هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/میرزا صادق که پیش قامتش
میرزا صادق که پیش قامتش | سرو باشد چون نهال کوتهی | |||||
آنکه از نورالهی روی اوست | آگهی بخش دل هر آگهی | |||||
کوکب بخت بلند بیزوال | پیش پا بگذاشتش روشن رهی | |||||
بست عقد ازدواج و اتصال | با درخشان مهری و تابان مهی | |||||
چون به شادی و نشاط آن هر دو یار | همنشین گشتند در خلوتگهی | |||||
عقل با هاتف پی تاریخ آن | گفت مهری مجتمع شد با مهی |