتها در معرض خطا واشتباه وهمچنین در معرض مرگ ومیر هستند اینها فنا پذیرهستند آن چیزی که ازبین نمیرود ملت است (صحیح است) برای اینکه ملت یک نفرودونفرنیست این چشمه لایزال است که میجوشد این حق طلبی که ازحلقوم افراداین ملت امروز شنیده میشود انعکاس تاثرات وبدبختیهای انسانهای گذشته هم هست (صحیح است) این هاوقتی میگویند عدالت اجتماعی یک مسئله نیست ویک حقیقت است وقتی میگویند توازنی دروضع زندگی مردم بایدباشد سطح زندگی بایدطوری باشد که لااقل قابل زندگی برای طبقات مختلف مردم باشد این امرشوخی بردارنیست این مطلبی است که باید به آن ایمان داشت وبه ان عمل کرد وباعمل امیدمردم را منقطع نساخت درباره اینکه باید ازبحثهای کلی نتیجه گرفت ومباحثی که پشت این تریبون هم گفته میشود بایدمنطبق با اوضاع فعلی باشد درباره دولت که ازنتیجه مبارزات ملت ایران ودرنتیجه نهضت ملی بوجود آمده نظر من همان بودکه روزی در فراکسیون نهضت ملی عرض کردم و قسمتی ازآن درجراید منتشرشده بود من هرگزمعتقدنیستم که این حکومت معایب ندارد ویادولتی بهتر ازاین روی کار نمیتواندبیاید نه من شرایط وامکانات فعلی را در نظرمیگیرم برای من محرز نیست که درشرایط کنونی دولتی بهترازاین بتوان روی کارآورد بدلیل این که من چنین قدرتی ندارم که با چنان قدرتی امکان داشته باشد دسیسهها تبانیها مواضعهها اینها را بی اثر بکند ودولتی ایده آلی رابوجود بیاورد ممکن است این تلقینات را بکنندکه این اساس فعلی را متزلزل بکنند بعد نقشه خود را عملی سازند چون ما موظف نیستیم که ایده آلیست باشیم ودنیاب خیال و آرزوهای غیرعملی برویم روی این نظرهمیشه با این که پشتیبان دولت بودهام ازروزی که به مجلس آمدم درعرایضی که کردم همیشه انتقادات منطقی مینمودم البته آقایان تصدیق میفرمایند که انتقادات من باکمال بیغرضی خواه موثربوده یا نبوده بعرض رسیدهاست (صحیح است) حتی روزی در فراکسیون عرض کردم که مرحوم مدرس اعلی الله مقامه بطوریکه درتاریخ میبینیم روزی که شاه سابق به سلطنت نرسیده بود اظهار نظرمی فرمودندکه معایب ومحاسنی داردمحاسنش را بامعایبش باید سنجیدو بعد قضاوت کرد من همین بحث را درباره جناب آقای دکتر مصدق عرض کردم نمیتوان اینها راتفکیک کرد مخصوصا چندشب پیش که دعوت شده بودیم درمنزل آقای دکتر شخصا انجابنده در مسئله اختیارات صحبت کردم واینکه اختیارات ممکن است بطور مستقیم یاغیرمستقیم یابا اراده و با بدون اراده تضعیفی در اساس مشروطیت وحکومت پارلمانی ایجادبکندوگفتم چه محظوری دارید که از طریق پارلمانی این اصلاحات را انجام بدهید دراین باب بحثی کردم برای اینکه خواستم نظرایشان را مستقلا یا مستقیما دراین باب بدانم وبرای اینکه خودمن هم نفیا یا اثباتا هردورابتوانم استدلال بکنم صریحا ایشان فرمودند که برای مبارزهای که ما شروع کردیم خواه از نظرجنبه خارجی ویا از نظر داخلی داشتن اختیارات که موجب تقویت دولت است نهایت موثراست همین طوراصلاحاتی که شما خواهان آن هستید باوضع عادی غیرممکن بنظرمی رسد با اینکه من معتقدم ازاین اختیارات از نظر اصلاحات داخلی آنطورکه شایستهاست عملی نشده آن بحثی جدا است وچنانچه اگروقت باشد بعدا عرض میکنم بعد میبینیم که مسئله نفت تقریبا اساس حکومت را تقریبا تشکیل میدهد یعنی اثرفوق العاده مهمی درنهضت ملت ایران دارد اگرچه محرومیت ملت ایران تنها مربوط به مسئله بارزملت ایران بوده ولی چون اثرفوق العادهای داشته وشخصی هم که در پیشرفت کارنفت بی نهایت موثربوده خود آقای دکتر مصدق وحکومت ایشان بود اکنون ایشان هم مسئله اختیار راهم باحکومت وادامه زمامداری خودشان ممزوج میکنندیعنی غیرقابل تفکیک میدانند بطوریکه درنامهای هم که دیروز گویا فرستادهاند این مطلب را تصریح میکندکه اگربه لایحه اختیارات رای ندهید مثل این است که رای عدم اعتماد دادهاید در هرحال ایشان باعدم اختیارات حاضر بادامه زمامداری نیستندومخصوصا از نظر مذاکراتی که با خارجی ودرموردمسئله نفت داردم بینهایت موثرمیدانم البته من هم باورنمیکنم یک شخصی مثل آقای دکتر مصدق این را بهانهای برای گرفتن اختیارات بکنند وبخواهنداختیاراتی که از ما میگیرند دریک راه خطایی بکاربندند (صحیح است) البته بایدمامشوق این باشیم که ازاین اختیارات بنفع تودههای محروم وطبقه سوم ازش حداکثر استفاده را بکنندغیرازاین مطالبی که ایشان تصریح فرمودندبنده هم خودم یکی دوبار اینجا عرض کردم حتی عرض کردم راجع به وقایع سی تیر دراولین نطقی که درآن روزکردم عرض کردم مردم در آستانه انقلاب قدم میگذارند تمام این قوانین وتشکیلات تمام بخاطر هستی وزندگانی است وقتی که آخرین هدف انسان ازدست میرودآخرین نیروی خورا بکارمی بندد.
نایب رئیس _ آقاوقت شما تمام شد. آقای خلخالی
خلخالی _ اگراجازه میفرمایید دودقیقه دیگر وقت داده بشود
نایب رئیس _ چون کارهای زیادی دردستورداریم خواهش میکنم بهمان یک ربع قناعت بفرمایید
خلخالی _ با اینکه اساس مطالب بنده باقی ماند باحترام اینکه وقت مجلس گرفته نشودبقیه عرایض خودرا میگذارم برای بعد ولی اینها که عرض کردم مقدمه بود(احسنت)
نایب رئیس _ آقای مدرس استفاده میکنید ازنطق قبل ازدستور؟ بفرمایید
مدرس _ چون لایحه دولت درموضوع موافقت نامه بمنظورتسهیل وبسط ترانزیت وحمل ونقل مسافر و کالا بین ایران وترکیه مشتمل بریک مقدمه وچهارده ماده وسه پروتوکل ویک موافقت نامه پرداخت و مراسلات متبادله بین طرفین دردستورمجلس قراردارد لذا مناسب دیدم مطالبی را دراین موضوع بعرض نمایندگان محترم برسانم وتذکراتی بدولت بدهم وضمن سپاسگذاری ازریاست محترم که باتقاضای بنده موافقت فرموده وآن را دردستورمجلس قرار دادهاند ازنمایندگان محترم مجلس تقاضاکنم توجه فرمایند بلکه این لایحه که مدتها است معوق مانده بتصویب برسد: این قراردادکه درتاریخ ۲۵ دسامبر ۱۹۴۹ بین دولت شاهنشاهی ایران ودولت جمهوری ترکیه منعقدشده متضمن قوائد ومنافعی برای دولتین متعاهدین میباشدوبنده زایدمیدانم تفصیلا بشرح آنهابپردازم فقط اجمالا عرض میکنم:
- ۱ - متعددبودن راههای تجاری هرمملکت کمال ضرورت رادارد
- ۲ - قسمتی ازصادرات ایران واکثر صادرات آذربایجان خشگباراست که بواسطه گرمای بنادرجنوب ممکن است زود فاسد شوددرصورتیکه راه ترکیه ازحیث آب وهوامساعدتراست
- ۳ - تجارآذربایجانی ازسهمیه وارداتی خودشان بهتر میتواننداستفاده کنند واجناس مربوط به همان سهمیه را سریع تروارزان تر ازاین راه وارد نمایند که ضمنا فعالیتی نیز درامورنقلیه آذربایجان پیداوکمکی به اقتصادیات آن سامان بشود
- ۴ - این راه بدریای مدیترانه بمراتب نزدیکتراست از دیگرراهها زیرا از مرز ایران تامرز روم تقریبا ۴۰۰ کیلومتر وازمرزروم تا اسکندرون قریب ۹۵۰ کیلومتروبالنتیجه ازمرزایران تادریای مدیترانه که دریای آزاد است تقریبا ۱۳۵۰ کیلومتر میباشد درصورتیکه تنها ازرضاییه به بنادرجنوب درحدود ۱۵۰۰ کیلومتراست وکالا پس ازرسیدن به خلیج فارس بایدپس ازیک سیروسفرطولانی به کراچی و بعد به بمبئی وسپس به بحر محیط هند وعدن ومسقط وبحراحمر وکانال سوئز رسیده وبالاخره به دریای مدیترانه برسد
- ۵ - کوتاهی راه ونزدیکی مقصد که بدین وسیله تامین میشود مزیت دیگری را نیز دارا میباشد و آن سرعت گردش ثروت وسرمایهاست که تاثیر به سزایی دراقتصادیات کشوردارد. مطلبی را که لازم میدانم در این مورد به وزارت دارایی تذکردهم وجداخواستارشوم اقدامات فوری وسریع دراین باب معمول شود موضوع گمرک بازرگان است ساختمان این گمرک درسال ۱۳۲۰ به پایان رسید ولی اندکی نپایید که در شهریور همان سال خراب شد درسال ۱۳۲۸ مقاطعه کاری حاضرگردید با اخذ هفت میلیون رل گ این ساختمان را تعمیرکند چون مصالح خوب بکارنبرد قبل ازتحویل بدولت خراب گردید و فعلا این ساختمان خراب دریک منطقه سرحدی که درمرئی ونظرمسافرین داخلی وخارجی و مجاورت ساختمان گمرکی آباد دولت همجوار ما است نمونه بارزی از خیانت مقاطعه کاروضعف دستگاه قضایی وسستی دستگاههای اداری است که تاحال امرباین مهمی را بلاتکلیف گذاشتهاند و اکنون باعث تاسف وتاثرهربیننده میباشدونشان میدهد بیت المال ملت که ازخون دل مردم لخت و عریان مملکت تشکیل شده چگونه باکمال بی رحمی موردغارت ویغما میشود. درتاریخ ۲۲ شهریور ماه ۱۳۳۱ ازظرف چندنفرازمهندسین وزارت دارایی گزارشی تنظیم وضمن مجسم کردن وضع فعلی این ساختمان اظهارنظرکردهاند که ۷۲۷۳۹۲۳ رالل که بایستی خرج بشود فقط مبلغ ۲۷۱۱۰۱۸ رال خرج وبقیه که مبلغ ۴۵۶۲۸۹۵ رال۳ میباشد مورداختلاف است. با اینکه اداره ساختمان تبریز واداره کل ساختمان وگمرک اقداماتی درباب ترمیم این ضرر وزیان وارده وانجام مراسلات ونامههایی رد و بدل شده وحتی درکمیسیون متشکله درتاریخ ۲۴ تیرماه ۱۳۳۱ تصمیم گرفته شدهاست که مبلغ ۳۵۰۰۰۰۰ رال سپرده پیمانکار ومجموع ده درصدهای مکسوره که متجاوز ازپانصدهزاررالو است ضبط وتوسط اداره ساختمان به مصرف رفع معایب ونواقص برسدولی تاحال نتیجهای بدست نیامدهاست چون فعلاگمرک بازرگان ازحیث وضع ساختمانی آماده به قبول کالاهای وارده ازمرزترکیه نبست وتلاس مجلس ودولت درتصویب این لایحه بدون تسریع در انجام این امر بی فایده بوده وکارباین اهمیت دراثرتعقیب مقاطعه کار ومسامحه مامورین دولت ممکن است تعطیل شود بوزارت دارایی تذکر میدهم دنباله اقدامات خود را بگیرد. ازتشریفات اداری کاسته وبسرعت عمل بیافزاید وهرچه زودتر بتعمیر و اصلاح این ساختمان اقدام نماید. مطالبی را نیز میخواهم به آقای وزیراقتصادملی وشورای عالی اقتصادی تذکردهم وتقاضاکنم باین مسائل اساسی توجه فرمایندکه هم درآذربایجان ازاین موافقت نامه ترانزیت استفاده مطلوب حاصل شودوهم گرهی از کار فرو بسته ولایات که عموما بوضع اسف آوری دچارشدهاند گشوده شود. اینجا نب چندی پیش مطالبی درپشت این تریبون راجع بوضع ولایات بیان نموده وعرض کردم که یکی ازعلل خرابی ولایات و قصبات ودهات وعدم رضایت مردم شدت تمرکزاموردرتهران ومسلوب الاختیار بودن اهل ولایات درمسائل محصلی وتسهیلات ومزایایی است که درکلیه امور عملا به مرکز نشینان قائل وسکنه ولایات را ازآن محرم ساختهاند. بنده که افتخار نمایندگی یک شهرستان حوادث دیدهای را دارم برخودفرض دیدم آنچه را که به رای العین دیدهام وبه واقعیت آن برسانم ودولت را بعواقب وخیم این جریان اسف آور متوجه سازم وضمن عرایضم پیشنهاداتی کردم وسپس برای اینکه قسمتی ازاین عرایض جامه عمل بپوشداین پیشنهادات را بدولت دادم وزارت اقتصادملی مکلف است که سهمیه وارداتی هرشهرستان را به نسبت جمعیت خودآن شهرستان درمقابل گواهی نامه بوسیله بانک ملی شهرستان مزبور به بازرگانانی بدهدکه ساکن همان شهرستان بوده ومرکزتجارتی شان نیزدرهمان جا باشد بشرط اینکه کالای مربوط بهمان سهمیه مستقیما یا بوسیله پاساوان ازگمرک یا اداره دارایی همان محل مرخص گردد تشخیص سکونت یاعدم سکونت تاجری درشهرستانی وتشخیص مرکزتجارتی وی با اطاق بازرگانی هرمحل است و در صورتیکه اطاق بازرگانی درآن محل وجود نداشته باشد با اطاق بازرگانی مرکزهرایالت است. اداره گمرکی که جنس به آن واردشده بایدتمام حقوق گمرکی وپاساوان راطبق مقررات دریافت کرده وسپس دستور پاساوان را صادرنماید ولی درصورتیکه واردکننده نتواند حقوق گمرکی وپاساوان را نقدا بپردازد اداره گمرک باید ازکالای مربوطه معادل دوبرابر حقوق گمرکی وپاساوان را بعنوان ودیعه نگاهداری وگواهی مربوطه را بتاجرواردکننده بدهد وتاجرنیز با ارائه آن گواهی میتواند جنس را ازگمرک یا اداره مربوطه مرخص نماید. عوارض شهرداری که ازهرجنس طبق مقررات جاری اخذ میشود در گمرک یا اداره دارای مربوطه همان شهرستان دریافت وجزدر آمدهمان محل محسوب خواهدشد. وبرای تشویق تجار در ولایات پیشنهادکردم ازکالاهای تجارتی وارداتی که ازگمرکات تهران وخوزستان مرخص میشود علاوه برحقوق وعوارض گمرکی فعلی صدی ده نیز اضافه باید دریافت شودواین صدی ده اضافی در عمران وآبادی ولایات به نسبت جمعیت صرف گردد. ازکالاهایی که ازگمرکات طهران وخوزستان صادر میشودصدی هفت وازکالاهایی که درگمرکات سایر شهرستانها صادرمی گردد کمافی السابق صدی ۵ ارز به بانک ملی فروخته شود. با اینکه جناب آقای نخست وزیراین پیشنهادات بنده را در تاریخ ۸-۱۰-۱۳۳۱ بوزارت اقتصادملی وشورای عالی اقتصادی ارسال ودستوردادهاند دراین باب مطالعه وتوجه شود وبا اینکه خوداین جانب درتاریخ ۲۰-۱۰-۳۱ مراتب را مجددا تعقیب کردهام معلوم نیست چرا باین قسمت توجهی نشدهاست همین قدرعرض میکنم این عرایض بنده درموضوع عقب ماندگی ولایات ترجمان حال میلیونها مردم محروم این مملکت است سیاست اقتصادی ناروای دولتها چراباید مردم را تشویق کندکه دست از مسکن وماوای مالوف خودبشویند ودهات وقصبات و شهرها را ترک کرده ودرمرکزمجتمع شوند. آقایان تصدیق میفرمایندکه این وضع به صلاح مملکت نیست دهات وولایات که ارکان وپایههای مملکت است باید محکم واستوار وآباد واهالی آنهامرفه الحال و آسوده باشند. مطالب دیگری که میخواهم اجمالا بدولت تذکر دهم این است که اولا راههای شوسه آذربایجان خصوصا راههایی که باید به بازرگانان برسد بی نهایت خراب است ووزارت راه لازم است در این باب توجهی عاجل بنماید. وباتوجه به ماده ۱ قرارداد ترانزیت آنهارا تعمیر کند بنحوی که وسائط نقلیه بتوانند دراین جادهها مرتیا وبه اسانی رفت وآمدنمایند. ثانیا چون اکثرصادرات آذربایجان خشکباراست وترکیه هم نظیرهمین کالاهای صادراتی راداردبرای اینکه روی اصل رقابت تجارتی درصادرشدن این قبیل اجناس تعویقی رخ ندهد بهتر است پس ازتصویب این لایحه وزارت خارجه شرحی بدولت جمهوری ترکیه ارسال دارد که مامورین مربوطه درفراهم آوردن تسهیلات حمل مال التجارههای ایرانی سعی لازم را مبذول دارندوبهیچوجه و بهیچ بهانهای حمل وعبورآنهارا به تعویق نیاندازند گرچه حسن نیت وحسن تفاهم دولتین نسبت بهم قابل تردید نیست. ثالثا چون برطبق ماده یک پروتوکل شماره ۳ مربوط بوسائل ارتباط شرکتهای خصوصی حمل ونقل که مرکزانهادر ایران است ازطرف دولت جمهوری ترکیه اجازه خواهندداشت که سرویس حمل ونقل موتوری خودرا درمورد کالاهای ترانزیتی یاکالایی که مبدا ویامقصدآن یکی از ۲ کشوراست تاطربوزان بسط دهند لذادولت ایران یا شرکتهای مجازدیگرمیزان کرایه رابالانبرند ودرحمل کالاها تبعیضاتی قائل نشوند ونظم وترتیب ومراتب عدالت را ازهرحیث مرعی دارندوبرای تامین منافع شخصی پا روی مصالح نوعی واجتماعی نگذارند. رابعا دولت ایران یادولت ترکیه داخل مذاکره شود که حتی الامکان عوض ارز ازکالاهای ایرانی مخصوصا نفط وبنزین قبول کنند.
نایب رئیس _ آقای حائریزاده بفرمایید وزیردارایی _ اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس _ هنوز وارددستورنشدهایم. (بعضی ازنمایندگان _ مانعی ندارد) بفرمایید آقای وزیردارایی
- معرفی آقای علی مصطفوی بمعاونت وزارت دادگستری بوسیله آقای کاظمی نایب نخست وزیر
ویرایشوزیردارایی _ چون جناب آقای وزیردادگستری کسالت دارند ازبنده تقاضافرمودهاند که آقای علی مصطفوی رابسمت معاونت وزارت دادگستری معرفی کنم. مبارک است
- بیانات قبل ازدستور آقای حائریزاده
ویرایشنایب رئیس _ آقای حائریزاده.
حائریزاده _ بنده ضمن لایحه برخلاف قانون اساسی اختیارات اسم نوشته بودم که صحبت بکنم ولی آنچه احساس کردم این است که ممکن است بمن نوبت نرسد لذا بعنوان قبل از دستور صبح آمدم اجازه گرفتم که مطالبی که لازم است بعرض آقایان و ملت ایران وج هانیان برسد عرض کنم در این کتاب (اشاره به مجله مذاکرات مجلس نمودند) هم مال شش ماه اول مجلس شانزدهم است نطقهای زیادی از آقای دکتر مصدق در مجلس هست که یک تکه کوچکی رادر اینجا اگرفرصت کردم پیدا میکنم باطلاع آقایان میرسانم که علمای حقوقی که فعلا در مجلس هستند با مقلد خودشان تکلیف خودشان را بفهمند بعضی از مسائل واجب کفائی است اگریک نفریاجماعتی اقدام کردند اسقاط تکلیف میشود و اگر کسی حاضر برای انجام وظیفه نشد واجب عینی است. موضوع کوتاه کردن دست تخریب انگلستان و محو آثار قرارداد شوم نفت برای هرایرانی واجب بوداقدام کند ولی در موقعی که من در ادوار چهار و پنج و پانزده مجلس اقدام کردم بنظر اشخاصی که امروز مبارزه با انگلستان و کوتاه کردن دست کمپانی غارتگر سابق دکانی شده عمل احمقانه واقدام درامرمحال بودوبحمدالله خداوندعالم مقدر فرمودواوضاع بین المللی مساعد شدومبارزه شرافتمندانه ورشیدانه مردم ایران خاصه اهالی تهران این امرمحال را ممکن وعملی ساخت و امروز اشخاصی چند سینه راجلو داده وپهلوان معرکه میباشند ومن مسرورم که برای من واجب عینی نیست و قدر کفایت گویندگان و نویسندگان موضوع قطع رابطه وخلع ید را برای خود دکان قراردادهاند محتاج نیست من دراین موضوعات زیاد صحبت کنم هرملت ومملکت متناسب با لیافت وموقعیت خوددراین دنیای پرآشوب سهم ونصیب دارد ملت ایران که سالیان دراز مشعل دارد تمدن شرق بوده وموقعی که جزیره نشینان ساحل تایمز در عالم توحش زندگانی داشتند درس سیاست واداره مملکت به جهانیان داده امروزبواسطه حوادث روزگار وموقعیت جغرافیایی گرفتار انواع مصائب وشدائد گردیده ما اول باید خودمان را اصلاح کنیم بعد توقع مساعدت وکمک از دیگران داشته باشیم. دولت جناب دکتر مصدق باکمک ماها وسایرافرادملت ایران موفق شدقدم بجلو گذارده برای مطالبه حقوق مغصوبه ایران کوشش کند البته درسیاست کلی همه ملت ایران پشت و پناه او بود ولی درانتخاب طریق افتخاریا انتقاد متوجه شخص ایشان است ومن اقرارمیکنم که ازروزاول در طریق مبارزه اختلاف نظرداشتم وبرای اینکه در مقابل خارجیها این اختلاف نظر بضرر ملت ایران نباشد همیشه ازایشان کمک کردهام. دولت جناب دکتر محمدمصدق بفرمایش جناب مهندس رضوی نایب رئیس مجلس حساب مخصوص دارد و متکی است بعملیات اواخر تیر ۱۳۳۱ و فریاد یا مرگ یا مصدق مردم و ابدا ایشان در مجلس دیده نمیشوند و با اختیاراتی که دارند قوانین مطبوعات و امنیت اجتماعی وغیره میگذرانند مانندامام غائب از دسترس مردم دور و فقط نواب خاص ایشان را زیارت کرده دستور گرفته مدافعه مینمایند.
لازم است قبل از ورود در مطلب من باب مقدمه عرض کنم مخالفت با لوایح دولت و انتقاد چند صورت دارد یکی ازاقسام آن رفتار و انتقادی میباشد که دردوره ۱۶ اقلیت داشته و لیدر اقلیت جناب دکتر محمد مصدق بودکه با شکستن میز در موقع نطق رزم آرا واظهار پشت تریبون در موقع ریاست وزرایی منصورالملک که سر ترا مثل جوجه خواهم کند و غیره که این طریقه و رویه را اقلیت تخریبی باید نام گذارد و برای تخریب همه نوع اسلحه وابزارمفیداست ازحربه فحش و تهمت و غیره. یکی اقلیت مخالف انتقادی و اصلاحی که رویه مرحوم مدرس بوددر دوره پنجم مجلس که من خوشبختانه یابدبختانه در هر دو اقلیت شرکت داشتهام و نطقهای من در ادوار مختلف درصفحات تاریخ ضبط است واگرجناب دکتر مصدق ازمن گله نمودند که چراتخته جلومیزرا مسامحه درشکستن آن نمودم چون میل دارم همیشه انتقاد اصلاحی داشته باشم لذادرتمام موارد نتوانستم ونمی توانم باجناب دکتر مصدق همکاری نمایم و بقول رفیق محترم خودم آقای مشارنه درصف مجذوبین ومرعوبین بوده فقطه رویه انتقاداصلاحی را داشته و تا مایوس ازاصلاح نشدم مبادرت به مخالفت با اختیارات نکردهام زیراکه جناب دکتر محمد مصدق را برای اقلیت منفی وتخریبی وجودبسیار مفیدی میدانم ولی ازاینکه ایشان موفق باقدام اصلاحی شوند چندان امید نداشتم واخیرا با اوضاع بین المللی بکلی مایوس شدم وابدا روزنه امیدی برای رفع بحران فعلی وبدبختی مملکت نمیبینم واین دکان نفت راکه برای جماعتی نان و آب و برای مملکت فلاکت و نکبت بار آورده باید بست و فکر دیگری کرد. این مذاکرات امریکا با ایران برای وارد کردن ایران درصف دول غربی است وصحبت نفت برای بهانه و برای اغفال است اگر پیشنهادی که درزمان حکومت رزم آرا راجع به ملی شدن نفت من کردم و جناب دکتر محمدمصدق امضا نمودند تعقیب شده بودامروز گرفتاراین بدبختی و فلاکت نبودیم ولی ایشان پس از کشته شدن رزم آرا محیط را برای تصمیم انفرادی مناسب دیده وازآن حدود تجاوز کرده و ملت ایران را در کوچه بن بست گذارده فقط انتظار دارند عموزادههای انگلیسها برخلاف منافع انگلستان مارا از این بدبختی نجات دهند. دریغ از راه دور و رنج بسیار. از دولت ایشان پرسش خیلی مختصراست راجع بامنیت داخلی در بیست ماه اخیر و مقایسه آن بابیست ماه قبل ازدولت جناب دکتر محمدمصدق آیا در این مدت چه کشتارها شده که اولین دفعه آن موقع ورود هاریمن بود که جماعتی روی منافع سیاست خارجی بطرف مجلس آمدند و با قوای دولتی تصادم حاصل شد و جمعی کشته و دستگیر و حبس شدند و جناب دکتر مصدق ابدا مسئولیت این جنایات را قبول نکرده و فرمودند رئیس نظمیه طبق میل شاه معلوم شده و من مسئول نیستم و رئیس نظمیه را که چند روز بیشترنبود متصدی شده بود حبس کردند و موضوع ماست مالی شد و در دفعات بعد کرارا ازاین قبیل جنایات اتفاق افتاد گاهی عامل را منتسب به چپ گاهی براست معرفی نمودند و گاهی منجر به آتش زدن خانه _ روزنامه _ مغازه شد گاهی درمحیط مدارس سرودست شکست تا چند روز قبل که دامنه عملیات شرارت بحدی توسعه یافت که ازجلومجلس گرفته تالاله زار وخیابان اسلامبول و سایر خیابانها سرایت کردوحتی شنیدم جمعی باچوبهای متحدالشکل و حربه سرد ازقبیل کارد و ساطور و غیره و لباسهای فرم مخصوص متصدی بودهاند یکدفعه یک اتوبوس حامل جماعتی شد و بدفتر یا قرائت خانه و کس و غیره حمله کردند. درایام نوروز که درطهران نبودم شنیدم بجای جشن در بعضی از منازل عزا بوده وکشتاردسته جمعی شده حتی شنیدم در مشهد بخانم یکی ازمامورین خارجی که مسلمان بوده و عازم حرم مطهر بوده حمله شده علاوه برشرارتهای مرکزدردهات وقصبات شرارت شروع شد و شرارتهای دسته جمعی پرسش من این است که شما احصاییه مقتولین ومجروحین وجلب شدگان زندان را دراین مدت بیست ماه دارید که درایران چه بوده تامقایسه شودبابیست ماه قبل ازحکومت جناب دکتر مصدق آیا در این بیست ماه قتل وجرح وضرب و حبس بیشتر بوده یا ۲۰ ماه قبل وبابودن قانن بگیروببند بدون دلیل زمان حکومت فعلی که قبلاوجودنداشت امنیت درمملکت بیشتربوده یا قبل از آن هرتجارت خانه وبنگاه بایدآخرسال بیلان بدهد ومقایسه شودکه آیا این بنگاه نفع داشته یا ضرراگر نفع داشته باید کمک کرد واگر ضرر داشته باشد بست ورفت وبنگاه جدید بازکرد. حکومت نباید بجای امنیت حرف وتهمت وناسزاتحویل بدهد وپشت دستگاه رادیوموجبات هرج ومرج وآشوب را در مرکز و ولایات فراهم کند ویک دسته اشخاص نوکرحاکم منصوب فریاد مرده بادوزنده باد بکشندزیرا که افراد نوکر حاکم منصوب درتمام طبقات هست درصف وکیل وزیر بازاری روزنامه نویس واعظ و غیره حکومت نباید متوسل بحربه تهمت وافتراشود وسلب اعتمادجامعه را ازخودبنماید. جنگ نفت که برای بعضیها دکان ونان وآب شده ازدوره چهارم وپنجم مجلس که سی سال قبل باشددرمجلس شروع شد وآنرامن شروع کردم ودرموقع خطر همه جابودم تاوقتیکه کمیسیون مختلط قرارشد تشکیل شوددیدم داوطلب زیاد است واین واجب کفایی را دیگران بامیل انجام میدهند داوطلب نشدم حتی بعضی از آقایان که فعلا درمجلس حضوردارندبامن صحبت کردندگفتم داوطلب نیستم ودیگران که داوطلب هستند باید مقدم باشند اگرکسی داوطلب نبود حاضربودم عهده داراین زحمت بشوم من ازمجلس توقع ندارم مطابق نظر من رای بدهد این مطالب را برای ضبط درتاریخ میگویم که دیگران بعد قضاوت غلط نکنند. دستگاه سالوس وتهمت وافترا ممکن است تامدتی عوام را گول بزندولی پس ازکشف حقیقت همان عوام که یا مرگ یا مصدق گفته خودشان دوست ودشمن خودرا تشخیص خواهندداد. باحیات یک ملت برای ریاست چند روزه نباید بازی کرد (بهادری _صحیح است) من ۳۴ نفر فاصله باحسین بن علی بیشتر ندارم اگرتشخیص دهم که نجات ملت ومملکت من درسایه فداکاری است رویه جد خودرا اتخاذ خواهم کرد این مردم ومملکت ودایع الهی میباشندکه امروز بماها سپرده شده نباید درامانت خداوند خیانت کنیم. من مصلحت را درسکوت ندانستم واطمینان دارم که مسافرت جناب چرچیل بامریک وریاست جمهور ترومن با ایزنهاور برای ذبح ملل ضعیف است دراین رستاخیز جهانی هرملتی باید خود فکری بحال خود کند و منتظر امر یک و روس و انگلیس نباشد ملت را تاچندی بادروغ وحرف میتوان اغفال کرد ولی دوام ندارد من میل ندارم واردبحث درهویت اشخاص بشوم ازانتخاب حاکم نظامی ومرزبانی و سرپرست نفط وغیره این مطالب را میگذارم برای وقت دیگری عجالتا پرسش من ازدولت این است که بیلان ۲۰ ماه حکومت جناب دکتر محمدمصدق را از قتل وجرح و ضرب وحبس را با ۲۰ ماه قبل ازحکومت ایشان بدهدتامعلوم شودچه کسی منافع انگلستان را که جزخرابی این مملکت چیز دیگری نیست تامین کردهاست. حالاواردموضوع لایحه دولت میشوم جناب دکتر محمدمصدق ۱۸ ماه ازمجلس تقاضای اختیار قانونگذاری فرموده پنج ماه آن گذشته ۱۳ ماه آن باقی است شش ماه تصویب شده یکسال باقی است اولامجلس حق نداشت باین اختیاربدهد(بهادری _ صحیح است) طبق عقیده خود ایشان زیرا که ایشان کرارا درهمین مجلس راجع به اختیارات دکتر میلیسپو واختیاروزارت دارایی برای تعرفه گمرکی اظهارداشتند که مجلس ووکیل ایران طبق قانون اساسی وکیل درتوکیل نیست و باید خود قانونگذار باشد و نمیتواند حق خود را به دیگری بدهد حالامن این تکه اش را میخوانم اول اینکه ما نمایندگان وکیل درتوکیل نیستیم که بدولت اجازه دهیم ازطرف مجلس قانون وضع کند و اصل بیست وهفتم متمم قانون اساسی وضع وتصویب قوانین را ازحقوق خاص اعلیحضرت شاهنشاهی ومجلس شورای ملی و مجلس سناقراردادهاست واصل بیست وهشتم اینطور میگویدکه قوای ثلاثه مزبوره همیشه ازیکدیگرممتاز ومنفصل خواهدبود یعنی قوه مجریه حق تصویب قانون ندارد و چنانچه مجلس شورای ملی که بایدحافظ قانون اساسی باشد نباید آنرانقض کندوآقای وزیردارایی که دکتر درعلم حقوقند بایدبقانون اساسی احترام کنند وپیشنهادی نکنند که ناقض آن بشودحالابنده هم عرض میکنم که آقای دکتر مصدق که عالم حقوقند نباید نقض قانون بکنند دوم دادن چنین اختیاراتی بر خلاف قانون برفرض اینکه دولت مورد اعتمادجامعه بودسبب خواهدشد که سابقه بدی ایجاد و حکومت ملی را متزلزل کند و دولتهای بعد ازاین قانون یانظایر آن سوء استفاده کنند نطق ایشان مشروح است این تکه اش را برای اینکه من کم است بیشترنمیخوانم.
نایب رئیس _ جناب آقای حائریزاده وقت شماتمام شدهاست.
حائریزاده _ اجازه بدهیدخیلی مختصراست بقیه اش را هم بخوانم ده دقیقه بنده بیشتر وقت نمیخواهم ازآقای مدرس که کمترمصرف کردند بنده ممکن است استفاده کنم
بعضی ازنمایندگان _ بفرمایید
نایب رئیس _ چنددقیقه وقت میخواهید؟
حائریزاده _ ده دقیقه
نایب رئیس _ آقایانیکه موافقند آقای حائریزاده ده دقیقه دیگرصحبت کنند قیام فرمایند (اکثرقیام نمودند) تصویب شد. بفرمایید
حائریزاده _ قانون اساسی ما را وکیل درتوکیل نشناخته باید قانونگذار خودش انجام وظیفه بکند. این فرمایش ایشان صحیح است واگراین اختیارات تصویب شودلازمه آن حکومت فردی است و دیگر احتیاجی نداریم بوجود مجلس و صرف بودجه زیاد و چند هزار سال ایران این رویه را داشته و در دنیای اخیراین همه فداکاریهای احرار موجب شد که حکومت ازشخص منتقل به جماعت شد ونمایندگان ملت مختار درتعیین مقدرات ملت شدندجناب دکتر مصدق فرمایش خودرا درمجلس فراموش کرده ودرپناه سرنیزه وطوماروتلگراف وتحصن مطالبه اختیار میفرمایند این ابراز احساسات یک شاهی ارزش ندارد و اگر مردم نسبت باقلیت ابراز احساسات نمایند کما اینکه درموقع انتخابات دوره ۱۶ نسبت بجناب دکتر مصدق ودیگران کردند این احساسات مقدس است ولی ابراز احساسات دنبال آن نطق سراپا فحش رئیس دولت که مملکت را برای قیام علیه نمایندگان خودتحریک کرد یکشاهی ارزش ندارد زیرا که این مملکت بعقیده من حکومت بوقلمونها است هرشخص برکسی قدرت جلوس کردتمام بوقلمونها دور او را محاصره میکنند واراده خود را در سایه تملق و بادنجان دورقاب چیدن براوتحمیل میکنند البته درجه نفوذبوقلمونها با درجه مقاومت صاحب قدرت فرق دارد. رضاخان جزء هزار فامیل نبود بعد شش یا هفت سال بوقلمونها در او نفوذ کردندو او را وادار به چپاول و غارت ساختند و روز ملت را سیاه کردند والا رضاخان خدماتی کرد کاپیتولاسیون را الغا کرد دسته دسته شاگرد باروپا فرستاد اصلاحات زیاد کردو اگر دوعمل بد را نکرده بود موردانتقاد کمتر بود اول موضوع سیاست خارجی و نفت بود که مخالف مصالح ایران عمل شد دوم مملکت درزمان او قحط الرجال شد و امثال مدرس ازبین رفتند و کشته شدند و جاسوسها و خائنین جای آنها را گرفتند ومانع از رشد فکری مردم گردیدند و آنچه در دوره او تربیت شد برای تملق و نوکری و جاسوسی مناسب بودند نه برای فرماندهی افکار عمومی و طرح نقشه اشخاصی بخرج دولت رضاخانی باروپا رفتند که بوقلمون صحیح النسب بودند پس از مراجعت ازخارج داوطلب انجام وظیفه در پرورش افکار دوره رضاخان شدند بعد معاون دکتر کشاورز شدند بعد وزیر قوام السلطنه شدند بعد عقل منفصل دکتر مصدق شدند و در صف هزار فامیل وارد شدند هر روز رنگی مد شد همانرنگ را اختیار نمودند. این حکومت بوقلمونها هنوز هست اختیارات بجناب دکتر مصدق دادن که ایشان خودمقاومت رضاخان را ندارند وازهزارفامیل است و لازمه اختیارات بایشان استفاده مسنوبین ایشان واین بوقلمونها است و نباید مملکت را فدای هوس یکعده قرارداد چاه رفتن ومارگرفتن بعشق شیطان این عمل ماها است. آقایان شماها چه حق دارید امانت ملت که حق قانونگذاری است به دیگری بدهید اگر برای مصالح داخلی است که این حکومت ۲۰ ماه و اختیارات ۵ ماه دیدیم چه ثمرداشت غیر از هو و جنجال چیز دیگری ندیدیم البته هو و جنجال برای سقوط یک دولت غاصب لازم است ولی برای اداره مملکت که نباید رئیس دولت مرکز قانون گذاری را مورد فحش و ناسزا قرار دهد و با دستگاه رادیو مملکت را آشوب کند و خود در اطاقه خواب متحصن شود. آقایان خیلی از دوستان من میگویند که چراخودرا با اشخاص هوچی که قدرت مملکت را در دست گرفته طرف ساخته همه گونه خطر برای توایجاد میکنندبنده عرض میکنم شش دفعه نمایندگی مجلس برای انجام وظیفه من کافی است وباجناب دکتر مصدق گفتم که برای دوره ۱۷ من داوطلب نیستم زیراکه ازبودن در صف اقلیت پنج دوره فرسوده شده وامیدی ندارم اکثریت صالح طلب تحول اساسی درمجلس بوجود آید لذا چون کارمند دولت هستم توقع ارجاع شغلی درخارج ایران دارم شاید در خارج بتوانم خدمتی بملت و مملکت خود بنمایم. ایشان قبول نکردند وفرمودنداگر مجلس تشکیل شد وناراضی بودی آنوقت بایددرفکر خدمت دولتی بود امروز چون ازطرف ملت مامورم که درد آنها را بگویم استعفاراصحیح نمیدانم وبرای انجام وظیفه هرچه خطرباشد حاضرم وازاول مجلس ۱۷ ازوزارت دادگستری تقاضاکردم که هرموقع مقتضی دانند تقاعدمن را بجریان بگذارند که بعد از ختم مجلس ۱۷ ازسیاست وخدمت دولت خارج شده چندی در یکی ازنقاط دنیابدون داشتن سمت ومقامی مشغول انجام وظیفه بشوم امروزمجبورم انجام وظیفه کرده وبگویم مخصوصا راجع بمسائل خارج صلاح نیست قدرت واختیار بدست یکنفرباشدهر چندبسیارقوی باشد درصورتیکه جناب دکتر راجع بمسائل جزئی گرفتار گریه وغش وحتی بیکاری فلان برادرزاده وخواهرزاده عمه زاده دایی زاده میرود ونمیتوان مملکت راملعبه فکر علیل کرد بعقیده من باید من و جناب دکتر هر دو در آسایشگاه قدری راحت کنیم و طالب اختیار در این دنیای پر آشوب نباشیم. امروز رجال بزرگ جهان برای رفع مسئولیت سعی دارند عموم ملل را شرکت در کار دهند که خرابی دامنگیر اینها نباشد. این تقاضای جناب دکتر که اختیارات ازمجلس بگیرد بیشتر من را معتقد ساخت که مزاج علیل دارای فکر علیل است و پس از اختیارات یکدفعه از دفعاتی که احضارشده بودم خدمت ایشان شرفیاب شدم وراجع بقانون انتخابات مجلس شورای ملی مذاکره شد من عرض کردم خدمت من بشما این است که کمتر شرفیاب شوم تا مجال فکر داشته باشید و این اختیار قانونگذاری بدست چند نفر مدیر کلها نباشد و خود شما در تمام جزئیات فرصت مطالعه داشته باشید. من با بی سوادی و کمی تجربه آنچه بعقل ناقص من میرسید عرض کردم امیدوارم بحکومت بوقلمونها با همت ملت ایران خاتمه داده رجالی که امروز در مملکت خیلی کم شده این کشتی شکسته را بساحل نجات برسانند. ضمنا شرحی است که حضرت آیت الله رئیس محترم مجلس بجناب آقای نایب رئیس نوشته اندکه من میدهم خدمتتان که دستور بفرمایند قرائت شود
- قرائت نامه آیتالله کاشانی ریاست مجلس در موضوع اختیارات
ویرایشنایب رئیس _ وارد دستورمی شویم نامه مقام ریاست قرائت میشود (بشرح زیربوسیله آقای ناظرزاده قرائت شد) توسط جناب آقای ذوالفقاری نایب رئیس محترم مجلس شورای ملی.
«بسم الله الرحمن الرحیم. مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه. بحکم محکم قرآن مجید که بهترین رهنمای خلق جهان است و نعمت اسلام که ازراه مرحمت حضرت باری تعالی بر جامعه بشریت جهان ارزانی گردیده و دستور متقن حضرت خیرالانام که امر و مقرراست برودایع و سپردههای مردم طریق امانت ملحوظ گردد و در جمیع حال و احوال همگی خدای را حاضر و ناظر دانسته و اجتناب از مناهی و خیانت نموده طریق رستگاری را بپیماییم برحسب وظیفه دیانتی خود وسمت ریاست مجلس شورایملی که بنا براصرار آقایان نمایندگان عهدهدار میباشم باید باطلاع مجلس برسانم ملت ایران در اثر کوششهای فراوان و فداکاریهای بسیار و دادن تلفات بیشمار برطبق قانون اساسی مورخ ۱۴ دیقعده ۱۳۲۴ دارای حقوقی است که حفظ و صیانت آن بعهده نمایندگان محترم مجلس و زعمای قوم و عامه ملت شناخته شده و آقایان نمایندگان محترم هم به نگهداری آن باخدای خود طبق قسم نامهای که در اصل یازدهم قانون اساسی مندرج است عهد و پیمان بستهاند چون در اصل ۲۷ متمم قانون اساسی حق قانونگذاری بعهده مجلس شورای ملی محول گردیدهاست و قوه قضاییه بمحاکم شرعیه در شرعیات و به محاکم عدلیه در عرفیات و اجرای قوانین در عهد هیئت دولت و قوه اجراییه واگذارشده و در اصل ۲۸ قوای ثلاثه مزبور را برای همیشه از یکدیگر ممتاز و منفصل نمودهاست و تخلف از مواد مزبور که روح قانون اساسی و حکومت مشروطه میباشد تمکین در برابر حکومت خودسری و تسلیم بمطلقالعنانی است و مخالف صریح قانن اساسی میباشد که نگهداری آنرا به نمایندگان محترم مجلس در برابر خدای بزرگ و ملت ایران قسم یاد نمودهاند بنا بر وظیفه محوله از طرف خلق فداکار ایران به نمایندگان مجلس و تقویض سمت ریاست مجلس باین جانب از طرف نمایندگان لزوما بالصراحه اعلام مینمایم که لایحه اختیارات تقدیمی آقای دکتر مصدق نخستوزیر به مجلس شورای ملی مخالف و میابن مسلم اصول قانون اساسی و صلاح مملکت و دولت است و باین وصف مجلس شورای ملی نمیتواند چند لایحهای را که مخالفت صریح با قانون اساسی دارد و موجب تعطیل مشروطیت و ناقص مواد ۲۷-۲۵-۲۴-۱۳-۱۱ از قانون اساسی و اصول هفت و بیست و هشت متمم آن میباشد و در حقیقت با عدم رعایت تفکیک قوای مرقومه مملکت بحالت دیکتاتوری برمی گردد واز طرفی حدوداختیارات نمایندگان مجلس شورای ملی در حدود وکالتی است که بموجب قانون به آنها واگذارشده و حق واگذاری قانونگذاری را بغیر ندارند و روشن است چنین عملی فاقد ارزش قانونی است بناء علیهذا بدستور صریح قانون قدغن مینمایم که از طرح آن در جلسات علنی مجلس خودداری شود و نمیتواند چنین لایحهای جزء دستور قرارگیرد و در گذشته نیز اشتباهی را که نمایندگان محترم نمودند دلیل و مجوز تکرار آن نیست از راه علاقه و صلاح اندیشی به آقای نخست وزیر هم توصیه میکنم راهی را که برای ریشهکن نمودن آثار استعمار و موفقیت در امر حیاتی نفت در پیش داریم فقط با تمسک بحبلالمتین خداوندی و حفظ سنن مشروطیت و قانون و رعایت حقوق عامه ملت ایران میسراست و اقدامات لازمه برای انجام و تصفیه موضوع نفت که مورد پشتیبانی و کمک کامل اینجانب و مجلس شورای ملی و ملت شرافتمند ایران است بهیچوجه ارتباطی با اختیارات غیرقانونی ندارد و بالعکس تخلف از قانون اساسی و تجاوز بحقوق مردم به مقاومت ملت ایران منتهی میگردد و ما را از راه جهاد بزرگی که علیه دول استعماری در پیش داریم بازمی دارد. بزرگی دولتها و قدرت آنها در احترام به قوانین است و همه باید در برابر عظمت آن زانو زده و فکر قانونشکنی را از خود به دور دارند و همواره درادوار گذشته خود ایشان هم موید این نظر و معترف باین رویه بودهاند. باید با مردم بود تا در آغوش قدرت و توانایی و پشتیبانی آنها به نتیجه اصلی مبارزه علیه استعمار و نجات مملکت توفیق حاصل آید و مجبورم که باستحضار جناب ایشان برسانم تا موقعی که اینجانب وظیفهدار ریاست مجلس شورای ملی هستم اجازه طرح نظیر این لوایح را که مخالفت صریح با اصول قانون اساسی مملکت دارد در مجلس جایز نمیدانم. رئیس مجلس _ سید ابوالقاسم کاشانی»
- ختم جلسه بعنوان تنفس
ویرایشنایب رئیس _ با اجازه آقایان ده دقیقه تنفس میدهم (صحیح است) (یکساعت وپنج دقیقه قبل ازظهر مجلس بعنوان تنفس تعطیل ودیگرتشکیل نگردید)
نایب رئیس مجلس شورای ملی. محمدذوالفقاری