مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۸۰
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۴۱۵
۱ شنبه ۱۰ خرداد ماه ۱۳۳۲ - سال نهم
شماره مسلسل ۸۰
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۸۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یک شنبه سوم خرداد ماه ۱۳۳۲
فهرست مطالب:
- ۱ - طرح صورت مجلس
- ۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: مهندس زیرکزاده و زهری
- ۳ - اعلام تصویب صورت مجلس جلسه قبل
- ۴ - بیانات قبل از دستور آقای میراشرافی
- ۵ - بیانات آقایان: زهری و دکتر بقایی بعنوان ماده ۹۰ آئین نامه
- ۶ - اعلام تنفس جهت تشکیل جلسه خصوصی طبق تقاضای ۱۰ نفر از آقایان نمایندگان
- ۷ - اخذ رای و تصویب فوریت اول و مذاکره و اعلام رای نسبت به فوریت دوم طرح سه فوری مربوط به گزارش هیئت هشت نفری
- ۸ - تعیین موقع و دستورجلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ۹ و ۵۰ دقیقه صبح بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید
- طرح صورت مجلس
ویرایش۱- طرح صورت مجلس
نایب رئیس - جلسه رسمی است صورت غائبین جلسه گذشته قرائت میشود (بشرح زیربوسیله آقای ناظرزاده خوانده شد) صورت غیبت و دیرآمدگی و غائبین در رای آقایان نمایندگان در جلسه صبح ۵ شنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۳۲
غائبین بااجازه - آقایان: دکتر شایگان. جلالی. اورنگ. عامری. دکتر فقیهی شیرازی. عبدالرحمن فرامرزی.
غائبین بی اجازه - آقایان: مشار. صرافزاده. دکتر امامی. راشد. دکتر مصباحزاده.
دیرآمدگان بااجازه و زودرفتگان - آقایان: صفایی ۱۵ دقیقه. اخگرسی دقیقه. شبستری یکساعت. بهادری یکساعت. کریمی یکساعت و ۱۵ دقیقه. امیرافشاری دوساعت و ۱۵ دقیقه
دیرآمدگان بی اجازه و زودرفتگان - آقایان: افشارصادقی سی دقیقه. دکتر کیان ۳۵ دقیقه. شهاب خسروانی ۲ساعت
غائبین در رای - آقایان: پورسرتیپ. افشارصادقی. فرزانه. هدی. بهادری. میراشرافی. حمیدیه. حائریزاده. احمد فرامرزی
نایب رئیس - آقای اخگرنسبت به صورت جلسه اعتراضی داشتید؟ بفرمایید
اخگر - بله بنده کسالت داشتم و اجازه مرخصی هم نوشته بودم معهذا بنده را دیرآمده بی اجازه نوشتهاند
ناظرزاده - بااجازه نوشتهاند
نایب رئیس - آقای بهادری
بهادری - عرضی نداشتم
نایب رئیس - آقای جلالی
جلالی - عرض کنم خواستم تذکر بدهم بنده همانطورکه قرائت فرمودند با اجازه مرخصی داشتم و در تهران نبودم بطوری که در بعضی از روزنامهها دیدم از قول جناب آقای حائریزاده عدهای که روز۵ شنبه بیرون تشریف بردند بنده را هم جز آنها نوشته بودند در صورتیکه بنده اصلا در جلسه نبودم خواستم تذکرا عرض کنم
نایب رئیس - در روزنامهها نوشتهاند این مربوط به صورت جلسه نیست آقای دکتر سنجابی
دکتر سنجابی - بعضی اصلاحات مختصری هست که تصحیح میکنم میدهم به تندنویسی
نایب رئیس - اصلاح خواهدشد آقای شهاب خسروانی
شهاب خسروانی - جلسه قبل بنده نیم ساعت بیشتردیرنیامدم و زودهم نرفتم خواهش میکنم اصلاح بفرمایند
نایب رئیس - تحقیق میشود و اصلاح خواهدشد آقای شبستری
شبستری - تاخیربنده با اجازه بود بی اجازه نبود
نایب رئیس - در صورت هم با اجازه نوشتهاند. آقای کهبد
کهبد - آقای عامری به علت کسالت و تب شدیدی که داشتند نتوانستند بیایند تقاضاکردند که با اجازه محسوب شود
نایب رئیس - غیبت ایشان هم با اجازه منظورشده آقای حائریزاده
حائریزاده - صورت جلسه سابق یک اصلاحات مختصری لازم دارد که پس و پیش شدن عبارات معنایش را بکلی عوض کرده که در مطبعه اشتباه شدهاست تصحیح میکنم میدهم به تندنویسی که در طبع ثانی اصلاح بشود
نایب رئیس - اصلاح خواهدشد نسبت بصورت جلسه اعتراض دیگری نیست؟ آقای گنجه
گنجه - یکی از شرایط اساسی تشکیل جلسه علنی بودن تماشاچی است متاسفانه اخیرا نمیدانم چطورشده در هیئت رئیسه چه تصمیم گرفتهاند که بلیطهای تماشاچی را الان میآورندمیدهند این برخلاف اصل است برای اینکه اگر تماشاچی نباید باشد چرا بلیط میدهند و اگرچنانچه باید باشد چرا حالامی دهند ملاحظه میفرمایید که الان مجلس خالی است از تماشاچی این است که تقاضامیکنم در این تصمیمی که گرفته شده تجدید نظر بفرمایید
نایب رئیس - در هیئت رئیسه هیچ تصمیمی راجع به این موضوع گرفته نشده مطابق آئین نامه تماشاچی باید شرکت کند حالا بلیطها این دفعه قدری دیر توزیع شده بعد از این دستورداده خواهدشد که قبل از تشکیل جلسه بدهند. آقای نریمان
نریمان - یک اصلاحاتی در عرایض بنده هست اجازه بفرمایید تصحیح کنم بدهم به تندنویسی
نایب رئیس - اصلاح میشود چون اکثریت برای رای نیست تصویب صورت مجلس میماند برای بعد
- بیانات قبل از دستور آقایان: مهندس زیرکزاده و زهری
ویرایش۲- بیانات قبل از دستور آقایان: مهندس زیرکزاده و زهری
نایب رئیس - عدهای از آقایان نطق قبل از دستور خواستهاند آقای مهندس زیرکزاده
مهندس زیرکزاده - در شماره دیروزاطلاعات یک خبری بود که لابد اکثر آقایان دیدهاند و آن خبراین بود که آقای سوکارنو رئیس جمهوری اندونزی میگوید که نهضت ایران طلیعه سعادت ملل شرق است این بیان یک رئیس جمهوری یک ملت تازه مستقل شده و یک ملتی که قسمت عمده جمعیت آن مسلمان است تصورمیکنم برای ملت ایران یک افتخاری باشد ولی ما وملت ما باین یک بیان قضاوت نمیکند در تمام این مدت مبارزه ما سراسر دنیا در آسیا در آفریقا در اروپا در امریکا ملت ما را ملت قهرمان و مبارزه ما را مبارزه بزرگ آزادی ملل مینامند تمام ایرانیانی که به خارج سفرکردهاند و آنهاییکه از خارج نامه دریافت میکنند همه شاهد این ادعا هستند دنیا معتقداست که ما یک جنگ بزرگی کردیم و دراین جنگ بزرگ فتح کردیم بنظرمن دنیای خارج ما دنیایی که چندین دفعه جنگ دیدهاست و مخصوصا بامبارزههای اجتماعی آشنایی دارد بهتر میتواند مبارزه ملت ایران را قضاوت بکند از همان روزاول ملی شدن صنعت نف موضوع نفت را جنگ نفت نامیدیم و از این جهت است که من اجازه میخواهم در بیان خود یک مقایسهای با جنگ هم بکنم وقتی که به پایگاه دشمن حمله میکنید میخواهید آن پایگاه را از دست دشمن بیرون کنید مسلم است که دشمن اول میکوشد که از تصرف شما جلوگیری کند یعنی نیروی کمکی میفرستد هر وسیلهای بکارمی برد که نگذارد شما پایگاه را تصرف کنید ولی اگر موفق نشد و پایگاه به تصرف شما در آمد مرحله دوم عمل دشمن این است که با تمام قوا جلوگیری کند که شما نتوانید از آن پایگاه به نفع خودتان استفاده کنید نقش اصلی دشمن که پایگاهی را از دست دادهاست جلوگیری از استفاده پایگاه بوسیله فاتح است ما در مبارزه نفت با گذراندن قانونهای ملی شدن صنعت نفت و خلع ید پایگاه نفت را تصرف کردیم دادگاه لاهه و دادگاه ونیزاین تصرف ما را به رسمیت شناخت و حق ما را در دنیا قانونی اعلام کرد در حقیقت مرحله تصرف به نفع ما تمام شد مشکلاتی که در راه تصرف ایجاد کردند جای صحبتش نیست ولی پس از آن مشکلاتی که ایجاد میشود برای این است که ما نتوانیم از این تصرف خودمان استفاده کنیم استفاده ماچیست؟ استفاده ما این است که نفتمان را در دنیا بفروشیم و از ارزی که بدست میآید سطح زندگی مردم ایران را بسرعت بالاببریم و درعین حال نقطه قابل توجه باید فروش نفت طوری انجام بگیرد که استعمار جدیدی گریبانگیر ما نشود این نفتی که سالیان دراز باعث شد که قیدعبودیت بگردن ما گذاشتند حالا که در دست آمدهاست باید بفروش برسدولی طوری بفروش برسد که دو مرتبه بدست و پای مازنجیر نبندند پس منظوری که دشمن دنبال میکند این است که نگذارد ما نفتمان را بفروش برسانیم مگر اینکه طوری بفروش برسانیم که استعمار مجدد ما میسر باشد این نقشهای است که دشمن بکارمی برد و در مقابل این نقشهاست که ما قرارداریم البته وقایعی که در یک مملکتی روی میدهد همه علل داخلی دارد علل خارجی دارد و ادعای اینکه تمام وقایع در نتیجه اقدامات خارجی است شاید صحیح و منطقی نباشد ولی مسلم است که خارجی از تمام پیش آمدها به نفع خودش استفاده میکند نه تنها یکعده از وقایع را خودش بوجود می آورد بلکه با وسایلی که دارد با دستگاههایی که در اختیاردارد از وقایعی که علل دیگری بوجود آوردهاست بنفع خودش استفاده میکند از همین جهت است که در ممالک راقیه دنیا هروقت که ملتها گرفتاریک مشکل خارجی بزرگی هستند مخصوصا در مواقع جنگ میبینید که مخالفتها و نفاقها ازش کاسته میشود و حتی اقلیتها با دولتها همکاری میکنند. برای این است که در مقابل دشمن خارجی در موقعی که مشکل بزرگ خارجی هست کوچکترین اقدامی ممکن است باعث این بشود که دشمن لطمه بزرگی بزند حالا ببینیم از وقایع ایران چگونه میشود سوء استفاده کرد دولتی در ایران در روی کاراست که اکثریت مردم طرفدار اوهستند دولتی برسرکاراست که تا این ساعت لااقل در مجلس ایران اکثریت دارد ولی معهذا بعضی حملات بعضی گفتارها بعضی نوشتهها منتشرمیشود دشمن خارجی با این وسایل تبلیغاتی شدیدی که دارد بوق و کرناها را در دنیا برمیدارد و اوضاع ایران را متزلزل و متشتت معرفی میکند رئیس شهربانی مملکت ربوده میشود کشته میشود خوب این وسیله خوبی است برای اینکه بگویند این مملکت در حال انقلاب است و در دو قدمی متلاشی شدن است و اگر بخاطربیاوریم که قرنهای متمادی است که دول استعمار طلب مشرق زمین را یک جای بی ثبات یک جای بیدوام معرفی کردهاند میبینند که در چنین وضعیت با چنین روحیه ایکه ایجادمیکنند منظور اصلی ما که عبارت از فروش نفت است بچه مشکلاتی بر میخورد تجارتخانههای بزرگ آنهایی که قاعدتا باید داخل در معامله بشوند علاوه برمشکلات سیاسی که برایشان از خارج ایجاد میشود اوضاع ایران را هم وسیله و بهانهای میتوانند بکنند برای اینکه نزدیک نشوند و مقصود ما که فروش نفت است انجام نگیرد وقتی که این قضیه بعقب افتاد سیاست خارجی استفادهای که میکند این است که دولت را بحال ورشکستگی معرفی بکند دولت را در مشکل اقتصادی فرورفته معرفی بکند و یا کاری بکند که دولت دکتر مصدق مجبوربه تسلیم بشود و یا اینکه جای خودشان را به دولت دیگری بدهد که آن دولت بیاید قراردادی را که آنها میخواهند منعقد بکند قراردادی منعقد بکند که شرایطی در آن باشد که تجدید استعمارملت ایران میسرباشد (حائریزاده - این سم پاشیها را نفرمایید ملت ایران هیچوقت از در سازش با انگلستان در نخواهدآمد و ازاین حرفهاهم گول نخواهدخورد) (زنگ رئس) الان همین را دارم عرض میکنم که آن کسانی که این فکر را میکنند این نقشه را دارند میکشند آن کسانی که باین نقشه کمک میکنند در اشتباه هستند ملت ایران مبارزه نفتش را شروع کرد نه برای اینکه چند میلیون لیره کم و بیش گیرش بیاید ملت ایران مبارزه را شروع کرد برای اینکه باستعمار خاتمه بدهد ملت ایران مبارزه را شروع کرد برای اینکه از زیر بار نفوذ خارجی بیرون بیاید و از این جهت است که این اقدامات بجایی نخواهد رسید (صحیح است) ملت ایران تسلیم نخواهدشد در آنروزهای اول مبارزه که وضع اقتصادی ما خیلی بدتر از حالا بود ملت ایران استقامت کرد استقامتی که دنیا را به تحسین وادار کردهاست و الان که وضع ما بهترشده و هر روز بهتر از روز قبل میشود (کریمی -گرانترشده) بطریق اولی مقاومت خواهدکرد و زیر بار این دسیسه بازیها نخواهدرفت پس آنهایی که این نقش را دنبال میکنند راه عبث میپیمایند آنهایی که این نقشه را دنبال میکنند زحمت خودشان و مشکلات کوچکی برای ملت ایران ایجاد میکنند ملت ایران بهیچوجه حاضرنیست که نفت خودش را در دفعه به دست دیگران بدهد تا بتوانند و مرتبه به ملت ایران مسلط بشوند و اگر ملت ایران از دولت دکتر مصدق باین شدت پشتیبانی میکند برای این است که دولت نشان دادهاست عملا نشان دادهاست نه با حرف نه با ادعا بلکه عملا نشان دادهاست که حاضربه قبول شرایطی نیست که آزادی و استقلال ایران را در خطر بیندازد این استقامت علتی اصلی پشتیبانی ملت ایران از دکتر مصدق است از این جهت برای این که انگلیسها بخواهند به منظورشان برسند دیگراین دسیسهها بجایی نمیرسد و فقط یک کارمیتوانند آنها بکنند و آن اقدامات غیر قانونی و مسائل غیرقانونی است بکاربرند و خدای نخواسته باعث سقوط دولت بشوند و در اینجا میخواستم یک کلمه اضافه کنم و آن این است که اگر این فکر را هم داشته باشند باز هم در اشتباهاند ملت ایران منظورعلنی و حقیقی خودش را بارها گفتهاست الان کاملا بیدار است کاملا خواهان انجام مقاصد خودش میباشد و این پیش آمدها هر قدرهم ناگوارباشد بجایی نخواهدرسید و دولتی که احیانا بعد خواهدآمد هر دولتی باشد جرات و جسارت اینکه اقدامی بکند نخواهد داشت و اگراقدامی بکند فردای آن روز نابوداست (صحیح است)
نایب رئیس - وقت جنابعالی تمام شد
مهندس زیرکزاده - دوکلمه اضافه میکنم این نقشهها را دیگران دارند ما باید مراقبت کنیم ما باید در مقابل این نقشهها نقشه داشته باشیم و همینطوری که تا بحال عمل کردهایم ثبات عقیده و استقامت خودمان را به دنیانشان بدهیم و به دنیا بگوییم گرهمای جهان شود معدوم. کس نیاید به زیر سایه بوم (احسنت)
نایب رئیس - آقای زهری بفرمایید
زهری – امروز اگر بعد از مدتی جسارت میکنم و البته با اجازه آقایان نمایندگان محترم میخواهم ساعتی از وقت مجلس را بگیرم قبلا معذرت میخواهم (شمس قناتآبادی. نبوی - فقط یکربع) البته با اجازه آقایان اگر اجازه ندادند که هیچ اینکه گفتم جسارت میکنم علت دارد علتش این است که میخواهم به قسمتی از اظهارات و پرسشهای شخصی جواب بدهم که اینجا ادعا کردهاست میتواند در شرایط معین و در صورت اثبات بیگناهی متهمی در دفاع از آن متهم بی گناه چنان داد سخنی بدهد که دفاع تاریخی امیل زوئلا از درپلوس را تحت الشعاع قراردهد. برای من که از هرجهت به قلت بضاعت خودآگاه هستم ادعای جوابگویی به آقای دکتر سنجابی البته ممکنست که جسارت تلقی گردد. ولی امیدوارم که آقایان محترم با توجه و دقت مخصوص خود بمن کمک کنند و نارسایی بیاناتم را تا حدی با تفاهم خویش جبران فرمایند. استاد و همکارمحترم جناب آقای دکتر سنجابی در پاسخ بیانات آقایانی که در جلسه سه شنبه گذشته از تریبون مجلس استفاده نموده بودند اظهاراتی فرمودند و سوالاتی کردند که رئوس آنها از این قراربود:
- ۱- دفاع از سیاست ضداستعماری و عمومی دولت و توجیه انتصابات و اقدامات اخیرکه برای فروش نفت شدهاست.
- ۲- تقبیح روش و کارهای مخالفین من جمله نمایندگان فراکسیون نجات نهضت با استفاده از سرمقاله ایکه سه سال پیش در روزنامه شاهد منتشرشد
- ۳- لزوم تعقیب و مجازات کسانیکه بنحوی از انحا در قتل فجیع رئیس سابق شهربانی دخالت داشتهاند.
- ۴- موضوع نمایندگی آقای روحی که بموقع خودهنگام طرح گزارش کمیسیون تحقیق در اطراف آن بحث خواهدشد.
ناطق محترم ضمن بیانات خویش چندنوبت سوالاتی هم نمودند و برای آنها جواب خواستند. آقای دکتر سنجابی خواستند که بیکی از این دوسوال جواب داده شود.
- ۱- آیا نهضت ملت ایران به نتیجه رسیدهاست؟ و نهضت بدست انگلیسها بوجودآمده و از روز ازل خود انگلستان میخواسته است که صنعت نفت در سراسرمملکت ملی شود؟ باین سوالات آقای دکتر سنجابی ما مکرردر روزنامه شاهد جواب دادهایم و امروزهم اعلام میکنیم که جواب ما به این سوالات منفی است و اضافه میکنیم که نه تنها در نهضت ملت ایران به نتیجه نرسیدهاست بلکه راهی را که دولت آقای دکتر مصدق در پیش گرفتهاست باعث تاخیر پیروزی نهایی ملت ایران (کریمی - صحیح است) شدهاست و تایید میکنم که نهضت ملت ایران و ملی شدن صنعت نفت علی رغم دسائس نوکران بیگانه و کارشکنیهای آنها به وجودآمده و ممکن گردیدهاست ولی بعدا در اثر سوء سیاست و سهل انگاریهای دولت جناب آقای دکتر مصدق و خودپسندیها و غرض رانیها و سماجت و لجاجت و جاه طلبیهای اطرافیان آقای مصدق السلطنه آن نوکران بیگانه و ابن الوقتهای معروف و سرشناس توانستند در صفوف متحد ملت ایران نفوذکنند و جریان وقایع بعدی را بنفع اربابان خود سوق دهند و هدایت نمایند. جناب آقای دکتر سنجابی سوال دیگری هم کردند که از این قراراست
- ۲- آیا دکتر مصدق که رهبری نهضت ملت ایران باوسپرده شده بود از اصول آن منحرف گردیده؟ حاضربهمکاری و سازش با انگلستان شده؟ از سیاست مبارزه برعلیه انگلستان و پیروی از قانون ملی شدن عدول کردهاست؟ من هر قدر فکر کردم و مطالعه نمودم نتوانستم خود را راضی کنم که بگویم دکتر مصدق عالما و عامدا خواستهاست که از اصول نهضت منحرف شده یاحاضر به سازش و همکاری با انگلستان گردیده یا عزم عدول از تعقیب مبارزه علیه انگلستان و از قانون ملی شدن نفت را کرده باشد من یقین دارم که جناب آقای مصدق السلطنه هنوز تصورمی فرمایند که اصول نهضت ملت ایران را تعقیب میکنند و علیه سیاست استعماری انگلستان در ایران پیش از پیش مبارزه مینمایند. ولی نتیجه اعمال و مبارزات و سیاست خارجی و داخلی ایشان مخصوصا اخیرا همه بنفع سیاستهای استعماری بیگانه است و اسباب تقویت و شدت نفوذ و مداخلات مزدوران اجنبی گردیدهاست. آقای دکتر مصدق این را نمیخواهند ولی نتیجه اعمالشان این است که عرض کردم. مخصوصا در این مورد از آقایان نمایندگان محترم و از ملت ایران میخواهم که در نظرداشته باشند دولت انگلستان تنها دولت استعماری روی زمین نیست و ملت ایران برای اخراج انگلیسها قیام نکردهاست تاجای آنها را در طبق اخلاص بیک دولت استعماری دیگر یا بدولتهای استعماری دیگر تقدیم بدارد اما تا این اواخر نه تنها با سیاست خارجی دولت موافق بودیم نه تنها اقدامات او را میستودیم و از آن پشتیبانی میکردیم نه تنها آقای دکتر مصدق را به تعقیب از یک سیاست قاطع و صریح در مقابل بیگانگان تشویق مینمودیم بلکه اگر اعتراض و انتقادی داشتیم اعتراض و انتقاد ما این بود که چرا آقای دکتر مصدق وقت خود و دولت و ملت را بتعقیب مذاکرات بیهوده تلف میکند زیرا با اطلاع به سیاست عمومی کشورهای امریکا و انگلیس از همان آغاز کار معلوم و روشن بود و ما همان موقع این مطلب را در روزنامه شاهد منعکس کردیم که هدف نهایی اینها از مذاکرات و پیشنهادات و تجدید مذاکرات و تجدید پیشنهادات اغفال کردن دولت و ملت ایران است (نریمان -صحیح است) چگونه میشد قبول کرد که دولت امریکا دولتی که از صدها امتیاز در کشورهای به اصطلاح عقب افتاده بهره برداری میکند از ما حمایت و جانبداری بکند تا موفق شویم و با پیروزی قطعی خود سایر کشورها را تحریک و تشویق بلغوامتیازات استعماری بنماییم؟ زیرا فرد آیا پس فردا که پیروزی ما قطعی شود اساس کلیه امتیازاتی که در کشورهای به اصطلاح عقب مانده در آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی به کشورهای استعماری داده شدهاست متزلزل میگردد.
اگر ما به موفقیت قطعی خودمان برسیم یعنی از منابع نفت خودمان صد در صد بنفع خودمان بهره برداری کنیم در وحله اول دولت همسایه ما عراق حق خواهد داشت طبق قراردادی که بعد از ملی شدن نفت در ایران امضا کردهاست حق خواهدداشت قرارداد امتیازی را که با انگلیسها و آمریکاییها و هلندیها و فرانسویها امضا کردهاست لغونماید و قس علیهذا.... در این صورت معلوم بود که انگلیسها و پسرعموهای آمریکایی آنان با تمام قوا مانع خواهندشد که ما بیش از ۵۰ در صد دقت بفرمایید ۵۰ در صد از منابع خود ما بهره ببریم. زیرا ما هر قدر بیش از ۵۰ در صد نفع ببریم آنها هم مجبورخواهند بود در همین نزدیکیهای کشورما مثلا در عراق و عربستان سعودی به ممالک صاحب معادن بیشتر سهم بدهند. این است که مابه ۵۰ در صد تخفیف که به خریداران نفت ایران داده شدهاست اعتراض داریم و می پرسیم آیا ۴۹ در صد تخفیف برای تشویق خریداران کافی نبود؟ ما هم میگوییم و گفتهایم که باید به خریداران نفت ایران که ممکن است احتمالا با مخاطراتی مواجه شوند و یا مخارج محاکماتی را تحمل کنند تخفیف قابل ملاحظهای داده شود. ما هم با دامپینگ موافقیم. حتی موافق بودیم که بهر خریدار جدی و معتبر یک کشتی نفت مجانی داده شود. (میراشرافی - حالاهمه اش مجانی است) ولی این رقم ۵۰ در صد را که تاییدغیرمستقیم انگلیسهاست نمیتوانیم بپذیریم. خواهشمندیم یک شخص مسئول از طرف دولت اینجا بما توضیح بدهد که چرا برای تشویق خریداران بجای ۴۵ درصد یا ۴۹ درصد رقم ۵۰ درصد انتخاب شدهاست چرا ۴۹ درصد کافی نبود؟ تمنای من این است که بماجواب داده نشود که اگر ۴۹ درصد تخفیف میدادیم شما مخالفین باز ایراد میکردید که چرا ۴۸ درصد ندادید؟ یک چنین جوابی اگر در هر مورد دیگر صحیح باشد در این مورد صحیح نیست. زیرا ۵۰ در صد همان رقمی است که انگلیس و آمریکا براساس آن با سایرکشورهای نفت خیز معامله کردهاند و ما اگرنفت خود را به ۵۱ در صد قیمت میفروختیم (یعنی فقط ۴۹ درصد تخفیف میدادیم) کشورهای امتیازدهند مخصوصا عراق و عربستان سعودی میتوانستند مزاحم آقایان آمریکاییها و انگلیسها بشوند و بجای ۵۰ درصد فعلی ۵۱ درصد مطالبه کنند و قراردادهای موجود را لغونمایند. دولت ما چرا اینکاررا کرد؟ برای اینکه عراق و عربستان سعودی نتوانند نفع بیشتری ببرند یا اینکه جهت آقایان انگلیسهاوآمریکاییها مزاحمتی تولید نشود.
نایب رئیس - آقای زهری وقت شما تمام شدهاست
زهری - متاسفانه عرایض بنده تمام نشدهاست اگر اجازه بفرمایید مطالب خود را تمام کنم.
میراشرافی - آقای زهری از وقت بنده ۵ دقیقه استفاده کنید.
زهری - ۵ دقیقه کافی نیست
نایب رئیس - آقای زهری چقدر وقت میخواهید؟
زهری - نیمساعت
مهندس رضوی - آقای زهری یک جلسه دیگر صحبت بفرمایید
دکتر ملکی - بقیه اش را آخردستوربفرمایید
نایب رئیس - آقایانی که با نیمساعت وقت اضافی آقای زهری موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) رد شد.
- اعلام تصویب صورت مجلس جلسه قبل
ویرایش۳- اعلام تصویب صورت مجلس جلسه قبل
نایب رئیس - چون عده برای رای کافی است تصویب صورت مجلس روز پنجشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه اعلام میشود
- بیانات قبل از دستور آقای میراشرافی
ویرایشنایب رئیس - آقای میراشرافی
میراشرافی - بنده برای این که لازم بود در یک مورد بخصوص از خودم دفاع کنم ناگزیرشدم که امروزیک چند دقیقه وقت آقایان نمایندگان را بااجازه خودشان بگیرم برای اینکه وقتی بانسان یک اتهاماتی زده میشود اگر انسان سکوت بکند حمل بررضا و قبول آن مطلب است بنابراین هرفرد زندهای باید حتی الامکان از حقوق شخصی خود دفاع کند بنابراین با اجازه آقایان یک مقدمهای عرض میکنم و بعد هم در آخرمطلب آن مطلبی که مربوط به دفاع شخصی بندهاست عرض میکنم. همکاران عزیر: بعضی اوقات ابراز و اظهار یاس و نومیدی نسبت به آینده یک فرد و یا یک قوم و ملت برای انسانی که خود جزئی از اجزای آن قوم میباشد فوقالعاده دردناک و تحمل ناپذیر و موجب عذاب روح است تاریخ آن قوه مقتدر و آن نیروی بیطرف و آن حقیقت پسند که نه طومار و نه فحش و نه ابراز احساسات ساختگی و مجعول و نه عذاب و شکنجه حکومت وقت در قضاوت بیطرفانه و عادلانه آن به قدر سرسوزنی اثرندارد دیر یا زود امروز یا فردا با خطوط سیاه سقوط انهدام و تجزیه و تلاش یک ملتی را با چندین هزارسال سابقه درخشان تمدن و فرهنگ گذشته در اوراق سفید خود ثبت خواهدکرد. از ابراز این حقیقت دردناک هر چقدر تلخ و ناگوار و رنج آورباشد تعجب نفرمایید. کتمان حقایق از ملت در روزهایی که خطر سقوط و انهدام به آستانه خانه او آمده گناهی است که هرگز فرزندان امروز و نسل آینده مملکت آنرا بر ما نخواهند بخشید ما مسئولیم در برابر خانواده خود خانواده ملت ایران که این حقایق را بگوییم و اگر صلاح ما برای مبارزه با این خطر کافی نیست جان خود را یکایک در برابر مسیراین سیل بنیان کن خطر و انهدام قرار می دهیم اگر ما در راه مبارزه مرگ و حیات ملت تلف شدیم و جان دادیم و بار خطر سقوط مملکت و ملیت از ماقویتر و شکننده تربود و حکم قطعی تاریخ صادرشد آن روز ما در پیشگاه قضاوت مطلق و بیطرفانه تاریخ روسیاه و سرشکسته نخواهیم بود زیرا بموقع خوداعلام خطرکردیم و تاپای جان ایستادیم و باسربلندی و شهامت در این راه سردادیم و جان باختیم تمام شهدای راه حقیقت ممدودومحدودبودند اگر حقیقت برهمه مسلم و آشکاربود نیازی به مبارزه و جانبازی و فداکاری نداشت تمام پیشو آیا ن بزرگوار دین و ملیت ما در راه اثبات عقیده خود در کمال مظلومیت به کمک ستمگران خونخوار و سنگدل تاریخ به قربانگاه نمیرفتند پس ما در این مبارزه حساب کارخود راکردهایم حقیقتی است که مثل آفتاب در برابر دیدگان ماروشن است توطئه برضداستقلال و حیات و موجودیت و ملیت ما در شرف تکوین و ایجاداست که تمام عوامل مخرب صاحب قدرت و نفوذ داخلی و خارجی در آن شریک و صاحب نفع و فایده هستند.پیرمردی ۷۵ ساله صاحب احساسات جاه طلبی مطلق و خودپرستی و خودپسندی فوقالعاده که از معایب بزرگ دیکتاتورهای مطلق العنان تاریخ میباشد دانسته یا ندانسته آلت اجرای این سیاست انتقامی موحش و وسیله تریع سقوط انهدام چندین هزارساله تاریخ تمدن و فرهنگ کهن ما گردیدهاست. بنده از پشت این تریبون قانون گزاری خطاب به جناب آقای مصدق السلطنه دیکتاتور منحرف و خودپرست ایران فریادمیزنم بهوش باشید که تاریخ از توطئهها و تحریک عوامل شمانمی ترسد بهوش آئیدوازطریق دیکتاتوری و خودپرستی و آزادی کشی و قانون شکنی و انحراف از اصول برگردیدواما اگر این نصیحت را نشنیدید و براهی که هم اکنون به سقوط تاریخ و ملیت ما منتهی میشود ادامه دادید مطمئن باشید که پس گردنی و سیلی محکم حوادث و حکم برگشت ناپذیر و نخوت و جاه طلبی مفرط که مخصوص تمام دیکتاتورها است به زمین خواهدزد اماافسوس که این سقوط مهلک در تمام دنیا صداخواهدکرد زیرا شمابه تحریک و توطئه اجانب مملکت را به راهی بردهاید که هردوباهم سقوط خواهیدکرد و آن روزدیگر جبران اعمال شماممکن نیست. ملت ایران روزی قیام کردتانفوذ خانمان برانداز سیاستهای استعماری را بهررنگ و شکلی چه سرخ و چه سیاه از این مملکت ریشه کن سازد و جناب آقای مصدق السلطنه که طی ۵۰ سال در مکتب عوام فریبی شاگرد اول به ملت محروم ایران وعده میداد که هروقت به قدرت برسد ریشه نفوذهای خارجی را از این مملکت براندازد لکن مشاهدات روزانه بماثابت میکند و درس میدهد که این مرد نه تنها نتوانست یا نخواست که ذرهای از این نفوذیتهایی و شیطانی را از میان بردارد بلکه بعد از ۲ سال حکومت این روزها نوکران حلقه بگوش بیگانه چنان قدرت پیداکردهاند که در کمال جرات و بی باکی در زیرعلم و کتل استالین در زیر سایه قدرت مقامات انتظامی دولت جناب آقای مصدق السلطنه به شاه مشروطه مملکت فحش میدهند و وطن فروشی میکنند این روزها کارما بجایی رسیدهاست که که در محکمه عدلیه وقتی دشمنان رژیم مشروطه و عوامل مسکو محاکمه میشوند بزرگترین سند تبرئه ایشان بیانات شخص جناب آقای مصدق السلطنه برضد مظاهر مشروطیت و اساس سلطنت است. این روزها کار مملکت و اعمال مدعیان مبارزه با نفوذ انگلیس بجایی رسیدهاست که نمایندگان رسمی دولت جناب آقای مصدق السلطنه در کنار شیخ بحرین که خود را سلطان آن سرزمین میداند مثل گوسفند در مراسمی شرکت میکنند که تمام ادعاهای ما را برسراین نقطه حیاتی پوچ و باطل میسازد این اعمال این انحرافات کار ایرانی نیست دستی بالای تخت جناب آقای دکتر مصدق السلطنه کار میکند که دست ملت نیست دست بیگانهاست که از کبر و نخوت و روح استبدادی جناب مصدق السلطنه تمرین و حتی برای سقوط مملکت و نابودی و اضمحلال رژیم مشروطیت استفاده میکند و ایشان در زندانی که خود را محبوس ساخته نمیداند چه میکند و چه میخواهد. این روزها جناب آقای مصدق السلطنه به تحریک همان عواملی که برای سقوط مملکت کار میکنند طالب فرماندهی کل قوا است و تعجب اینجا است که ایشان و هواداران ایشان این تقاضا را برای حفظ و رعایت قانون اساسی به میان آورده اند ای بیچاره قانون اساسی که آقای مصدق السلطنه آن را بخاک سپرد و حالا معلوم نیست که از جان مرده قانون اساسی چه میخواهد روزی که جناب آقای رئیس الوزرا از طریق تجهیز قوا و طومارسازی و بضرب تبلیغ و هو و جنجال در یک محیط ارعاب و وحشت و ترور فکر اختیار قانونگذاری را از مجلس گرفت مشروطیت و قانون اساسی مرد و نابودشد نه تنها قانون اساسی ما در آنروز پاره پاره شد بلکه از آن تاریخ اعلامیه حقوق بشر نیز لگد مال حرص و خودپسندی آزمندان قرارگرفت آزادی فردی و اجتماعی از این مملکت رخت بربست اهریمن شوم استبداد مطلق بر بالای سر آزاد مردان ایران بال و پر میزند حکومت پلیسی همه جا سایه انداخته از آن روز بنام مبارزه با استعمار و باین بهانه ظاهرپسند این دولت و آیا دی او به مبارزه با تمام اصول آزادی و حقوق بشری قیام کرده روزنامه نگاران را دسته دسته به زندان انداخته سیاستمداران مخالف را مهدورالدم قلمداد ساخته مثل تمام دیکتاتورهای دنیا فکر کردن آزاد و مخالف باحکومت جرم غیرقابل بخشایش محسوب گردید بطوری که در حال حاضر آنچه را که لازمه یک دولت مستبد آزادی کش است در دولت آقای مصدق السلطنه جمع است
نایب رئیس - وقت جنابعالی تمام شدهاست
میراشرافی - ۵ دقیقه ماندهاست
نایب رئیس – خیر تمام شدهاست
میراشرافی - بقیه اش طلب آقای دکتر مصدق السلطنه باشد که بعد بعرض کنم ولی بنده دو دقیقه وقت آقایان را میخواهم بگیرم و آن راجع به روزنامه شورش است که همه آقایان خوانده اید و همه هم از مندرجاتش بهره مند شدهاید الا چند نفر از طرفداران دولت این روزنامه شورش پارسال که ما جز و اقلیت بودیم و با جمال امامی همکاری میکردیم بمن و جمال امامی بد میگفت بسیارخوب صحیح امروزهم به من و کاشانی و بقایی و مکی میگوید جاسوس خائن مکی خائن است؟ دکتر بقایی و من و کاشانی جاسوس هستیم همانطوری که آقای دکتر سنجابی فرمودند آقایانی که با آقای دکتر مصدق مخالف هستند باید ثابت کنند که منحرف شدهاند ما هم امروز میخواهیم روشن کنیم ببینیم که دکتر مصدق منحرف شده یا این آقایان منحرف شدهاند ما میخواهیم سوال کنیم که این جاسوسها کیهاهستند انگلیسیها کیها هستند کاشانی است؟ پس چرا پارسال با دکتر مصدق همکاری میکرد. بقایی و شمس قناتآبادی و مکی اینها همه جاسوسند؟ پس آقای دکتر مصدق پارسال چطور با این جاسوسها همکاری میکردهاست؟ یک مطلب دیگراین است که این روزنامه بمن اتهام دزدی زده امروزتمام دستگاهها در اختیار دولت است دولت اگر یک پروندهای که مربوط به بنده باشد اگر کوچکترین خدشهای در سوابق من باشد دزدی کرده باشم بدون سلب مصونیت استعفا میدهم و میخواهم از آقای دکتر معظمی استدعاکنم که به آقای دکتر مصدق از قول من عرض کنید تمام دستگاهها بگردند من مشاغل دولتی نداشتم من تا درجه سرگردی در ارتش بودم فرمانده گردان بودم و از سال ۲۱ هم مشغول روزنامه نویسی بودم و توی کارروزنامه نویسی هم نه لاستیک بود و نه کوفت و زهرمار یک جا هم بمن نوشتهاست حرامزاده من حرامزاده را میخواهم پشت این تریبون عرض کنم حرامزاده آن کسی است که باین روزنامهها پول بدهد و حقوق میدهد و خجالت نمیکشد. (مهندس حسیبی - احسنت)
- بیانات آقایان: زهری و دکتر بقایی بعنوان ماده ۹۰ آئین نامه
ویرایشنایب رئیس – وارد دستورمیشویم
زهری - ماده ۹۰ از جلسه قبل داشتم.
دکتر بقایی - بنده هم داشتم هر دو نفراجازه میخواهیم
نریمان - اعلام رای شدهاست
نایب رییس- ماده ۹۰ مقدم است.
پارسا - مقدم نیست در دستوراعلام رای شدهاست
زهری - ماده ۹۰ برهمه چیزمقدم است
پارسا – بعد از دستوربفرمایید
نایب رئیس - بفرمایید
زهری - چون عرایضم در قبل از دستور همان توضیح ماده ۹۰ بود لذا بقیه عرایض قبل از دستور را ادامه میدهم
نایب رئیس - فقط طبق ماده ۹۰ اگر توضیحی دارید بفرمایید
زهری - آقای دکتر سنجابی در جلسه گذشته پس از یادآوری پافشاریها و استقامتهای دکتر مصدق در مقابل جاکسون و استوکس و هریمن و ترومن و غیره و پیروزیهای نیویورک و لاهه و بستن قنسولگریها و قطع رابطه با دولت انگلستان پرسید که چنین مردی که در دوران عمرش مرتکب کوچکترین خبط و خیانتی نسبت به مصالح ملت خود نشده اکنون پس از آنهمه مبارزات پس از این همه پیروزیها پس از این همه افتخارات جاودانی آیا قابل قبول هست که با دشمن مکار و غدار ملت ایران سازش نماید و هر چند آن مبارزات و پیروزیها و افتخارات بدون بیداری و قیام ملت ممکن نبود برای احدی میسرشود ولی جواب ما به آقای دکتر سنجابی منفی است ما میگوییم که قابل قبول نیست که یک چنان....
نایب رئیس - آقای زهری تمنی میکنم راجع به ماده ۹۰ بفرمایید
زهری - راجع بهمان بود تحریف شدهاست حرفها ما
نایب رئیس – استدعا میکنم آقای زهری راجع به ماده ۹۰ صحبت بفرمایید بنده این اجازه را نمیتوانم بدهم اگر تحریفی شدهاست بفرمایید
زهری - تحریف شده از روزنامه شاهد که بنده مدیرش هستم راجع به مطالبی بود که جلسه گذشته دکتر سنجابی بیان فرمودند همان جواب ایشان را میخوانم به آقای دکتر سنجابی منفی است. ولی عقیده داریم که جناب آقای دکتر مصدق السلطنه بدون اینکه حاضر به سازش با دشمن غدار و مکارشده باشد کارهایی کرده که در نتیجه ملت ایران دشمن شاد شدهاست. اگر فرصت بود در اطراف این موضوع و سیاست داخلی آقای مصدق السلطنه مفصلا بحث میکردیم. ولی وقت محدودست و خدمت آقای دکتر سنجابی فقط عرض میکنیم که ما عوض نشدهایم و حرف مرد هم یکی است ولی حیف از دکتر مصدق..... آقای دکتر سنجابی آیا دکتر مصدق امروز همان دکتر مصدق دیروز است؟ آیا دکتر مصدق امروز همان دکتر مصدقی است که انتشار حرفهای مخالفین و انتقادکنندگان در رادیو طهران ظهر و شب- باعث تقویت و سربلندیش میگردیده؟ آیا دکتر مصدق امروز همان دکتر مصدقی است که آن دو اقلیت منظور تودهای - نفتیها بردگان استعمار سرخ و سرسپردگان انگلیس؟ مدعیان حمایت از طبقات کارگر و فئودالهایی که از خون دهقانها تغذیه میکنند با اومبارزه میکردند؟ آیا این همان دکتر مصدق است که حکومت نظامی را تعطیل مشروطیت میدانست و امروز بدون حکومت نظامی نمیتواند حکومت کند؟ آن دکتر مصدقی که مجلس سنا را لانه جاسوسی انگلیسها میدانست همین دکتر مصدقی است که سناتورهای سابق را یکی بعد از دیگری مقام منصب میدهد؟ آیا دکتر مصدق امروزهمان دکتر مصدقی است که انتقاد و حق انتقاد را لازمه حکومت دموکراتیک میدانست؟.. آن دکتر مصدقی که میگفت ارتش برای انجام وظیفه عالی خود باید از سیاست و امور حکومت دورباشد همین دکتر مصدقی است که امروز از ارتشیان فرض کنیم از بهترین افراد آن برای امور حکومت حتی توزیع قند و شکر و بازرسی نخست وزیری و شهربانی مرکز و ولایا ت و غیره و غیره استفاده میکند؟ زیرا فراموش نکردهایم که یکی از ایرادهای دکتر مصدق به رزمآرا همین بود و یکی از بهانههایی که قیام تاریخی ۳۰ تیر را بوجودآورد این بود که نظامیها حرف او را نمی شنوند. آقای دکتر سنجابی این مصدق امروز همان مصدق دیروزاست؟ این همان دکتر مصدقی است که چون جلسه مجلس تشکیل نشد جلوی در مجلس برای مردم صحبت کرد و گزارش خود را بعرض مردم رساند؟ این دکتر مصدق که با ۵۰ در صد تخفیف خود از ایجاد مشکلات برای انگلیس و امریکا اجتناب ورزید همان دکتر مصدقی است که با سرسختی علیه دشمن غدار و مکارملت ایران میجنگید؟ این بهانه جوییها که از شمارش آنها عذرمیخواهم لایق دکتر مصدق مظهرپرچم نهضت مقدس ملت ایران بود؟
نایب رئیس - آقای زهری وقت شما تمام شد.
زهری - اجازه بفرمایید چند شعر فقط باقی است بخوانم
نایب رئیس - نمیشود اجازه داد تمنا میکنم خاتمه بدهید
خسروقشقایی – شعرها را بخوانند این بی شعری بود
زهری - پس شعررا میدهم به آقای دکتر بقایی بخوانند
نایب رئیس - آقای دکتر بقایی
دکتر بقایی - بنده بعنوان ماده ۹۰ مطالبی داشتم که میخواستم اظهاربکنم ولی چون این مطالب برای این که بعرض آقایان برسد یک مقدماتی است که بدون آن مقدمات خالی از فایده خواهدبود و از طرف دیگر چون فراکسیون محترم نهضت ملی بطوریکه اظهار فرموده اند وعده داده بودند که یک جلسه فوقالعاده هشت ساعتی برای اینکه بنده عرایضم را بکنم موافقت بفرمایند (صحیح است) در حدود دو ساعت بنده تا حالا صحبت کردهام در مجلس این دو ساعت را پای آن هشت ساعت حساب میکنیم اگر امروزهم دوساعت موافقت میکردند بنده عرضم را بکنم (پارسا - در جلسه فوقالعاده بعد از دستورممکن است چهارساعت یاهشت ساعت صحبت بکنید) (مهندس غروی - آنهم بسته به رای مجلس است) چون بعقیده بنده با اینطور صحبت کردن آن نتیجهای از یک مقدمهای که آدم میخواهد بگیرد نمیشود و نتیجه از بین میرود اگر آقایان موافقت میفرمایند بنده دوساعت صحبت بکنم عرایضم را میکنم والا هر وقت مجلس اجازه بدهد.
چند نفر از نمایندگان – باشد برای بعد
زهری – شعر را بخوانید
ناظرزاده – شعر را بخوانید
دکتر بقایی - چون آقای ناظرزاده فرمودند که شعرآقای زهری رابخوانید میخوانم شعرآقای زهری که خواندنش اشکال ندارد؟ چندگویی که بداندیش و حسود. عیب جویان من مسکینند. گه بخون ریختنم برخیزند. گه ببد خویشتنم بنشینند. نیک باشی و بدت گوید خلق. به که بد باشی و نیکت بینند (احسنت. احسنت)
زهری - شعرمال سعدی است مال بنده نیست
یکی از نمایندگان - پس احسنت برسعدی
دکتر بقایی - رای بگیرید
نایب رئیس - خیر نمیشود رای گرفت پس جنابعالی بعد از ماده ۹۰ استفاده میکنید
- اعلام تنفس جهت تشکیل جلسه خصوصی طبق تقاضای ۱۰ نفر از آقایان نمایندگان
ویرایش۶- اعلام تنفس جهت تشکیل جلسه خصوصی طبق تقاضای ۱۰ نفر از آقایان نمایندگان
نایب رئیس - ده نفراز آقایان پیشنهاد جلسه خصوصی کردهاند که قرائت میشود (بشرح ذیل قرائت گردید)
- ریاست محترم مجلس شورای ملی. امضا کنندگان زیرتقاضاداریم جلسه خصوصی تشکیل گردد. پورسرتیپ. فضلعلی هدی. حمیدیه. میراشرافی. احمد فرامرزی. قناتآبادی. بهادری. افشارصادقی. حائریزاده. زهری
نایب رئیس - بااجازه آقایان چند دقیقه تنفس داده میشو د.
اخگر - اعلام رای شده
پارسا - جناب آقای رئیس اعلام رای شده مجلس هم وارد دستورشده.
نایب رئیس - طبق آئین نامه میشود تنفس داد.
پارسا - اگر منظور این است که مجلس تشکیل نشود بفرمایید
نایب رئیس - بعدازجلسه خصوصی دوباره برمیگردیم به مجلس
امامی اهری – بعد از برگشتن باز نطق قبل از دستور است؟ (یکساعت قبل از ظهر مجلس بعنوان تنفس تعطیل و مجددا بیست دقیقه بعدازظهرجلسه تشکیل گردید)
- اخذ رای و تصویب فوریت اول و مذاکره و اعلام رای نسبت به فوریت دوم طرح سه فوری مربوط به گزارش هیئت هشت نفری
ویرایش۷- اخذ رای و تصویب فوریت اول و مذاکره و اعلام رای نسبت به فوریت دوم طرح سه فوری مربوط به گزارش هیئت هشت نفری
نایب رئیس - نسبت به فوریت اول طرح ۳ فوری اعلام رای شده و محتاج به رای هستیم فعلاعده برای رای کافی نیست و دیگرکسی نیست...
دکتر معظمی – یکنفر بیشترکم نیست چنددقیقه صبرکنید
مهندس حسیبی - تانیم بعدازظهر (پس از چنددقیقه عده برای اخذرای کافی شد)
نایب رئیس - پیشنهاد شده که به فوریت اول با ورقه رای گرفته شودپیشنهادخوانده میشود (بشرح زیر قرائت شد)
- مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهادمیکنیم بفوریت اول و دوم و سوم طرح فراکسیون نهضت ملی در باب گزارش هیات هشت نفری باورقه اخذرای گردد. پارسا. حسیبی. دکتر فلسفی. محمدحسین قشقایی. مدرس
نایب رئیس - رای میگیریم به فوریت اول باورقه (اسامی آقایان بقرارذیل بوسیله آقای ناظرزاده (منشی)اعلام و در محل نطق حاضر و اخذ رای بعمل آمد)
- آقایان: مهندس زیرکزاده. مکی. مهندس حسیبی. پارسا. دکتر ملکی. انگجی. میلانی. دکتر سنجابی. شبستری. ناصرذوالفقاری. محمدحسین قشقایی. خسروقشقایی. دکتر کیان. امامی اهری. فتحعلی افشار. گنجه. مهندس غروی. دادور. مجتهدی. موسوی. امیرافشاری. کهبد. قناتآبادی. جلالی. حاج سیدجوادی. دکتر بقایی. زهری. شهیدی. دکتر فلسفی. اخگر. نبوی. نجفی. مدرس. خلخالی. وکیل پور. دکتر فاخر. اقبال. مصدقی. ملک مدنی. دکتر طاهری. جلیلی. ذکایی. مجدزاده. شاپوری. مهندس رضوی. شادلو. شوکتی. منصف. فرزانه. ریگی. شهاب خسروانی. نریمان. دکتر معظمی. رفیع. تولیت. معتمد دماوندی. ناظرزاده (شماره آرا بعمل آمده پنچاه و چهار ورقه سفید موافق و ۳ ورقه سفید بی اسم شمرده شد)
نایب رئیس - فوریت اول طرح با ۵۴ رای تصویب شد.
اسامی موافقین - آقایان: مکی. محمدحسین قشقایی. دکتر فاخر. دکتر منصف. فرزانه. وکیل پور. مجدزاده. مهندس رضوی. نریمان. رفیع. معتمددماوندی. جلیلی. ملک مدنی. حاج سیدجوادی. ریگی. دکتر فلسفی. تولیت. ناظرزاده. امیرافشاری. مصدقی. اقبال. خلخالی. گنجه. میلانی. جلالی. کهبد. مجتهدی. اخگر. دکتر طاهری. موسوی. دادور. نبوی. فتحعلی افشار. دکتر کیان. انگجی. امامی اهری. مدرس. خسروقشقایی. ناصرذوالفقاری. دکتر سنجابی. شبستری. مهندس حسیبی. مهندس زیرکزاده. پارسا. مهندس غروی. ذکایی. دکتر معظمی. نجفی. شاپوری. شهاب خسروانی. ورقه سفید بی اسم علامت امتناع. سه ورقه
نایب رئیس - فوریت دو مطرح است آقای حائریزاده بفرمایید
حائریزاده - مطالبی را راجع به فوریت اول من در جلسه سابق گفتم حالا که در مجلس مامعمول شده که قصه و مثل گفتن مانعی ندارد عرض کنم شخص مطلبی گفت طرف هم ساکت شد بعد تکرارش کرد بعد رفت شاهدآورد بعد دنباله اش قسم هم خورد گفت اول که توگفتی من باورکردم تکرار که کردی برای من تردید پیدا شد که مطلب راست و حسینی و صاف دیگر تکرارندارد وقتی شاهدآوردی من تردید و شک و سوءظن پیدا کردم وقتی قسم خوردی یقین کردم که دروغ است اصول قانون اساسی ما منحصر باین چنداصل نیست خیلی از اصول قانون اساسی ما محتاج است که درش تجدیدنظر بشود ولی مجلس صالح برای اینکه این کارها را بکند نیست علت اینکه ما همیشه مدافع قانون اساسی هستیم در صورتیکه بعضی از مواد آن را مطابقه رویه و مسلک و فکر خودمان نمیدانیم علتش چیست؟ علتش این است که ما می ترسیم بیاییم ابرویش را درست بکنیم چشمش را هم کور بکنیم یعنی یک اصل را یک تفسیری درش بکنیم اصلاحی بکنیم تعبیری بکنیم گرفتار اصلاح و تفسیرسایر مواد بشویم که به ضررمملکت تمام بکند کارها را در مملکت ما که ماشاء الله عکس ظاهر و منطوق هم تفسیر میشود و مانعی هم ندارد مثل آن تفسیر راجع به ایرانی الاصل در این مملکت پشت همین تریبون برادرزاده همین نخست وزیر آمد و آرنائوت الاصل را ایرانی الاصل خواند و مجلس هم رای داد با یک چنین وضعی ما حتی الامکان اگر انگشت در قانون اساسی نکنیم بنفع ایران است این انگشتها به ضرر ایران است یکروزی یک اختلافی جناب آقای دکتر گفتند با شاه پیدا کردهاند ما هم وارد شدیم بعد دیدیم علی بهانه گیراست و این شاهی را که ما دیدیم اگر رئیسالوزرایی باشد که به وظیفه اش عمل بکند و حامی و طرفدار داشته باشد حامی و طرفدارش خواهد بود و هیچ اهل معارضه و مبارزه با آن رئیسالوزراء نیست حتی در مسائلی که جنبه شخصی یاخصوصی هم برای اودارد رئیسالوزراء وقتی تکلیفی باو میکند اوبرای توجه رئیسالوزرا انجام میدهد اگر رئیس دولت بمن بگوید خواهر و مادرت باید از اینجابروند کربلا میگویم بتوچه فضول هستی؟ اینها فامیل من هستند تو حق دخالت نداری ولی شاه شاهی است که در مسائل شخصی و خصوصی خودش هم رئیسالوزرایی که طرف اعتماد مجلس شد اگر از او تقاضایی بکند اشکالی نمیکند و انجام میدهد و اگر رئیسالوزرای پفیوزی شد این پیشخدمتهای مجلس هم اراده شان را باو تحمیل میکنند روی کاغذ آوردن و قانون نوشتن کار را اصلاح نمیکند تشنج ایجاد میکند ولی کار را اصلاح نمیکند ما باید اساس را فکری برایش بکنیم درست شود همین مسئله که چند اصل قانون اساسی مورد آن گزارش برای اینکه تسکینی برای آن اختلافات پیدا شود نوشته شد حرفی درش نبود ما همه با کمال سادگی انشا کردیم تصحیح کردیم امضا کردیم دادیم سایر مسائلی که در آنجا بحث شده بود یکیش سلب اختیارات دکتر مصدق بود از قانونگذاری که حق ندارد یک شخص هم مجری باشد هم قانونگذار رئیس دولت حق ندارد که قانونگذاری بکند صلاحیت ندارد رئیس دولت با او صحبت شده بود جلسه اول من بودم جلسه دوم من نبودم آقای رفیع بود و با ایشان صحبت کردند خودش رفته قانون اختیارات را آورده بود و گفته بود قسمتهایش را من خودم حاضرم واگذاربکنم بعد اصل گرو و گروکشی پیش آمد بعد اصل اینکه دستهها در شهرراه بیاندازند زنده باد مرده باد بکشند کم کم کاربجایی رسید که همان بازیهای مجلس موسسانها شروع شد از ولایات تصویب گزارش هیئت هشت نفری را خواستند از بندرمعشور آن چهار نفری که آنجا هستند و اصلا هیچ چیز نخوانده اند هی تلگراف و طومارمی فرستند که گزارش هیئت هشت نفری باید تصویب بشود اینها تولید سوءظن کرد برای من من دیدم زیر این کاسه نیم کاسه ایست در مملکتی که مردم آن به قدری گرفتار فقر و بیچارگی و بدبختی و ظلم و تعدی هستند که حوصله اینکه بیایند و دنبال این قبیل کارها بروند ندارند یک کسی باید اینها را راهشان بیاندازد و ما پیشتردیدیم که انگشتهای سیاستهای خارجی بدست ما داخلیها بدست ما انگلیسیهای وطنی بازی درست کردهاند (مهندس حسیبی - اقرارخوبی است) ماها ما ایرانیانی هستیم که به لباس ایران هستیم نان ایران را میخوریم پدر و مادرمان تربیت شده دستگاه انگلستان هستند ما در سایه انگلیسها آقا بودیم ماها هستیم که مملکت را خراب میکنیم باید بگردند پیداکنند مصادیقش را که کجاست آن جناح چپ انگلستان را باید بگردند پیداکنند که کیها هستند که نخست وزیرمیشدند وزیر میشدند استاندار میشدند همه مقامات را اشغال میکردند اینها کیها بودنداین است که تولید سوءظن میکند من برای این موضوع با ۹ نفردیگرازرفقایمان تقاضاکردیم یک جلسه خصوصی تشکیل بشود برویم و بعد از یک توافقی اینکار را بیاوریم در جلسه علنی که اینجا کشمکش نکنیم که اگر حقیقتا آقایان نظر دارند که این قانون اساسی اصلاحاتی باید درش بشود کما اینکه خودمن هم معتقدم که نقائصی دارد و چیزهایی که مربوط به روز است در آنجا باید پیش بینی بشود نشده این کاریک راه دارد در جلسه پیش هم عرض کردم یک ماده قانون بگذرانیم من خودم هم امضا میکنم اگر چه خطرناک است در اطراف قانون اساسی صحبت کردن ولی بنده این امید را دارم که اگر بتوانیم و زنده ماندیم مبارزه بکنیم که نگذاریم فسادی پیش بیاید و یک کمیسیون پانزده یا هیجده نفری ثلثش از مجلس شورای ملی ثلثش از دیوان کشور و ثلثش از دانشگاه بنشینند مطالعه کنند این قانون اساسی ما را با قوانین امروز تطبیق کنند یک طرح برای قانون اساسی ایران بنویسند (خسروقشقایی - این را پییشنهاد کنید ما رای میدهیم) و بعد یک قانونی ما بگذرانیم که اختیارباین کمیسیون مطالعه قانون اساسی بدهیم طرحی تهیه کند موقع انتخابات دوره هیجدهم که شد ملت ایران را در موقع انتخابات متوجه بکنیم که شما نمایندگان دوره هیجدهم را با این اختیار انتخاب کنید یا طرح مصوب این کمیسیون مطالعه که به معرض افکارعمومی گذارده شد اینرا بجای قانون اساسی قبول کنید و یا رد کنید همان قانون اساسی سابق بقوت خودش باقی باشد که دیگر انگشتهای نفوذ زیاد درش وارد نشود این یک طریق (خسروقشقایی - پیشنهادکنید رای میدهیم) یک طریق دیگرهم عرض کردم که آن قسمتهایی را که ما صحبت میکردیم این را حتما پیشنهادخواهیم کرد جناب آقای دکتر مصدق عذرشان این بود که کار بموقع از مجلس نمیگذرد ماهم تصدیق میکنیم که مجلسی که متکی به احزاب نباشد مرامنامه و اساس منظمی در دست این وکلا وقتی که انتخاب شدند نبودهاست که بچه فکرآمدهاند به مجلس این تشنجات هست ما اختیاراتی را که دکتر گرفتهاست از مجلس به کمیسیونهای مربوطه میدهیم که لوایح دولت بعد از تصویب کمیسیونهای مربوطه موقتا بعنوان آزمایش اجرابشود و آن قانون اختیارات هم ملغی شود آنرا ضمیمه کنید تا ما با سلام و صلوات بیاییم یا این است که میخواهیم ریشه دیکتاتوری را در آتیه زده باشیم که یک وقتی در مملکت یک تشنجی بنام دیکتاتوری ایجادنکنند دیکتاتوری بوسیله چهار نفر آدم لختی مثل من ممکن نیست ایجادبشود و دیکتاتور بشوند چند افسر بدنام متقاعد هم نمیتوانند دیکتاتور بشوند و دیکتاتوری درست کنند دیکتاتوری را کسانی میتوانند در مملکت برقراربکنند که تقویت از قوای مسلح بشوند (محمدحسین قشقایی - یاخارجیها) خارجیها هم بدست همان قوای مسلح داخلی این کار را انجام میدهند این دیکتاتوری به چند صورت در ایران بروز و ظهورکرده که تاریخش را نمیخواهم عرض کنم.
نایب رئیس - سه دقیقه از وقت شما باقی است.
حائریزاده - در همین سه دقیقه تمام میکنم. قوای رسمی مسلح مملکت یا بعنوان شهربانی است بعنوان ژاندارمری است یا بعنوان قشون است ما اگردولت را مکلف کنیم که برای هریک از این مقامات از رئیس ستادارتش رئیس شهربانی رئیس ژاندارمری برای هریک از این مقامات سه نفر را که سوابقشان خدمتشان اطلاعاتشان امانتشان مورد تصدق دولت باشد به مجلس معرفی کند مجلس یکی از اینها را برای آن پستها برای مدت معینی انتخاب کند این آدمی که شد رئیس نظمیه دیگر میداند بدون تقصیر در محکمه او را محکوم نمیکنند یا بدون تصویب مجلس شورای ملی نمیتوانند او را معزول کنند وزیر جنگ و وزیر کشورنمی توانند او را معزول کنند آن مقام ثابت است و روی نظامنامهها وظایف خودش را انجام میدهد اگردر موقع خدمت طرف اعتمادباشد دوره بعدهم برای همین سمت انتخاب میشود این را هم آقایان در نظر بگیرند تا ما بتوانیم شرکت کنیم و بیاییم بگذرانیم در جلسه خصوصی صحبت کردیم و بالاخره به نتیجه نرسیدیم و بازآمدیم در جلسه علنی من مطالبم را عرض کردم و باز معتقدم که در خارج بنشینیم صحبت بکنیم و یک تصمیمی بگیریم و یک طرح واحدی بیاوریم که به نفع مملکت باشد و بگذرانیم والا به لج و لجبازی و های و هوی و این حرفها به صلاح مملکت نیست باید در ایران حتی الامکان وحدت ملت را رعایت کرد کشمکش ایجاد نکرد چهار ایل و عشیره طومار درست کنند بنفع شاه و چهار تا بنفع مصدق این غلط است اینها برای مملکت ضرردارد نباید این حرفها برای مملکت درست بشود و باید در مملکت ایران حتی الامکان مانع آشفتگی شد و نباید شیرازه مملکت را گسیخته کرد
نریمان - طرح راجع به قوای مسلح را بدهیدهمه هم رای میدهیم این بجای خودش و آن هم بجای خودش
مهندس حسیبی - ایشان کلمات قصارشان را میفرمایند و بعد هم تشریف میبرند
نایب رئیس - آقای پارسا
پارسا - بنده متاسفم که جناب آقای حائریزاده تشریف بردند و از فیض حضورشان ما را محروم کردند و این جوابهایی که عرض میکنم قبلا هم عرض کردهام این مخالفتهایی که میشود مخالفتهای اساسی نیست چون خود آقایان هم مخالفتشان را مشروط میکنند باین که اختیارات از نخست وزیر مملکت سلب بشود ما فراکسیون نهضت ملی و چند نفر از آقایان منفردین با این طرح موافق هستیم پس این اختلاف اختلاف اصولی نیست و مخالفتی نیست که آدم از لحاظ اصول برای آن جواب بگوید ولی بنده میخواستم توضیحی عرض کنم توضیحی داده باشم چون چند دفعه تکرار شده که این فقط چند اصل از اصول قانون اساسی است که بیخود و بیجهت عدهای آمدهاند این گزارش را به صورت طرحی درست کردهاند آورده اند به مجلس بهانه جویی میکنند بنده خواستم عرض کنم آقایانی که این فرمایشات را میکنند حتی اکثراز آقایانی هستند که خودشان امضا فرمودهاند آن گزارش را و تایید گزارش را در ذیل آن از مجلس شورای ملی که نماینده ملت ایران است خواستهاند در اوائل مشروطیت برای هر اصلی از اصول قانون اساسی معانی بودهاست که باحقیقت وفق میداده ولی یکدفعه دیگرهم عرض کردم متاسفانه این اصول بدست ایادی استبداد اجراشد این است که سوء تفاهماتی درش راه یافت و یا اینکه خواستهاند آن سوء تفاهمات را ایجاد کنند و معانی را منحرف کنند از آن اصول و در سی سال گذشته هم طوری مرکوز ذهن عدهای از افراد کردند که حقیقتا آن معنای اصلی را که آزادی خواهان صدر مشروطیت برای آن فداکاری کرده اند بکلی گم شد و یک معنای منحرفی که هیچ ارتباطی با اصول قانون اساسی و روح آزادیخواهی نداشت بمیان آمد ولی خوشبختانه در اثر نهضت مردم ایران و بیداری ملت این مساله بار دیگربوجود آمد البته آقایانی که گزارش را امضا کردهاند یا انشا فرمودهاند باید افتخار داشته باشند که چنین سندی را تنظیم کردهاند ولی ملهم این گزارش افراد و آحاد و بیداری ملت ایران بوده و بیداری ملت ایران یواش یواش فهمیدهاند که این سند و میزانی که از پدران آزادیخواهشان بهشان رسیدهاست از معنای اصلیش منحرف شده (صحیح است) این را دومرتبه باید برگرداند به معنای اصلیش این است که این طرح آمد این طرح مربوط به چند اصل از اصول قانون اساسی تنها نیست والا کار لغوی میشد و بیهوده سخن بدین درازی نبود و اگر قضیه همانطوری که میفرمایند بود پس این ابستروکسیون اقلیت چه بود این ابستروکسیون نداشت اینکه جلسه از اکثریت انداختن نداشت در ذیل همان گزارش معنی صحیحی که منظور نظر ملت و معنی اصلی قانون اساسی ذکر شدهاست گفته شدهاست که آن معنی که مرکوز ذهن بعضی بودهاست لغواست بیهودهاست معنای اصلیش چنین است بنده گمان میکنم این الان بهترین موقع برای گذراندن این طرح است برای اینکه ما شاهی داریم آزادیخواه و خودش هم این طرح را دیده و پسندیده رئیسالوزرایی داریم مبعوث ملت و مردم و حکومتی که تکیه اش برملت است مجلسی داریم که بقول طلاب ضرس قاطع میشود گفت که تا حالا جنبه ملیش میچربد (حاج سیدجوادی - بدون تنوین بفرمایید) و بحمدالله الان تمام مقتضیات موجوداست و موانع مفقود ما اگر بعد از ۴۸ سال گمان بکنیم حالاهم فوریتی نداشته باشد پس گمان میکنم باید الی الابد و با این انحرافها بسازیم بعد از ۴۸ سال ملت متوجه شده که این باید بفوریت بمعنای صحیحش در قالب صحیحی ریخته تحویل مجریان امرداده شود موضوع دیگری که هست اینجا صحبت از اختیارات میشود و دولت آقای دکتر مصدق بنده تعجب میکنم این دو موضوع مختلف را چطور بهم ارتباط میدهند این گزارش یا این طرح را که راجع به اساس مشروطیت و جزوبدیهیات مشروطیت است چه ارتباطی دارد با دولت دکتر مصدق که جزو مسائل روز است ممکن است امروز هست فردا نباشد و یا امسال هست ۵-۶ سال دیگر نباشد این آقا یک اصلی است راجع به قانون اساسی و مشروطیت را بطورصحیح قبول داریم یعنی آن مشروطیتی که همانطوریکه عرض کردم در صدر مشروطیت ملت خواست و منظورنظر سایر ملل آزادیخواه هم بوده آنرا میخواهیم با آن معجون عجیبی که حقیقتا روزبروز ما را بحکومت فردی میبرد و یکدفعه هم برد دو مرتبه سرجایش باقی باشد این است که بنده از آقایان استدعا میکنم حساب این طرح و حساب این گزارش را از حساب جناب آقای دکتر مصدق جدا کنید و ازحساب اختیارات هم جداکنیم چون در اختیارات تا آنجایی که بنده میشنوم آقایان مخالفین میفرمایند که با اختیارات در اساسش موافق هستیم یک قسمتی از اختیارات را برگردانند. پس ایرادی که میفرمایند که اختیارات با قانون اساسی انطباق ندارد رد شدهاست چون حقیقتا اگر مبانیتی از لحاظ قانون اساسی داشت که کلیه اش باید باشد چون اینطورنمیشود که جز مورد قبول باشد و بعد هم بگوییم که با قانون اساسی انطباق ندارد (قناتآبادی - کلا مورد قبول نیست) عرض کردم تا آنجایی که بنده شنیدهام اینطور فرمودهاند (قناتآبادی - خلاف بعرضتان رساندهاند) راجع به سلب اختیارهم حکومت حکومت اکثریت و عدد است ما نشستهایم پیشنهاد می آید میگوید که این اختیارات را بدهیم به دست دکتر مصدق یا اینکه میگویند ما اصلا دولت دکتر مصدق را نمیخواهیم این بسته به رای نمایندگان ملت است آن هشت نفری که انتخاب شدند....
نایب رئیس – چند دقیقه از وقت شما بیشتر نماندهاست.
پارسا - چشم آقاعرض کردم آن هشت نفری که انتخاب شدند برای رفع اختلافات برای اختیارات ماموریتی نداشتند صحبتی برای اختیارات نبوده (صحیح است) این است که بنده استدعا میکنم ۴۸ سال وقت کافی بودهاست برای ملت این فوریت دیگرش راهم تصویب بفرمایید که انشاء الله این مایه فساد که هر روز و هر ساعت چه در گذشته و چه در اینده در گذشته بوده و درآینده هم ممکن است مایه فساد بشود مایه القاء شبهه بشود یکدفعه بریده شود و از بین برودعرض دیگری ندارم.
- تعیین موقع و دستورجلسه بعد - ختم جلسه
ویرایش۸- تعیین موقع و دستورجلسه بعد - ختم جلسه
نایب رئیس - اعلام رای میکنم بفوریت دوم باورقه و چون عده برای رای کافی نیست و آقایان دیگرتشریف نمیآورند یعنی تشریف ندارند پس با اجازه آقایان جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سه شنبه ساعت ۹ صبح دستور هم همین مطلب (مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد).
نایب رئیس مجلس شورای ملی - محمد ذوالفقاری