هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/سپهر فضل و هنر آفتاب عز و شرف
سپهر فضل و هنر آفتاب عز و شرف | سحاب جود و کرم میرزا شریف احمد | |||||
طراز مسند اجلال بد در این محفل | دریغ و درد که برچیدش آسمان مسند | |||||
زدند کوس رحیلش وزین سرای سپنج | به شوق گلشن فردوس خیمه بیرون زد | |||||
روان شد و به دل جان رسید یاران را | ز ماتمش الم بیکران غم بیحد | |||||
ز رنج و محنت دنیا برست و شد به جنان | قرین عشرت جاوید و دولت سرمد | |||||
غرض چو رفت ازین بزم و شد به دارالخلد | ز فیض فضل ازل همدم نعیم ابد | |||||
نوشت خامه به تاریخ او که از این بزم | نهاد پا به جهان میرزا شریف احمد |