فواید گیاهخواری/برتری گیاهخواری
فصل هشتم
برتری گیاهخواری
برتری گیاهخواری دور از اینست که در تحت انتقاد دربیاید، همهجا در هر سرزمین و آبوهوا نزد طبقات مختلفهٔ مردم پیشهور، کارگر، دانشمند و غیره آزموده شده و همیشه پیروزمند بوده است چنانکه عدهٔ بیشتر مردان آسیا هزاران سال میباشد که با نباتات تغذیه مینمایند.
انجمن گیاهخواران فرانسه[۱] مرام خود را اینطور معرفی میکند: «گیاهخواری گوشت همه حیوانات را منع میکند اما همه مواد دیگری که از حیوانات بدست میآید اجازه میدهد: تخممرغ، شیر، روغن، عسل و غیره.. ولیکن غلات، سبزیها و بخصوص میوهها را خوراک طبیعی انسان تلقی مینماید.
«گیاهخواری بر استعداد کار میافزاید به آزادی فکر کمک میکند و سبب نشوونمای خصایل عالی انسان میشود که همه مخلوقات را دوست داشته و یک محرک تعادل عمیم میگردد.
«منظور از گیاهخواری اینست که انسان را بوسیلهٔ خوراکی که مطابق قوانین طبیعت میباشد نیرومند بنماید و هرگاه از روی عقل به آن رفتار بکنند بهترین راهی برای نشوونمای همآهنگ و تعادل کامل است.»
گیاهخواری نهتنها بیک خوراک نباتی قناعت میکند پروفسور «رائو» درضمن شروط دیگری مینماید ازجمله پاکیزگی هوا، پوست بدن، جامه، منزل و جهاز هاضمه همچنین ورزش روزانه و ترک نمودن آنچه که برخلاف حفظالصحه و نشوونمای قوای بدنی و ذهنی و اخلاقی است.
شیر و تخممرغ ممنوع نشده چونکه مادهٔ حیاتی در آنها وجود دارد. با شیر، گاو بچهٔ خودش را خوراک میدهد و تخممرغ جوجه میشود پس اینها مادهٔ مرده نیستند مثل خوراکهائی که در حال تجزیه هستند از قبیل گوشت و ماهی که بواسطهٔ مرگ ناگهانی مردار میشوند و همهمان میدانیم که مردار یک چیز چرکینی است خواه موش خواه سگ یا گربه باشد و اگر آن احساس را از گوشتی که در بشقاب است نمینمائیم برای آنست که بزور ادویه و پختن و رنگرزی خودمان را گول میزنیم.
پروفسور «ژول لوفور» در کتاب علمی خود راجعبه گیاهخواری[۲] پساز آنکه بطرز درخشانی ثابت میکند که گیاهخواری تنها خوراکی است که بخوبی میتواند قوای جسمانی و ذهنی انسان را تقویت بنماید، نتیجه میگیرد «گیاهخواری تنها طرز خوراکی است که اجازه میدهد بدون اینکه اعضای بدن را خسته بنماید در پناه هرگونه قوای محرکهٔ بدن کاملا نشوونما یابد و مقاومت در برابر سرما را بیفزاید.»
دکتر «جان وود» انگلیسی میگوید: ««بهعنوان طبیب مایل هستم گواهی بدهم چنانکه از آزمایش شخصی و مشاهداتی که پس از سالیان دراز عملی خواه شخصاً و خواه در بیمارستانها نمودهام نتیجه میشود که گوشت نه لازم است و نه طبیعی و نه سالم. برای نشوونمای جسم و روح نیز لازم نیست چونکه ترقی فوقالعادهٔ پهلوانان گیاهخوار و نمونههای بیشمار فلاسفه، نویسندگان و متبحرین نامدار خواه قدیم و خواه جدید که همهٔ آنان گیاهخوار شناخته شدهاند بخوبی کفایت میدهد.
این عادت طبیعی نیست زیراکه انحراف از قوانین وجود ماست. انسان میوهخوار آفریده شده این حقیقت عملا آشکار میگردد هرگاه او را با حیوانات گوشتخوار بسنجیم میبینیم او کاملا با آنها چه از نقطهٔ نظر اعضای درونی و چه ساختمان ظاهری فرق دارد درصورتیکه تشریح بدن او شباهت تامی با میمونهای بزرگ دارد که خوراک آنان عبارت است از میوهها غلات و گردو.
«که خوردن جسد حیوانات کشتهشده ناسالم است و کاملا به ثبوت پیوسته که ناخوشیهای بسیاری از آن تولید میگردد.»
سبزیهای تازه و میوههای رسیده تنها خوراکی هستند که نمکهای معدنی را به بدن انسان میرسانند. در گوشت خیلی کم املاح معدنی یافت میشود و همهٔ آن در استخوان است که انسان نمیتواند بخورد دکتر «ژول لوگران» در کتاب فلسفهٔ خوراک خودش نوشته: «بچه باید یک خوراک داشته باشد که سلسلهٔ اعصاب او را تقویت بکند و او آنرا تنها در نباتات و بخصوص در غلات موادی که لازمهٔ نشوونما و تشکیل اعصاب دندانها و استخوانهای او میباشد خواهد یافت.»
دکتر «شووآ» درضمن نطق خودش میگوید: «.. آزمایش شخصی و ناخوشیهایم بمن نشان داده که همیشه خوراک نباتی مظهر یک کمال مطلوب است که برای بزرگترین استفاده از سلامتی و رتبهٔ انسانیت باید بسوی آن متمایل بشویم. گوشتخوار معتاد یا موروثی نمیتواند به آن برسد مگر بطور استثناء آنهم بتوسط درجات و بوسیلهٔ یک پلکان محتاط و بصیر.»
دکتر «گاستن دورویل» نوشته: «خوراکی که تنها از نباتات باشد (سبزی، غلات و میوه) کاملا برای نگاهداری و تقویت بدن انسان کفایت میکند درصورتیکه غیرممکن است سالم باشند و فقط گوشت بخورند و یا بیشتر آنرا استعمال بنمایند.»
دکتر «ادواردلوی» در کنفرانس خودش میگوید: «من میتوانم امروزه اعلام بکنم یکنفر گیاهخوار را نمیشناسم که برای سلامتی گیاهخواری را پذیرفته باشد تا خودش را تکمیل بنماید و اظهار بکند که این ژریم او را ضعیف کرده باشند.»
فیلسوف نامدار «سنک» نیز نوشته: «از این قبیل دلایل بر من اثر کرد و از استعمال گوشت حیوانات پرهیز کردم پساز یک سال دیگر نهتنها کارهای من آسانتر شده بود بلکه گواراتر گردید.»
دکتر «ادواو لوی» در جای دیگر میگوید: «مقصود از گیاهخواری آن است که خوراکهائی را که طبیعت پیشکش مینماید با احتیاجات خودمان متناسب بکنیم — چون ما خیلی کم احتیاج به آزت داریم باید غلات خشک و پنیر و بادام و گردو و فندق را از روی امساک استعمال بنمائیم و از خوراکهای خیلی چرب باید پرهیز کرد همچنین از آنهائیکه قوام آمده مثل شوکولات و مربا. باید سبزیهای تازه را صرف کرد یا میوهها را که احتیاج به پختن ندارد و همانقدر نمکهای معدنی در آن یافت میشود که سبزیهای تازه.»
آزمایش نشان میدهد که گوشت حیوانات پروار ناخوش است و سبب ناخوشیهای کسانی میشود که آنرا میخورند بعلاوه این حیوانات مبتلا به خنازیر و مرض سل هستند چونکه هوای آزاد و ورزش طبیعی ندارند زمانیکه حیوانی را چاق میکنند این دلیل نمیشود که چون گوشت بیشتر دارد عضلاتش نیز سالمتر است زیرا مواد زیادی که بدرد بدن نمیخورد بشکل چربی زیر پوست جمع میشود هرچه بیشتر آدمیان و جانوران چاق بشوند بیشتر ناخوش میباشند بعلاوه در گوشت گوسفند اهلی غدد و کرمهای مختلفه وجود دارد.
برتری خوراکهای نباتی در حیوانات نیز امتحان شده است. سگ و گربه که اصلا حیوان گوشتخوار میباشند دیده میشود گاهی اغذیهٔ نباتی را بگوشت ترجیح میدهند و بواسطهٔ پذیرفتن این خوراک اهلی و رام و مهربان میشوند همچنین هوش آنها ترقی و نشوونما میکند بدون اینکه برای آنها ضرر داشته باشد ولی حیوانات گیاهخوار را که گوشت میدهند نتیجهٔ عکس میبخشد.
اگر گیاهخواری گاهی سبب اغتشاش بشود برای آن است که خوراک خود را بد انتخاب میکنند و همان اثری را دارد که وافوری یا عرقخور بخواهد مهیج خود را ترک بنماید. ازاینرو چون بدن را گوشت مسموم کرده ممکن است یکیدو روز احساس ضعف بکند. ابتدا گوشت زیادی و ناخوش در بدن آب میشود و پس از آن تعادل سلامتی برقرار میگردد لهذا ترسیده طرز خوراک دیرینه را پیش میگیرند. دیگر اینکه اطباء وقتی بناخوش تجویز گیاهخواری را مینمایند که بدن از استعمال گوشت و دواهای گوناگون مسموم شده آنوقت بیماران از این خوراک یک معجزه میخواهند و زمانیکه ناخوشی برطرف شده دوباره همان خوراک قبل خود را پیش گرفته گیاهخواری را جزو دوا تصور مینمایند.