معایب الرجال/بخش دو/صفحه ۲۴
۱. فرمود زن بجهة اشتباه کاری تر کردن را بهانه خوبی دید دست از اسافل نمیکشید
۲. اقا چنان فشرد که نوکر پس در از حسرت بمرد در حین زد و خورد و آورد و برد دست
۳. اقا فراز دست زن امردنما رسید به پس بردن دست او و مشت فشردن او آغاز
۴. نمود و جستجوی آلت رجولیت میفرمود با دقت و زحمت معلوم کرد که مرد نیست
۵. و زن است و محل فشردن از پیش است نه از پس تغیّری بشدت نمود که ذکر پکر شد و
۶. بیتالمال بیحال و از کیر بالمره گیر برفت فریاد برآورد که از نوکر مزور این تدبیر
۷. چیست و اینکه آوردهئی کیست نوکر متحیر و مضطرب گشته از روی اضطرار بگفتار
۸. آمد عرض کرد که مقصود از هر دو بعمل میاید خود را رنجه مدار و اینهمه تغیر و تشدد
۹. بکار نیار فرمود اینکه زنست عرض کرد انچه امرد دارد این نیز دارد چه فرق میکند
۱۰. امّا فرمود امرد زکر دارد اینکه ندارد نوکر عرض کرد که در همچه وقتی زکر را چه خواهی گفت
۱۱. میخواهم وقتیکه به دُبرش مینهم با زکرش بازی کنم نوکر عرض کرد زکر زکر است و دُبر دُبر
۱۲. به دبر او نه و با زکر این نوکر بازی فرما آقا بیاختیار چندان خندان شد که دیگر طاقت
۱۳. اقامت نماند از روی تخت بزیر یک درخت افتاد ارمیخ تخت زکرش برید و از شاخ درخت