هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود
حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود | کز ستم آسمان گشت نهان در زمین | |||||
در گران قیمتی بود و سپهر از جفا | در دل خاکش نهاد ساخت چو گنجش دفین | |||||
رفت ازین گلستان چون گل و احباب را | ماند ازو داغ و درد در دل و جان حزین | |||||
جانب خلد برین بار سفر بست و شد | در روضات جنان همنفس حور عین | |||||
چون ز غم آباد دهر، گشت ملول و به شوق | کرد از این خاکدان رو به مقام امین | |||||
خامهی هاتف نوشت از پی تاریخ او | منزل حاجی نبی باد بهشت برین |